گفتوگوی شهرگان با صبری نجفی
تصویر زندانیان سیاسی زن ایران در ایتالیا
فستیوال عکاسی خبری و فیلمهای مستند پوماریکو در جنوب ایتالیا که اواسط ماه اوت برگزار شد، فرصت و بهانهای شد برای نمایش ویدیویی درباره زندانیان سیاسی زن ایران و چهرههایی چون نسرین ستوده، بهاره هدایت و دیگران، برنامهای که با استقبال مخاطبان فستیوال و رسانههای آن منطقه مواجه شد.
طراح این برنامه نیز صبری نجفی، فعال حقوق زنان بود که در سالهای اخیر تلاش بسیاری برای آشنا کردن مردمان ایتالیا با رویدادهای ایران کرده است، چنانچه در برنامه تجلیل شهر بولزانو از نسرین ستوده در سال ۲۰۰۸ هم نقش داشت. شهرگان با او گفتوگویی انجام داده است که میخوانید.
شهرگان: چگونه شد که برگزارکنندگان فستیوال عکس خبری پوماریکو تصمیم به اجرای برنامهای درباره زندانیان سیاسی زن در ایران گرفتند؟ از ابتدای ماجرا بگویید و برنامهای که اجرا کردید. کار به چه شکل پیش رفت و چه تاثیراتی داشت؟
– بهوسیله یکی از دوستانم که عکاس خبری است چند ماه قبل از برنامه فستیوال عکس و فیلم خبری پوماریکو باخبر شدم که امسال اولین دورهاش از ۱۲ تا ۱۴ ماه اوت در شهر پوماریکو انجام شد. پس از آن هم از طرف فستیوال دعوت به همکاری شدم که همان موقع تصمیم گرفتم ویدئو کلیپی در مورد زنان زندانیان زن سیاسی ایران در آنجا نمایش دهم به این دلیل که میدانستم عکاسان خبری و همینطور مستندسازان شرکت کننده در فستیوال، بیعدالتیها در کشورهای مختلف دنیا را به نمایش خواهند گذاشت. نقض حقوق زنان در ایران موضوع مهمی است و این فستیوال موقعیت خوبی بود که تصاویر زنان شجاع ایرانی و دیدگاههاشان را در معرض قضاوت مخاطبان آن بگذارد، زنانی که برای حقوق خودشان و حقوق هموطنانشان زندان را به جان خریدهاند.
تماشاچیان با شنیدن سخنان زندانیان سیاسی زن مثل نسرین ستوده، بهاره هدایت، شیوا نظرآهاری و بقیه، بسیار تحت تاثیر قرار گرفتند. از نتایج نمایش ویدئو اینکه یکی از خبرنگاران زن تلویزیون ایتالیا که در بین مهمانان فستیوال بود، تصمیم گرفت فیلمی در مورد زنان پناهنده سیاسی ایرانی در خارج از کشور بسازد و داستان آنها را در تلویزیون دولتی نقل کند. شهردار شهر هم حمایت خود را اعلام کرد.
باید بگویم تعداد کسانی که توجهشان به این ویدئو جلب شد در مقایسه با مخاطبان دیگر فیلمهای خبری بیشتر بود و سوالات در مورد این ویدئو بیشترین شماره را داشت.
انگار در سالهای اخیر ایتالیاییها نسبت به حقوق بشر در ایران و به ویژه بحث زنان ایرانی کنجکاوتر شدهاند. حتی به عنوان مثال، برای مدتها عکس سکینه آشتیانی در یکی از مهمترین میدانهای توریستی شهر رم نصب بود. نمونه دیگر، تجلیلی بود که مقامات فلورانس از نسرین ستوده به عمل آوردند. این توجه معلول چیست؟
– ایتالیائیها همیشه نسبت به مسائل حقوق بشر در ایران کنجکاو بودهاند، به خصوص از انقلاب ۱۳۵۷ تا به امروز. زنان ایتالیایی که خود در جنبش زنان سال ۱۹۶۸ اروپا شرکت کردهاند به خوبی از تغییرات داخل ایران، جنبش زنان ایران و به خصوص از «کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیضآمیز» مطلع هستند و از آن حمایت میکنند. حمایت از سکینه آشتیانی هم ابتکار ویژه ایتالیاییها بود که نتیجه مثبت خود را داشت. در کشوری که یکی از مناطق معروف آن به نام توسکان در سال ۱۷۸۶ لغو قانون شکنجه و اعدام را شاهد بوده، بسیار واضح است که مردمانش از یک زن که حکم سنگسار دارد حمایت میکنند تا سنگسار نشود و آنچنان این حمایت را در همه شهرهای ایتالیا ادامه دادند که در ایران مجبور به توقف آن شدند.
باید بگویم که سکینه آشتیانی آنچنان در ایتالیا مشهور است که ایتالیاییها او را به همان اندازه احمدینژاد میشناسند.
در مورد حمایت از نسرین ستوده اولین بار شهر بولزانو از نسرین ستوده تجلیل کرد و نسرین اولین جایزه حقوق بشری خود را از طرف سازمان حقوق بشر بینالملل شهر بولزانو در سال ۲۰۰۸ گرفت که متاسفانه در زمان پرواز به ایتالیا پاسپورتش را ماموران گرفتند. اما همسرش که با او قصد سفر داشت توانست به سفر ادامه بدهد و با دخترش مهراوه جایزه را برای نسرین به ارمغان ببرند. میخواهم بگویم که در این چند سال بعد از انتخابات ۱۳۸۸ ایتالیاییها چندین برابر بیشتر از قبل از زنان ایرانی حمایت میکنند. جایزه زنبق طلای شهر فلورانس برای قدردانی از نسرین به خاطر اهداف حقوق بشری اوست. جامعه مدنی ایتالیا نگران نقض حقوق زنان و حقوق بشر در ایران است و به همین دلیل از هیچ کوششی برای حمایت از زنان شجاع ایرانی دریغ نمیکند.
اما بگذارید فایدهگرا باشیم. برنامههای زیادی در گوشه و کنار جهان درباره حقوق بشر و به ویژه وضعیت زنان در ایران اجرا میشود. آیا گمان میکنید که این برنامهها توانستهاند کمکی به جنبش مدنی در ایران کرده باشند؟ یا صرفا برای ارضای کنجکاوی برخی از غربیها اجرا شدهاند؟
– به نظرم هر چقدر که درباره حقوق بشر در ایران گفته شود کم است. باید هر روز مردم جهان را بیشتر با نقض حقوق زنان و حقوق بشر در ایران آشنا کرد چون این برنامهها برای ارضاء کنجکاوی غربیان نیست بلکه برای آشنا کردن بیشتر آنها با شرایط زنان در ایران است تا از ستمهایی که خواهرانشان میکشند بیشتر آگاه شوند. امروز تنها غرب نیست که به مسائل زنان ایران توجه میکند، بلکه هم شرق و هم غرب نگران نقض حقوق بشر در هر گوشه دنیاست. شاید همفکریها راهگشا باشد نه تنها برای زنان ایران که برای زنان منطقه. امروز در زمانه اینترنت هستیم، دختران و زنان ایرانی از حقوق خود هر روز بیشتر مطلع میشوند. دیگر نمیشود با دروغ و نیرنگ انسانها را از حق خودشان محروم کرد، جامعه مدنی ایران هم روز به روز به حقوق خود واقفتر میشود.
وقتی به سخنان نسرین ستوده، بهاره هدایت، مهدیه گلرو، شیوا نظرآهاری و دیگر زنان شجاع ایرانی در ویدئو کلیپ گوش میکنیم، چه کسی میتواند شجاعت آنان را تحسین نکند و یا بگوید که حقوق خودشان را نمیدانند. دنیا شگفتزده این زنان شجاع است که هر کدام به تنهایی شیرزنی هستند غران در برابر بیعدالتی و واقف به عملشان و عکسالعمل در مقابل آنان زندان نیست.
حالا در ایران دولت تغییر کرده است. حسن روحانی شعارهایی درباره تغییر وضعیت زنان داده و امیدهایی به وجود آمده است. شما هم امیدوارید یا نه؟ دیدگاهتان دراینباره چیست؟
– متاسفانه به باور من تغییر دولت در ایران اگرچه به تغییرات کوچکی ممکن است بینجامد، اما مسائل بنیادین حل نشده باقی خواهد ماند. امیدوارهم نیستم، چون همه چیز از ریشه خراب است. شاید به دلیل زندگی طولانی مدت در خارج از ایران حساسیت من هم به نسبت به مسائل خیلی زیاد است. من همان آزادی را که از آن برخوردارم و همان دموکراسی را که در اینجا میبینم، برای مردم سرزمینم میخواهم. آقای روحانی یک روزه نمیتواند آزادیطلب و برابریخواه بشود، حتی اگر او نظر مثبتی هم نسبت به ایجاد شرایط بهتری برای زنان داشته باشد، هنوز معنی واقعی برابری حقوقی زنان و مردان را نمیداند تا برسد به اینکه آنرا به اجرا در بیاورد. یک مسئله که برای خیلیها شاید کوچک باشد و برای من خیلی بزرگ را بازگو میکنم. تا وقتی حجاب در ایران اجباریست یک سیاهی بزرگ تمام سرزمینمان را پوشانده است. میخواهند چیزی را عوض کنند از همین خواسته بسیار کوچک شروع کنند تا بشود به تغییرات دیگر امیدوار بود. قوانین ضد زن ایران آنچنان زنان را تحت عذاب گذاشته است که بدون تغییر آنها هر تغییر دیگر بیهوده است.
در این شرایط گمان میکنید جنبش زنان در ایران چه اولویتهایی را باید در نظر داشته باشد؟
– ادامه همکاری بین گروههای مختلف زنان و کوشش برای تغییر قوانین نابرابر، آگاهی دادن به زنان درباره حقوقشان با همان روشی که کمپین یک میلیون امضا شروع کرده بود و حقخواهی هر روزه. جنبش زنان ایران میباید هر روز پرانرژیتر از روز قبل از خواستههایش دفاع کند آن هم با همفکری و همکاری با همه گروههای زنان و نزدیکی به جنبشهای زنان در خاورمیانه و کشورهای مسلمان دنیا.
و بحث آخر این که در غیاب بسیاری از پیشگامان جنبش زنان در ایران – خیلی از آنها در زندان هستند و برخی هم مهاجرت کردهاند – چگونه میتوان این جنبش را همچنان پویا و فعال نگه داشت؟ غیبت این چهرهها چه تاثیراتی بر جنبش زنان دارد؟
– جنبش زنان ایران در سالهای اخیر، در شکل کمپین یک میلیون امضا خواستههایش را به صورت مسالمتآمیز مطرح کرد و در جواب خواستههایش فقط زندان نصیبش شد. با انتخابات ۱۳۸۸ هم تعداد زیادتری از فعالان حقوق زنان به زندان افتادند.
میخواستند صدای جنبش زنان ایران را خفه کنند ولی این آتش زیر خاکستر هیچ وقت خاموش نخواهد ماند.
با مرگ زنانی نظیر هاله سحابی و فقدان شهلا جاهد باز هم جنبش زنان ایران شیرزنی را از دست داد که نمایندگان زنان ایران در برابرخواهی و حقخواهی بودند.
شرایط این چند سال اخیر تجربه بزرگی برای جنبش زنان است. مهم این است که این جنبش به راه خود ادامه بدهد. زنان، چه پیشگامان در زندان و چه آنان که به خارج از کشور مهاجر شدند، هنوز هم با دوستان و یارانشان در ایران در تماس هستند. در نبود آنها جنبش به راه خود ادامه میدهد و راهکارهای جدید پیدا میکند. مهمتر از هر چیز، همفکریها میباید به هر طریق ادامه داشته باشد و باز مهم این است که خواسته تغییر قوانین ضد زن همیشه اولین خواسته باشد و آخر این که نباید امید به تغییر را از دست بدهیم.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید