گذری بر تمرین نمایش “بانو در آینه”
جامعه فارسی زبان ونکوور در انتظار دیدن تئاتر “بانو در آینه”* در روزهای دوم و سوم مارچ ۲۰۱۸ در سالن سنتنیال هستند. سه رأس این نمایش را: نیلوفر بیضایی، حسام انوری اردکانی و شاهرخ مشکین قلم میسازند. همراه با این سه تن، می توان از هنرمندان موسیقی ونکوور: سینا اتحاد و تایماز صبا همچنین بیش از پانزده تن از بازیگران و همکاران نمایش نام برد که همه در پدید آوردن این تئاتر سهم بسزایی دارند.
نام نمایشنامه از نخستین نمایشنامه به قلم نیلوفر بیضایی به نام “بانو در شهر آینه” (۱۹۹۴ میلادی) گرفته شده است. این نمایشنامه، تنها اثر نمایشی نیلوفر بیضایی است که توسط خودش کارگردانی نشده…در همین اولین اثر، علاقه و توجه او را به تئاتر پست مدرن میتوان مشاهده کرد. او همواره از تأثیر هنرمندان تئاتر مدرن از رابرت ویلسون، آریان منوشکین، پینا بائوش تا رضا عبده در کارهایش می گوید. به زعم نگارنده، نیلوفر بیضایی چهرهای منحصر بفردی در تئاتر ایرانیان خارج از کشور است. او تحصیلات خودش را در ادبیات آلمان، تئاتر و سینما و تلویزیون و تعلیم و تربیت در آلمان به اتمام رسانده و دارای مدرک کارشناسی ارشد است. با اینکه تحت تاثیر آوانگاردها و پست مدرنیستهای تئاتر دنیاست ولی از طرف دیگر، عاشق زبان و ادبیات فارسی و صحنه آوردن نمایشهایی به زبان فارسی ولی با فرمی مدرن و جدید است. کاری که شاید در جامعه غربی به راحتی قابل پذیرش و دارای مخاطبان خاص خودش است ولی در جامعه ایرانی که هنوز پلههای مقدماتی تئاتر مدرن دنیا را طی میکند به خصوص در جامعه ایرانیان خارج از کشور، کاری بسیار سخت است. همین مشخصه، نیلوفر بیضایی را به چهره ای شاخص و ممتاز در بین هنرمندان تئاتر خارج از کشور تبدیل کرده است – از کلمه تئاتر خارج از ایران به طور عام استفاده کردهام و از عنوان تئاتر در تبعید استفاده نکردهام زیرا بسیاری از تئاتریهای خارج از کشور، آثار خویش را در ایران هم به اجراء در میآورند و چه اندازه مفید بود برای تئاتر رو به رشد ایران اگر هنرمندان و دانشجویان تئاتر ایران، امکان تماشای کارهای نیلوفر بیضایی را هم داشتند- بیضایی این روزها در حال اجرای تئاتر “در این مکان و در این زمان” در اروپاست نمایشی که بر اساس داستان های مهشید امیرشاهی، داستان نویس ایرانی ساکن اروپا نوشته و در یکی از آخرین اجراهایش برنده جایزه بهترین نمایش فستیوال هایدلبرگ شده است.
نمایش “بانو در آینه” به کارگردانی حسام انوری که این روزها در ونکوور در حال تمرین است کاری اپیزودیک – ۱۳ اپیزود- و بر پایه نمایشنامه “بانو در شهر آینه” نیلوفر بیضایی است. هر چند بیشتر اپیزودها از نمایشنامه بانو در شهر آینه است ولی برشهایی از چند نمایشنامه دیگر نیلوفر بیضایی را هم در این کار خواهیم دید. انوری، کارگردان نمایش سعی کرده در اجرای نمایش، امانتدار کامل قلمِ نیلوفر بیضایی باشد و تغییری در دیالوگها یا شخصیتها ندهد و به همین دلیل این نمایش، تحت عنوان نمایشنامهای به قلم نیلوفر بیضایی به صحنه میرود.
شاهرخ مشکین قلم، بازیگر و رقصنده معروف ایرانی که برای فارسی زبانان ونکوور چهرهای آشناست. او حدود سه سال پیش، نمایش “عارف نامه” را در ونکوور به صحنه آورد و چندی بعد در نمایش “آرش” نوشته بهرام بیضایی که در ونکوور به صحنه رفت به اجرای نقش پرداخت. مشکینقلم آشنایی کامل با تئاتر فیزیکال و مدرن دنیا دارد و تنها فرد ایرانیای است که با یکی از معروفترین گروههای تئاتر آوانگارد دنیا به نام “سولی” (Soleil) به سرپرستی آرین منوشکین همکاری و بازیگری داشته…مشکین قلم همچنین در کمپانی کمدی فرانسز که از قدیمی ترین و معتبرترین کمپانیهای تئاتر دنیاست، عضویت دارد. او بر اساس آثار ادبیات فارسی ایران مانند زهره و منوچهر، هفت پیکر و خسرو شیرین رقصهایی را طراحی و اجراء کرده است. مشکینقلم به دلیل تخصصاش در تئاتر فیزیکال در نمایشنامههای مختلفی بر اساس این فرم، نقشآفرینی کرده است که تئاتر “آنتیگون” که چندی قبل در آف برادوی به صحنه رفت از جمله این آثار است. تجربه و حضور شاهرخ مشکینقلم در نمایش بانو در آینه به عنوان کرئوگراف (طراح رقص)، بسیار مغتنم است و به زیباییِ کار خواهد افزود به خصوص که این نمایش بر اساس حرکات بدنی بازیگران و به فرم تئاتر فیزیکال بنا شده است.
حسام انوری، کارگردان نمایش با “بانو در آینه” چهارمین تئاتری است که در ونکوور به صحنه خواهد آورد. او بجز تجربه کارگردانی، تجربه نویسندگی در زمینه نمایشنامه و داستان کوتاه هم دارد. سه نمایش قبلی انوری، همگی دست نوشتههای خودش بودهاند ولی این نمایش، اولین اثری است که نویسنده دیگری آن را نوشته و او کارگردانی کرده…انوری کارگردانی تجربهگراست. او دوست دارد تا در هر کارش، شکل جدید یا ژانر نویی از تئاتر را آزمایش کند. در “شام خانوادگی” اولین نمایش حسام انوری به عنوان کارگردان و نویسنده با یک تراژدی تلخ مواجه هستیم. “یکی بود، یکی دیگه هم بود” یک کمدی گروتسک و “دو تشت آب گرم و دو صد غزل ناگفته” یک درام تاریخی- موزیکال (سنتی ایرانی)، دو اثر دیگر او هستند که انوری در مقام کارگردان و نویسنده، آنها را به صحنه برده است. اما این بار به گفته خودش، دوست داشته تا خود را به عنوان یک هنرمند-کارگردان با نمایشنامهای به قلم نویسنده دیگری بیازماید تا در مسیر رشد هنریاش، تجربهای نو کسب کند. حسام انوری میگوید: «کارگردانی این کار برایش هم خیلی هیجان انگیز و هم سخت بوده…چون برای اولین بار خودم نویسندهی کارم نبودم، می توانستم مرز بین کارگردانی و نویسندگی را در این کار جدید درک و حس کنم و این برایم خیلی لذت بخش است… زمان زیادی را صرف مطالعه متن و پیدا کردن آنچه نویسنده میخواهد از لابلای سطور و متون بگوید، کردم در مرحله بعد، چگونگی به صحنه آوردن (تجسم عینی بخشیدن) این خواستهها از دیدگاه خودم به عنوان کارگردان بود…با توجه به اینکه نویسنده متن نبودم و نمایشنامههای خانم بیضایی، چالش برانگیز و مفهومی هستند بارها پس از خواندن قسمتی از متن، در مورد آن مطلب شروع به تحقیق کردم این کار برایم بسیار هیجان انگیز بود چون موجب میشد به کشف نویی برسم…»
حسام انوری در اولین برخوردهایش با متنهای نمایشی نیلوفر بیضایی به این نتیجه میرسد که برای اجرای این آثار، باید فرم متفاوت و جدیدی را که تاکنون در جامعه فارسی زبانان آزموده نشده، برگزیند. او بر این باور است که اجرای متن “بانو در آینه” احتیاج به تئاتری متکی بر بدن بازیگران و فرم تئاتر فیزیکال دارد. تئاتری که پُرگو نیست و بازیگران از بدن برای بیان احساساتشان استفاده میکنند. بازیگران قرار نیست به مانند رقصندگانی هنرمند، بر صحنه برقصند ولی باید آنچنان بر ارکان بدنش مسلط شوند که حرکت بدنهایشان جای خالی دیالوگها را در بخشهای مختلف نمایش پُرکند. فرم در این شکل تئاتر و حرکات دسته جمعی بسیار مهم است. کارگردان نمایش میداند که تولید این شکل تئاتر با هنرمندان غیرحرفهای و آماتور که هر کدام دارای شغلهای متفاوتی -غیر از تئاتر- در طی روز هستند بسیار سخت است ولی برداشتن اولین قدم بهتر از ترس و هرگز برنداشتن آن است. حسام انوری به تلاش برای رسیدن به تئاتری درخور و شایسته جامعه ایرانی معتقد است. او برای رسیدن به تئاتر مطلوب و بالا بردن تواناییهای بازیگرانش، دو ماه قبل از آغاز تمرین با متن، با استفاده از منابع انگلیسی شروع به تمرین با بازیگرانش بر طبق آموزههای تئاتری دو هنرمند معروف تئاتر جهان یعنی یرژی گروتفسکی و میخائیل چخوف کرد و آن طور بازیگرانش به نگارنده گفتند تأثیر مثبتی بر عملکردشان در تمرینهای نمایش داشته است.
رامین خویی و الناز رضایی، دو تن از هفده بازیگر نمایش “بانو در آینه” هستند. رامین خویی که از هنرجویان بازیگری کلاسهای مهتاب نصیرپور در ونکوور است، سابقه بازی در دو نمایش دیگر از حسام انوری را در کارنامهاش دارد. او میگوید: «هر کدام از نمایشها تجربه جدیدی برایش بوده و با همدیگر متفاوتند. این نمایش، نمایش پُرپرسناژ و اپیزودیک است. شاید با وجود این دو خصیصه، اینگونه برداشت شود که بازیگران مخصوصا بازیگر غیرحرفهای با کاری سخت مواجهاند ولی برای من چنین نبود چون بچهها خیلی حرفهای با کار برخورد کردهاند که بخشی از این به کارگردانی و مدیریت حسام انوری بر میگردد. حسام با آنکه با بعضی بچهها از جمله خودِ من، دوست است ولی در هنگام کار، با کسی تعارف ندارد و با همه یکسان برخورد میکند و برای تک تک بچهها وقت میگذارد تا نقششان را بهبود و رشد بدهند. او طوری برخورد کرده که همگی به نمایش، احساس مسئولیت دارند. همه سر وقت به تمرین میآیند هر کس کار خودش را میکند، به بازیهای همدیگر دخالت نمیکنند. محیط طوریاست که هر بازیگر سعی میکند در کنار تمرکز بر نقشش به سایر نقشها هم برای اجرای بهتر کمک کند.» خویی در ادامه می گوید: «تفاوت این نمایش با نمایشهای دیگری که تاکنون بازی کردهام اپیزودیک بودن آنست. هر بازیگر در چند اپیزود شرکت دارد و نقشهای مختلفی را اجرا میکند هر چند این نقشها ممکنه کوتاه و یا حتی دیالوگ هم نداشته باشند. حضور بازیگران در اپیزودهای مختلف موجب شده که همه بازیگران هم سطح باشند و کاراکتری برجسته (نقش اول) نداشته باشیم. این اتفاق خوبیه چون ایجاد همکاری صمیمانه و بهتری بین بچهها شده و همه در خدمت هدف نمایشاند. ما مدتی قبل از شروع تمرینات اصلی، یک دوره تمرینات خلاقانه و شخصیت سازی با حسام انجام دادیم که برای شخصیت سازیهای نمایش بسیار موثر بود. تفاوت دیگر که برای من تازگی داشت کم بودن دیالوگها و بجای آن استفاده از بدن بازیگر برای بیان مفاهیم نمایش است. به دلیل همین خاصیت، شاید بشه نمایش “بانو در آینه” را تئاتر فرمالیستی یا پرفورمنس تئاتر یا فیزیکال نام داد.» رامین خویی در خاتمه این نکته را یادآوری کرد که در نمایشهای حسام انوری، همه عوامل از بهترینهای ونکوورند حتی در بخش هایی مثل نور یا گریم…حسام انوری در هر اجرایی سعی میکند بدون هرگونه پیش داوری یا برداشت غلطی، بهترینها را در ونکوور، پیدا و گرد هم بیاورد. نمایشهای او پکیج کاملی است از هنرمندان ونکوور که در زمینههای مختلف هنری کار و میتوانند در به صحنه آوردن یک نمایش کمک کنند.
الناز رضایی، یکی دیگر از بازیگران نمایش “بانو در آینه” است. او به گفته خودش با آنکه دانشکده هنر و معماری رفته و با دانشجویان تئاتر آشنایی داشته ولی هیچگاه به بازیگری به عنوان هنری که بخواهد آن را دنبال کند، نگاه نکرده بوده، تا دو سال پیش که با تشویق مهتاب نصیرپور، کلاس بازیگری را در ونکوور گذرانده و پس از آن، عاشق هنر بازیگری تئاتر شد. او در این مدت، نمایشهای زیادی را در ونکوور بازی کرده اما بانو در آینه، اولین تجربه همکاریاش با حسام انوری است. او در مورد این همکاری میگوید: «کارگردانی حسام انوری تفاوت محسوسی با کارگردانهای دیگر دارد. او درعین اینکه کارگردانی میکند و میداند از بازیگرش چی میخواهد، با این حال به بازیگر فضا میدهد. یعنی این امکان را میدهد تا بازیگر، خودش به نقطهای که او میخواهد برسد. او به بازیگر ایده میدهد تا خودش از آن طریق نقشش را بشناسد و شخصیت را درآورد؛ مثلا به من و یکی دیگر از بازیگران برای شخصیت سازی نقشمان، پیشنهاد دیدن فیلم کرد. کارگردانی حسام انوری طوریست که میزانسن دقیق و با جزئیات کامل نمیدهد، بلکه به بازیگران اجازه کشف میدهد تا خودشان، جایشان را بر صحنه پیدا کنند. این درگیری با نقش و کشف و شکوفا شدنش برای من که یک بازیگر غیرحرفهای هستم خیلی لذت بخش است.»
ــــــــــــــــــــــ
پینوشت:
*جامعه فرهنگی زنان ایرانی به مناسبت روز جهانی زن، مراسم بزرگداشت یک عمر فعالیت هنری نیلوفر بیضایی را با اجرای نمایش “بانو در آینه” برگزار میکند.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
کیان ثابتی؛ روزنامه نگار، ادیتور و فعال در عرصه هنر تئاتر است.
ثابتی هنرجوی آموزشگاه بازیگری و کارگردانی سمندریان و همچنین هنرآموز دو کارگاه خصوصی فیلمنامهنویسی و شناخت فیلم استاد بهرام بیضایی بوده است. او با نمایشهای یخبندان و صعود مقاومت پذیر آرتور اویی به عنوان بازیگر بر صحنه تالار وحدت و سالن اصلی تئاتر شهر ظاهر شده ولی به دلیل ممنوعیت و تمایل به تئاتر تجربی، به اجرای نمایشهایی در محیطهای غیرتئاتری مانند منازل، انبارها و گالریها پرداخت. از جمله نمایشهایی که او به عنوان کارگردان یا بازیگر حضور داشته میتوان به؛ تک گویی از هارولد پینتر، استاد از اوژن یونسکو، هنر از یاسمینا رضا، مضرات دخانیات از آنتوان چخوف، آخرین نوار کراپ از ساموئل بکت، خرس از انتوان چخوف، ارتباط از ابراهیم مکی، اژدهاک از بهرام بیضایی و تعدادی از آثار قلمی خودش اشاره کرد.
کیان ثابتی، هم اکنون در حال تحصیل در رشته تئاتر، تحقیق و مطالعه در زمینهی شیوههای جدید اجرای تئاتر و رقص و اجرای پرفورمنس آرت است.