پیروزی “ضرورت صلح” و “مصلحت ثبات” در لبنان
انتخابات پارلمانی لبنان بعد از یک وقفه پنج ساله در روز یکشنبه ششم ماه مه در حالی برگزار شد که به دلیل تحولات چند سال اخیر شرایط تا حدودی تغییر کرده بود. در این انتخابات ائتلاف ۸ مارس به رهبری حزب الله توانست ۶۷ کرسی از مجموع ۱۲۸ کرسی پارلمان را از آن خود کرده و موقعیت خود را در سپهر سیاسی این کشور تقویت کند. ائتلاف ۱۴ مارس به رهبری حزب “المستقبل” از یک طرف با ریزش آرای این حزب و تقویت جناح تندوری مسیحی “قوات لبنانی” متحد خود، بیش از پیش تزلزل را در درون ائتلاف و آرایش سیاسی لبنان احساس می کند. در این انتخابات ۴۹,۲ درصد واجدین شرایط رای شرکت کردند و با کاهش میزان مشارکت حدود پنج درصدی نسبت به دور قبل که به خصوص در بیروت به عنوان پایگاه اصلی رای حزب “سعد حریری” حتی در مناطقی به حدود ۳۲ درصد هم رسید، جدا از تمام بحث ها حول تغییر آرایش سیاسی نشان از یک نارضایتی نسبی در فاز ملی در خصوص ناکارآمدی سیستم سیاسی کشور هم بود. نتایج اعلان شده نشان می دهد که حزب “جریان ملی آزاد” و متحدان مارونی آن به رهبری “میشل عون” ۲۷ کرسی، حزب السمتقبل به رهبری سعد حریری با یک سقوط بزرگ ۲۱ کرسی، جنبش “امل” به رهبری “نبیه بری” ۱۶ کرسی” حزب قوات البنانی به رهبری “سمیر جعجع” با جهش رای خیره کننده ۱۵ کرسی، حزب الله لنبان به رهبری “حسن نصرالله” ۱۳ کرسی کسب کرده و بقیه کرسی ها نیز به دیگر احزاب منتسب به اقلیت های مذهبی و قومی از جمله دروزی ها و علوی ها رسیده است.
موضوع مهم و قابل اهمیتی که از همان ابتدا توجه کارشناسان و تحلیلگران سیاسی را به خود جلب کرد به خلاف تبلیغات و گمانه زنی های چند ساله اخیر تقویت مواضع حزب الله و متحدین و در مقابل تضعیف ائتلاف همسو با حزب المستقبل به عنوان جریان اصلی طیف سنی لبنان بود که نشان می دهد افکار عمومی این کشور نسبت به تحولات منطقه چندان هم راستا با مواضع غربی و عربی نبوده اند. به خلاف تصور عمومی در جهان خارج، مردم لبنان که تجربه جنگ های داخلی و خشونت ها چند ده ساله را در تاریخ معاصر خودبه یاد دارند نه تنها از دخالت حزب الله لبنان در جنگ سوریه سرخورده و ناراضی نبودند که به واسطه مبارزه این جریان شیعی با تروریسم داعشی، حمایت از مسیحیان در مقابل جهادگرایی اسلامی و پاکسازی منطقه “عرسال” و مناطق مرزی لبنان با سوریه از وجود گروه های تروریستی، نسبت به حزب الله یک احساس مشترک و انطباق منافع داشته اند. از طرف دیگر نتایج این انتخابات به روشنی نشان داد دخالت عربستان به عنوان حامی جریان اصلی سنی مذهب السمتقبل که با احضار سعد حریری به ریاض و بازداشت خانگی وی برای اعلان استعفاء از نخست وزیری انجام شد، در طیف سنی مذهبان یک انزجار ایجاد کرده است که امروز بسیاری از تحلیلگران آن را نشانه پیروزی دخالت نیابتی ایران بر عربستان در این کشور می دانند. در واقع سعد حریری قربانی ماجراجویی و سیاست “دیکته کردن” رهبران امروز عربستان گردید و بخش اصلی واجدین شرایط رای که در انتخابات شرکت نکردند نیز در طیف جناح سنی لبنان بوده است. نکته جالب تر اینکه به خلاف انتظار، آقای حریری در مسقط الراس پایگاه اجتماعی خود از کاندیدای سنی مورد حمایت حزب الله رای کم تری را اخذ کرد و “اشرف ریفی” رئیس پلیس و وزیر دادگستری پیشین لبنان (متنفذترین عنصر حامی عربستان در حزب المستقبل) که مواضع به شدت تندروانه و ماجراجویانه داشت نیز شکست فاحشی خورد.
در وضعیت کنونی که آرایش جدید سیاسی لبنان به سود جناح هشتم مارس رقم خورده است اما به واسطه سیستم و ساختار سیاسی لبنان و مهم تر از همه ضرورت حفط ثبات و نیاز به همزیستی این کشور با حوزه منطقه یی و بین المللی برای بازسازی اقتصادی، انتظار می رود که مصالحه کنونی بین دو جناح رقیب هم چنان به بقای خود ادامه دهد. هر چند که ائتلاف هشتم مارس با کسب اکثریت کرسی های پارلمانی به لحاظ قانونی می تواند یک نخست وزیر سنی مذهب نزدیک به خود را به قدرت برساند اما پراگماتیسم سیاسی و مصلحت لبنان ایجاب می کند که همین توافق و مصالحه که در سال گذشته بین دو جناح انجام گرفت هم چنان به بقای خود ادامه دهد. بدون تردید با توجه به تغییر موازنه قوا در پارلمان تا حدودی کفه ترکیب دولت آینده بیشتر به طرف حزب الله و متحدین آن سنگینی می کند اما هرگونه تغییر اساسی در این چارچوب می تواند ثبات سیاسی و امنیتی لبنان را بر هم بزند. از طرف دیگر هر چند بلافاصله بعد از اینکه پیروزی جناح حزب الله و متحدین آن مشخص گردید “نفتالی بنت” وزیر آموزش و پرورش اسرائیل و رهبر حزب افراطی “خانه یهود” در یک پیام توئیتری اعلان کرد “از این پس میان لبنان مستقل با حزبالله تفاوتی قائل نمیشود و لبنان را مسئول هر اقدامی میداند که از خاک لبنان علیه اسرائیل انجام شود” اما بدون تردید فارغ از این رجزخوانی ها در تل آویو هم صدا و پژواک اراده مردم لبنان باید شنیده شود. در ایران به عنوان اصلی ترین حامی حزب الله و متحدین متنوع آن نیز می بایست از این موقعیت برای نشان دادن نقش سازنده در تثبیت وحدت ملی لبنان و دیپلماسی سازنده در برخورد با دیگر بازیگران عرب حاضر در عرصه سیاسی لبنان به درستی استفاده شود و در صورتی که در باد این موفقیت سعی در برخورد سلبی در حوزه داخلی و افزایش تنش با رقبای منطقه یی شود، بدون هیچ تردیدی این فرصت می تواند به یک تهدید تبدیل شود. به تعبیری ساده به همان نسبت که سوریه امروز رنگین کمان برخوردهای “قهری” هژمون های جهانی و منطقه یی می باشد لبنان در نقطه مقابل تا امروز یک رنگین کمان “رقابت مسالمت آمیز” از همین منازعات بوده است که در صورت تغییر همین منازعات مسالمت آمیز به “همکاری – رقابت” در فاز داخلی و خارجی می تواند کلیدی برای حفظ ثبات و امنیت لبنان و منطقه بسیار ملتهب خاورمیانه محسوب شود.
۱۸/۲/۹۷
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
اردشیر زارعی قنواتی نویسنده و روزنامهنگار؛ روشنفکر و فعال سیاسی، تحلیلگر سرشناس ایرانی در حوزهی مسایل سیاسی و بینالملل است. از او مقالات فراوانی در نشریات ایران از جمله شرق و اعتماد و سایتهای معتبر خارج از کشور منتشر شدهاست.