Advertisement

Select Page

از تصویر نورانی در ماه، تا تصویر مقوایی در فرودگاه

از تصویر نورانی در ماه، تا تصویر مقوایی در فرودگاه

از زمانی که اکثریت مردم ایران آرمانها و ایدههای خود را در آسمان جستجو میکردند و تصویر ناجی خود را در ماه میدیدند، بیش از ۳۳ سال میگذرد.  تصویری که قرار بود برایشان آزادیهای فردی و اجتماعی و رفاه اقتصادی را به ارمغان بیاورد و تصویرش در کره ماه بر مَردَمِ چشم عاشقان آزادی نشسته بود.  بسیارانی جان بر سر این آرزو فدا کردند تا مردُم ایران این بار- یکبار برای همیشه – به آزادی و حقوق فردی- اجتماعی خود همراه با رفاه اقتصادی وعده داده شده، دست یابند.  روز ۱۲ فروردین ماه ۱۳۵۸ نیز به جمهوری اسلامی ایران رای مثبت دادند تا شاید جمهوری بتواند در کنار اسلام به حیات خود ادامه دهد و تنوع، احترام متقابل به دیدگاههای متنوع و متفاوت را تجربه کند.  امیدوار بود تا خواستهای معوق مانده از انقلاب مشروطه تحقق یابد.

بیش از سه دهه از روزهای پرشورِ جانفشانیها و همبستگی مردمی، میگذرد. اینک امیدها و امیدواریها مردم کشورمان تبدیل به سراب شدهاست. اکثریت مردم ایران در روزها و سالهای اولیه پس از انقلاب، باور نداشت که باردیگر با بیمهری زودرس و خیانتباری، آرمانها و ایدهآلهایش سترون میشود.

امامی که در انتقاد از رژیم پیشین، آبادیهای آن را در گورستانها میدید و وعدههای تقسیم درآمد نفتی کشور را میداد، پس از ورود به تهران، نه حتی یکبار از آن سخن نگفت، بلکه روز به روز با اتکا به باورهای مذهبی مردم ایران، از صمیمت و جانفشانی طبقات تهیدست به عنوان پشتوانهی ایدههای عقبماندهی خود سود جست و آن را برای سرکوب دگراندیشان هزینه کرد.

پس از گذشت ۳۳ سال از عمر جمهوری اسلامی، امروز مردم ایران تحت رهبری خودکامه و مستبد سیدعلی خامنهای و فقههای گردآمده در ولایت فقیه و نونخبهگان نظامی و مذهبی در حکومت اسلامی، در فقر و تنگدستی شدید بهسر میبرند. وضعیت اقتصادی کشور به مرحلهای رسیدهاست که بسیاری از خانوادهها ماهها در حسرت خرید مرغ و گوشت باقیماندهاند و توان تهیه حداقل مایحتاج زندگی روزمره را ندارند.  جمعییت قلیل حلبیآبادهای کشور ۲۰ میلیونی مورد انتقاد خمینی و همدستانش در زمان شاه، امروز دارد به جمعیت عظیم بیخانمانهای تهیدست و افراد معتاد در خیابانها و گذرهای عمومی اطراف و اکناف شهر تهران و دیگر شهرهای بزرگ و کوچک جمهوری اسلامی تبدیل میشود. مردم ایران بار دیگر در طی حاکمیت ۳۳ ساله جمهوری اسلامی، در آستانه‌ی جنگ ناخواسته‌ای دیگر قرار گرفته‌اند.

کودکان خانوادههای کمدرآمد و تهیدست که در خیابانها و گذرگاهها در کنار والدین تهیدست و دورهگرد خود، تکالیف مدرسه می‌نویسند و مشق زندگی مشقتبار را دوره میکنند، کودکانی که به دزدی وادشته میشوند، کودکانی که برای فروش مواد مخدر مورد سوء استفاده قرار میگیرند،  دخترانی که از شدت تنگدستی و فقر به خیابانها کشیده میشوند تا از راه تنفروشی امرار معاش کنند، زنانی که همسرانشان به دلیل گرفتار شدن در دام اعتیاد، آنها را ترک میکنند یا از سوی همسرانشان وادار به تنفروشی می‌شوند، کارگران، دانشجویان، آموزگاران و استادان، حقوقدانان و هنرمندان، روزنامهنگاران و نویسندگان و فعالان اجتماعی و سیاسی و کنشگران حقوق بشر، و . . . و . . .  که همهی شما به ظلم و اجحافی که به همه آنها وارد میشود، اشراف دارید و از موقعیت امروز ایران در حکومت جمهوری اسلامی به خوبی آگاه هستید، مشاهده میکنید که سیستم کریه و سیمای زشتمنظر آن، نه قادر به پیروی از جمهوریت است و نه حتی میتواند افادهی اسلامیت نماید.

سرنوشت جمهوری اسلامی در ایران مصداق این شعر فارسی از جامی است:  «که نه از تاک نشان بود و نه از تاک نشان».

«بودم آن روز من از طایفهی دردکشان
که نه از تاک نشان بود و نه از تاک نشان
ز خرابات نشینان چه نشان می طلبی
بی نشان ناشده ایشان نتوان یافت نشان»

سیمایی که مردم آرزومند آزادی و رفاه اقتصادی در ۳۳ سال پیش، نشان‌اش را حتی از ماه میگرفتند، سرانجام تصویر پوشالی، دروغین و مقوایی آن را خود حاکمان جمهوری اسلامی به سخره گرفتند تا نه از جمهوریت نشانی باشد و نه از اسلامیت که خمینی به دروغ وعدهی سرفرازی مردم ایران را به نام اسلام دادهبود.

امروز، از جمهوری اسلامی تنها کاریکاتوری باقی ماندهاست که تمثال رهبر مقواییاش توسط نیروهای انتظامی مشایعت میشود تا خود گورکنان این زایدهی فریب باشند.  حرکتی که در بطن خود طنز تلخی را نیز، یدک میکشد.

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights