بازخوانیی شعر «کیک دات کام» سروده رویا مولا خواه
رویا مولاخواه
«کیک دات کام»
دهان جعبه ی سیاه
تولدت را می لمبانَد
هواپیمایی می افتد توی فولدر
و من در تکه های لجستیک کیبرد
در ایمیل آخرت، کیک ات را می بلعم
گفتی سربازان کلش /زنی را با پسورد تو کشتند
گفتی حسان /اسمی در پادیواری های
منطقه ای عرب نشین بود که
در خلافت خرافه ها/خرفه کاشته بود
گفتی بهشت را پیش از دانلود آدم ها
پیش فروش نهضت جن ها کرده اند،
سران فراماسون های قاره ای
و سنگ اسود، جابه جایی فرمتی است
در پهبادی به اسم ابابیل سه
گفتی کیک تولدت در الگوریتم دمکرات ها
فانتزی شده
و شرق و غرب همگی دعوت اند
گفتی حتی خدا با لهجه ی اینترطالبان در
نواحی کرنر
گل های افغان را
فوروارد می کند به اشویتس…
گفتی فردا مداومی در جنس آمدنت
و دلواپسی ات در پیک پنجم کرونا
کاملا دیلیت شده است
گفتی رمز دوم ات با پسازندگیت اهلی شده
و داری برای جهان بعد از این
موقعیت متن را بومی می کنی
گفتی مارک لباس هات نفتی شده
و کسی مدام به منابع طبیعی دامن ات
تجاوز می کند…
گفتی عازمی به لبالب مرز
و خداحافطی ات را می تکانی
در جیمیل دات کام
……
ایمیل آخرت را به یخچال می برم
فوندانتِ/ فونت ات شل شده
هیچ بعید نیست به الصاق ات
در جشنواره ی فوتی ها نرسم
این کیک هم به تولد تو
در مزار فرستنده ها ختم می شود
من با تماس تصویری به مناطق جنگی
کیک ات را ایمیل زده ام
شمع ات را که فوت کنی
تولد جنگی در خاورمیانه شِیر می شود….
رویا_مولاخواه
——————
به شعر تازه ای از رویا مولا خواه برخورد کردم.
همان تلاش تند برای بار کشی از کلمه و ساخت دیگر گونه از نشانه و معنا،در شعر آشکار بود.
اما در این شعر،بسامد نام ها ی معرفه در همراهی ی آن چه به چالش های جهان محاضر مربوط است،نمود بیشتردارد.
شاعر می داند هر نام،صدایی دارد که ما با آن آشناییم اما می خواهد ما از صداهای خودکار گی دور شویم و فقط صدای سجل شده ی شاعر را بشنویم.
در این شعر،خود آگاهی ی ایجاد نام شخص ها،نان ابزار ها ،نام مکان هاو زمان ها بر اساس حوادث موجود،پیدا ست اما حرکت مناسبت نویسی مثل فاجعه ی هواپیما ی اوکراینی،جعبه سیاه،قضیه ی حضرت آدم و تلمیحات آن و بهشت و طالبان و افغان و کرونا،از قدرت دینامیک ذهنی ی او در پردازش و فضا سازی ی نو،نکاسته است.
«و داری برای جهان بعد از این/موقعیت متن را بومی می کنی…»
مولا خواه به شدت خودش است و به شدت فرا ذهن. این گونه است که پیوسته به فنو منو لوژی ی دایم خود،بند است.
چیزی که پیشا متنیت از آن محو می شود و هیچ بینا متنی هم از بستر نشانه های او،ساطع نمی گرد.
وقتی نشانه شناسی ی ادبی،رخ می کند
معنا آویزه ی ذاتی ی سطر های شعرش می شود و ما با ماده ی تازه ای برای اعلام یک کشف روبرو می گردیم
صدای اعتراض وتند حرفی ی ناشی از سردرگمی های بی سامان او رادر جهان همین نزدیک ، باید بپذیریم که گاه راه از چهار سوی دید کلمات،محو می شود و هر چه هست گمراهی ست!
«گفتی حتا خدا با لهجه ی اینتر طالبان/در نواحی ی کرنر/گل های افغان را/,فورواد می کند به آشویتس..»
گرایش مولا خواه به آوردن کلمات نو آورد مثل «پا دیواری،» و ادبیات شفاهی مثل «لمباندن» و «شیر شدن »و کاربرد وسیع واژگان انگلیسی ی ناشی از عدم ترادف های فارسی،بارز است اما ایستایی ی خوانش را باعث نمی شود و این از ویژگی های عدم بازدارندگی و حرکت گری ی اوست.
در این شعر،جهان پیرامون و آن چه بر احوال آن می گذرد به شکلی افشره وار در شعر ریخته شده به طرزی که هر سطر،واگویه ی یک اتفاق بزرگ و البته هول ناک در پیرامون چشم های خود اوست.
مولا خواه،شاعر معترض رخدادهای نا متوازن با درگاه جهان بینی اش است که بیشتر در این شعر،تببن دارد.
«کیک ات را ایمیل زده ام/شمع ات را که فوت کنی/تولد جنگی در خاورمیانه/شیر می شود»
جهان مایوس و ناامید مولا خواه اگر چه مساوی جها ن دیگر شاعران است اما شاید بتوان گفت که مولا خواه مثل کافکا، اگزانسیالیستی نومید از امید است و آیا نجات جهان در نا امیدی ست!!؟؟
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید