معرفی لاریسا شپیتکو کارگردان ایرانی- اوکراینی
جنجالی، غیرمتعارف، خیرهکننده و هیجانی. اینها توصیفاتی است که منتقدان برای سبک فیلمسازی« لاریسا شپیتکو» به کاربردهاند. شپیتکو یکی از فیلمسازان کمتر شناخته شده بنیانگذار موج نو سینمای شوروی در دهه ۶۰ و ۷۰ است. سینمایی که با نامهایی چون «تارکوفسکی»، «الم کلیموف» و« مارلن خوتسیف » پیوند خورده است.
لاریسا شپیتکو در ششم ژانویه ۱۹۳۸ در خانوادهای ایرانی- اوکراینی متولد شد. پدرش افسری ایرانی بود که او و خانوادهاش را هنگامیکه لاریسا بسیار کوچک بود برای همیشه ترک کرد.
شپیتکو در سال۱۹۵۵برای ادامه تحصیل به روسیه رفت و در آکادمی فیلم مسکو ثبتنام کرد.در سال۱۹۵۸شپیتکو برای تحصیل در رشته کارگردانی به موسسه سینماتوگرافی وارد شد. همان موسسهای که چند سال قبل آندره تارکوفسکی در آن تحصیل کرده بود.
لاریسا در سال ۱۹۶۳ فیلم «گرما» را بهعنوان فیلم فارغالتحصیلیاش ساخت. فیلمی که بر اساس داستان کوتاهی از رماننویس مشهور قرقیزستانی «چنگیز آیتماتف » ساخته شده بود. گرما فیلمی است با درون مایه ضداستبدادی که شپتیکو در آن جدال دانشآموزی هفده ساله را با مامور استالینیستی مزارع اشتراکی به تصویر میکشد.
شپیتکو در سال ۱۹۶۶ دومین فیلم خود را با عنوان «بالها» کارگردانی کرد. فیلمی که شاید بتوان آن را زنانهترین فیلم شپیتکو دانست.بالها بر اساس زندگی«نادیژا پتروخین» خلبان سابق ارتش روسیه ساخته است. زن خلبانی که پس از اتمام جنگ دچار از خود بیگانگی شده است و نمیتواند با دنیای پس از جنگ و ارزشهای آن کنار بیاید. بالها فیلمی در رابطه با از دست دادن و بیگانگی است.
در سال ۱۹۶۷لاریسا شپیتکو فیلم «آغاز عصر ناشناخته» را بر اساس داستانی از «آندره پلاتونوف» ساخت. فیلمی که با ساخت آن شپیتکو برای اولین بار در دوره فیلمسازی خود طعم سانسور و توقیف را چشید. آغاز عصر ناشناخته تا بیست سال پس از ساخت آن و تا سال ۱۹۸۷ مجال نمایش پیدا نکرد.
شپیتکو در سال ۱۹۷۶ «عروج» را کارگردانی کرد. فیلمی که بهترین و درخشندهترین فیلم شپیتکو نام گرفته است. عروج داستان زندگی دو پارتیزان است که به دست سربازان دشمن میافتند. دو شخصیت اصلی داستان در زیر شکنجه سربازان دشمن باید میان وفادار ماندن به ارزشهای خود و کشته شدن یا خیانت کردن و زنده ماندن دست به انتخاب بزنند. انتخابی که شپیتکو خود در فیلمهایش به آن دست زده است. شپیتکو در طول دوره فیلمسازیاش هیچگاه با سیستم سرکوب و سانسور دولتی شوروی سازش نکرد. عدم سازشی که برایش توقیف و حذف فیلمهایش را به دنبال داشت.
علیرغم موفقیت داخلی و بینالمللی فیلم عروج، مقامات شوروی ارسال فیلمهای شپیتکو به جشنوارههای جهانی را ممنوع کردند. عروج در سال ۱۹۶۷ جایزه خرس طلایی جشنواره برلین را از آن خود کرد.
شپیتکو در دوران کارگردانیاش به جنسیت خود نیز بسیار توجه داشته است و مدتها پیش از نظریه «نگاه خیره مردانه» لورا مالوی در خصوص سینمای نوین زنانه گفته است: « زنان بهعنوان نیمی از جامعه بشری میتوانند با نگاهی متفاوت به بازگویی جهان بپردازند و چیزهای شگفتانگیزی در جهان را آشکار کنند. هیچ مردی نمیتواند همچون زنان برخی نشانههای روانکاوانه را که در طبیعت انسان است ، به تصویر بکشد. »
شپیتکو به دلیل ساخت فیلمهایش همواره از سوی حکومت استبدادی شوروی مورد تهدید قرار گرفت. به طوریکه او در سال ۱۹۷۸ در بلغارستان از یکی از دوستانش میخواهد چنانچه برای او و همسرش اتفاقی افتاد از پسرش مراقبت کند. چند ماه بعد شپیتکو در سن ۴۱ سالگی و در زمان ساخت آخرین فیلم خود در تصادف اتومبیلی به همراه اعضای تیم فیلمبرداریاش کشته شد.
تارکوفسکی در دفتر خاطراتش در رابطه با مرگ شپیتکو نوشت: امروز روزی است که لاریسا شپیتکو به همراه پنج تن از اعضای گروهش. به خاک سپرده شد
فیلم عروج با دوبله فارسی آن را می تواند از لینک زیر دانلود کنید:
https://t.me/shortfilmbank/11989
منابع:
https://www.theguardian.com/film/2005/jan/10/russia
http://www.russianartandculture.com/film-screening-a-banned-masterpiece-by-great-soviet-film-director-larisa-shepitko-8-march/
https://soundsanity.wordpress.com/2012/09/07/the-ascent/
http://www.criterionconfessions.com/2008/08/larisa-shepitko-wings-eclipse-series-11.html
سایت منبع: بیدارزنی
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید