چند بهاریه از خالد بایزیدی (دلیر)
۱
برای آمدن بهار
هیچ نیازی به شکوفهها نیست
نگاه تو
سرشار از شکوفههاست
در تمامی فصول
۲
بهارکه آمد
پنجره ای پراز نسیم
به درون اتاق تنهایی ام ریخت
و کبوتری نغمه خوان
که بر ایوان خانه ام می گفت:
خجسته باد بهاران
۳
به چشمان سبز تو
می اندیشم…
که آیا بهار؟
سبزی رنگ اش را
از نگاه تو ربوده
یاتو
سبزی چشمانت را
از بهار؟!
۴
بهار را از این روست
دوست میدارم
که چون چشمان تو
مدام در زردترین رنگها
سبز است
۵
ماهی ای چه باشتاب
درشیشه ی بلورین آب
که می کوشید…
با آخرین واپسین نگاه اش
سال نو را
تبریک بگوید
و ما شاد از غروب نگاه اش
۶
امسال هم گذشت
و تقویم دوباره ورق خورد
پیرمردی باعصایش
دوباره می کوشید
به درخت بید باغچه اش
بهاران را
تبریک بگوید
۷
پرنده ای فقط می خواست
نغمه ای برای بهار بخواند
که شکارچی ای باتیروکمان اش
آن را از بلندای درخت
به زمین انداخت
ومن هنوز
غمگین آن بهارم
۸
عمر ما
چهار فصل بیش نیست
مابقی…
تکرار آن
۹
من بهار را
از چشمان سبز تو
دزدیده ام
و تو
کبوتر عشق ام را
از نگاه من
۱۰
بهارم!
اما نمی دانم:
از چه درختهایم بی شکوفه اند
شاید…
باد سهمگین دیروز
درآستانه ی رویش شکوفه هایش را
به خزان بی هنگام سپرده
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید