من فقط “زن” نیستم، “انسان” هم هستم
یادداشتی برای ۸ مارس، روز جهانی زن
دیر زمانی نیست که زنان در دنیای مردانهٔ کنونی خارج از چهار دیواری خانه فعال شدهاند. شاید بتوان سابقهٔ این مشارکت و همکاری را بعد از جنگ جهانی دوم به سال ۱۹۴۵ دانست که پس از، از دست رفتن نیروهای تولید در جبههها، زنان که پشت جبهه بودند بیش از پیش به بازار کار کشیده شدند.
این گروه از نیروی تولید با وجود تازهکاری و عدم سابقهٔ طولانی، به سرعت خود را با روز هماهنگ و منطبق نمود و حتی در بسیاری عرصهها گوی سبقت را از جنس مخالفش ربود. استعدادهای نهفتهاش را که سالیان سال به دلایل گوناگون فروکوفته شده بود به منصهٔ ظهور گذاشت تا بار دیگر به اثبات برساند که برابری حق بی چون و چرای اوست.
بازار کاری که از دیر باز به دست مردان و برای آنان ساخته شده بود، شاهد ورود نیم دیگر جامعه بود که میآمد تا پا به پای مردان فعالانه در میدان باشد و نشان دهد که انسانها به دور از هر نوع تفاوتی، برابرند و تواناییهای پنهان شان نیاز به تحریک کوچکی دارد تا آشکار شده و در جهت اعتلا و سعادت جامعه بکوشند.
تلاش و کوشششان در جوامع پیشرفته که از قوانین منطبق با حقوق بشر پیروی میکنند، نتیجه داد و باعث شد که تا حدود زیادی به حق و حقوق خود دست یافته و تقریباً به جایگاهی برابر با مردان برسند و به نسبت، اجحاف کمتری در حقشان شود. هر چند حتی در این جوامع پیشرفته نیز مردان هنوز حکم نان آور خانواده را دارند و به تفاوت اندکی، هنوز حقوق بیشتری به نسبت زنان دریافت میکنند.
اما از یاد نبریم زنان را در ایران در افغانستان در پاکستان در عربستان در … در جای جای این کرهٔ خاکی که به دلیل تعصبات کور فرهنگی و دینی از ابتداییترین حقوقشان محرومند و با قوانین قلدرمابانهٔ مردسالار قرون وسطایی دست و پنجه نرم میکنند.
اگر به دنبال برابری هستیم، روز جهانی برابری و آزادی بخواهیم که در آن نه تنها زنان که تمام اقشار و طبقاتی که از نابرابری رنج میبرند و خواهان پایان یافتن آن هستند،(کسانی چون مهاجرین، پناهندگان، رنگین پوستان، … و تمام آنانی که به نوعی تحت فشار تبعیض کمر خم میکنند) فعالانه شرکت کنند و خود را سهیم بدانند. با این عمل هم انرژی متمرکز میشود و از پراکندگی اجتناب میگردد و هم نگاه جانبدارانه به جنس یا گروه یا دستهٔ خاصی باعث جدا کردن آن جنس و گروه از دیگران نمیگردد.
از دیدگاه این قلم روز زن، نگاهی یک جانبه به جنس خاص زن دارد، حال آنکه در میان گروههایی که بر شمرده شد، مردها هم در کنار زنها از تبعیضات اجتماعی رنج میبرند و حقوق انسانیشان نادیده گرفته میشود.
یکجانبه نگریستن و جنسیت را عمده نمودن، دردی از جامعه را دوا نمیکند.
انسانها را برابر خواستن و آنگاه نگاه خاص به جنس خاص داشتن، خود نقض اصل اولیهٔ برابری است.
دیدگاهمان به حقوق انسانی را از قید و بند جنسیت، ملیت، نژاد، مذهب و مرام و … و دیگر خصیصههای محدود کننده رها کنیم و انسانها را مساوی ببینیم.
به امید آن روز که روز برابری انسانها باشد.
برگیر حجاب از چهره و بنگر که من
بر این سنگلاخ دیرینهٔ قرون
چگونه پا به پایت
دویده ام راه را
چگونه شانه به شانهات
کشیدهام بار را
با تو از درون تاریکی تاریخ
چگونه بر دوش گرفتهام دار را
از ورای ظلمت آن شبهای تار
چگونه بانگ دادهام هوار را
چگونه با تو بر گرده بردهام
تمام این ستم بی مهار را
من همان نیمهٔ توام
آی
نیمهٔ دیگرم
دستم بگیر به مهر
که تنها، از جا نتوان کند
سنگهای این حصار را
به امید روزی که انسانها به دور از هر نوع تفاوتی برابر باشند
سه شنبه ۶ مارچ ۲۰۱۲
ونکوور
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید
برگیر حجاب از چهره و بنگر که من
بر این سنگلاخ دیرینهٔ قرون
چگونه پا به پایت
دویده ام راه را
چگونه شانه به شانهات
کشیدهام بار را
با تو از درون تاریکی تاریخ
چگونه بر دوش گرفتهام دار را
از ورای ظلمت آن شبهای تار
چگونه بانگ دادهام هوار را
چگونه با تو بر گرده بردهام
تمام این ستم بی مهار را
من همان نیمهٔ توام
آی
نیمهٔ دیگرم
دستم بگیر به مهر
که تنها، از جا نتوان کند
سنگهای این حصار را
یکجانبه نگریستن و جنسیت را عمده نمودن، دردی از جامعه را دوا نمیکند
کاملا موافقم