هر کی ما رو درآورد برای خودش!
( پیش درآمدی براستعمار پست مدرن!)
به گمانم اشغری بود. داداش کوچیکهی اکبری. بدجوری خمار بود. نشسته بود کنار جدول خیابان و پشت کرده بود به آفتابِ کم رمق پائیز تا پَراشههای نور نشئهی گرمی در تنِ سردش بدوانند. چشمها را بسته بود و کیفورانه هزارتوی هستی را میکاوید. داشت با دستِ پر باز می گشت، که ناگهان از پشت افتاد توی جوی حاشیهی خیابان. دستها و پاهایش، رو به آسمان ماند که ماند. تاب و توانی برای بیرون آمدن نداشت و اگر هم داشت چنان گیر افتاده بود که بیدستگیری دیگران محال بود خود را از آن مخمصه برهاند. از سرِ ناچاری هوار کرد: «کومک … کومک…»، کسی صدایش را نشنید. به تنگ آمده بود. تمامِ تاب و تواناش را به فریاد تبدیل کرد:«کومئک… یکی به دادم برشه!» رهگذری نبود و اگر هم بود یاری دهندهاش نبود. و چون از فرط ِ تقلا مستأصل شد، گفت: «اشن هر کی منه درآورد برای خودش!»
* * *
با مفهوم استعمار (Colonization) که به معنای تحتِ سلطه درآوردن کشورهای کوچک و یا ضعیف توسط قدرتهای بزرگ است، آشنایی دارید. مورخین آن را به دورههای استعمار کهن و استعمار نوین تقسیم بندی کردهاند. استعمار کهن (Historical Colonization ) و یا استعمار کلاسیک (Classical Colonization) که برای درک عمیقتر، آن را به دوران اول، دوم و سوم تقسیم بندی کردهاند، با لشکر کشی و کشتار، به انقیاد در آوردن و بهره برداری مستقیم از منابع کشورهای تحت سلطه همراه بود.
بعدها که امواجِ آزادی خواهی و استقلال کشورهای مستعمره برخاست، استعمار نوین شکل گرفت. در استعمار نوین (Modern Colonization)، کشورهای ضعیف به ظاهر مستقل شدند، اما در اصل عنانِ مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آنها در دست کشورهای صنعتی بود. قدرتهای بزرگ با در اختیار گرفتن مواد خام کشورهای جهان سوم و دادنِ کالاهای مصرفی، از منابع آنها نهایتِ بهره برداری را میبردند(۱).
از آنجایی که هر چیز مدرن، پست مدرنی را به دنبال دارد، کنجکاو شدم تا رد پای استعمار پست مدرن (Postmodern-Colonization ) را در دنیای امروز جستجو کنم (امیدوارم که این اصطلاح با پسامدرن گرایی (Postcolonalism) که واکنش به میراث فرهنگی استعمار بود و رویکرد هنرمندان و نویسندگان جهان سوم برای بیرون آمدن از زیر سلطه ی فرهنگ، هنر و ادبیات کشورهای استعمار کننده را شامل می شد، اشتباه نگردد (۲). ناامیدانه اصطلاحِ استعمار پست مدرن را در اینترنت جستجو کردم. به مقالهی جالبی از Ali Bulack مدیر مسئول روزنامه Sanday’s Zaman که در استانبول منتشر می شود، برخورد کردم. نامبرده این اصطلاح را برای لشکرکشی آمریکا و اتحادیه اروپا به افغانستان، عراق و لیبی و … به کار گرفته بود. مقالهی ایشان که در ۲۹ مارس ۲۰۱۱ منتشر شده است، با این جمله به پایان می رسد: «اگرعملیات لیبی با موفقیت به اتمام برسد، سوریه و ایران اهداف بعدی خواهند بود. با این اشغال گریها جهان غرب می خواهد که در کوتاه مدت به بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ خود پایان ببخشد.
هدف آنها در دراز مدت برقراری سیستمِ استعمارِ پست مدرن در جهان اسلام است.» (3) و (۴).
جذابیت این مقاله برای بنده بیشتر به خاطر به کارگیری اصطلاحِ استعمار پست مدرن بود نه پیش گوییهای قریب الوقوع آن!
با این اوصاف، می توان گفت که دورانِ جدیدی از استعمار کشورهای جهان سوم آغاز شده است. اتلاق نامِ زیبای استعمار پست مدرن که طنز تلخی را در خود دارد، بر پیچیدگیها و دشواری فهم و درکِ این نوع استعمار دلالت می کند. کشورهایی می روند تا با چنین شیوهای به مستعمرههای نوین قدرت های بزرگ تبدیل شوند، که پیشتر با دخالتِ مستقیم و غیر مستقیم همان قدرتها، دچارِ طاعونِ اسلامِ بنیادگرا شدهاند. مردمان کشور ما نیز که از این قاعده مستثنی نیستند، چنان در جویِ گلآلودِ نابخردیهای حکومتگران اسلامی افتادهاند که فریاد میزنند: «هر که ما رو درآورد برای خودش!» این که برخی از روشنفکران ما که درکِ چندان عمیقی از تاریخِ تحولات اجتماعی ندارند، با مردم هم صدا شدهاند، جای تعجب نیست. تعجب آور مقالهی یکی از روشنفکران بزرگ کشور ما است که جوانتر بودیم وی را در شناخت جنبشهای اجتماعی ایران آموزگار خود میدانستیم! مرور دوبارهی مقالهی ایشان (۵) و جوابیه یکی از نویسندگان کشور ما به این رویکرد (۶) به ترتیب درخور تأسف و تأمل است!
پینوشتها:
- http://en.wikipedia.org/wiki/Colonization
- http://en.wikipedia.org/wiki/Post-colonialism
- http://www.todayszaman.com/columnist-239511-postmodern-colonialism.html
- http://forums.understanding-islam.com/showthread.php?10595-Postmodern-colonialism
- http://mirfetros.com/fa/?p=2322
- http://news.gooya.com/politics/archives/2011/11/131210.php
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید