در باب ضرورت تفکیک ناسیونالیسم از وطندوستی
ناسیونالیستهایی همچون اردشیر زاهدی خون ایرانی را از «اجنبی» رنگینتر میدانند و نه تنها قتل و جرح صدها هزار سوری و آوارگی میلیونها تن دیگر با «مشارکت و معاونت قاسم سلیمانی» را نادیده میگیرند بلکه اصلاً علاقهای به تحقیق دربارۀ نقش ایران در فاجعۀ انسانی سوریه ندارند و به صراحت میگویند که نمیخواهند «وارد آن» مسئله شوند زیرا «اصولی» که برایشان محترم است صرفاً محدود به حدود «مملکت» خودشان است.
اینجاست که پرده از چهرۀ ناسیونالیسم برمیافتد و درمییابیم که ناسیونالیستها با کمال میل حاضرند که امنیت «هموطنان» خود را به قیمت نابودی «ناهموطنان» خود به دست آورند. در واقع، برای ناسیونالیستها اخلاق امری «عام» یا «جهانشمول» نیست بلکه امری «خاص» و «ملی» است و دامنهاش از مرزهای جغرافیایی کشور فراتر نمیرود. وطندوستی امری نیک اما «غریزی» است. مادری که به فرزند مهر میورزد به حکم غریزه رفتار میکند. اگر چنین نکند در خور نکوهش است اما اگر مهرورزی به فرزند را با تعصب علیه فرزندان دیگران بیامیزد مرتکب خطا شده است.
ناسیونالیسم را باید از «وطندوستی» متمایز کرد. ناسیونالیست مهر به میهن را به کین و تعصب علیه دیگران میآمیزد اما میهندوست مهر به وطن را به نفرت و تعصب نمیآلاید. اگر روشنفکران بتوانند به تدریج چنین معنایی از میهندوستی را به ایرانیان آموزش دهند و ناسیونالیسم ستیزهجو را به حاشیه برانند، در این صورت دیگر هیچ شخصیت نظامی «قهرمان ملی» به شمار نخواهد رفت زیرا صلح، عدالت، دیگرپذیری و نوعدوستی جایگزین خشونت، انتقام، دیگرستیزی و برتریطلبی خواهد شد.
در چنین شرایطی، ایرانیان منفعت خود را گسسته از منفعت تمامی مردم دنیا نخواهند شمرد و سود و زیان دیگر ملل را سود و زیان خود تلقی خواهند کرد. جوانان ایرانی تربیتشده با چنین مفاهیمی از پدرها و پدربزرگها و از مادران و مادربزرگهای خود خواهند پرسید: «زمانی که حاکمی مستبد برای حفظ قدرت خود و نظامش به کشتار دهها هزار نفر و آوارگی میلیونها تن در کشورهای دیگر پرداخت، “شما” چه کردید؟ چرا پذیرفتید که “امنیت”تان را به بهای خون همنوعان سوری تان به شما “بفروشند”؟» طرح چنین پرسشهایی گواه بلوغ اخلاقی نسلهای آینده خواهد بود.
در چنین جامعهای بهرام بیضایی، نوشآفرین انصاری، شاهرخ مسکوب، توران میرهادی، محمد بهمنبیگی و دیگر پیامآوران “آفرینش” و “زندگی”، قهرمان ملی به شمار خواهند رفت و نام سوداگران «ویرانی» و «مرگ» از چنین فهرستی زدوده خواهد شد.
[برگرفته از صفحه فیسبوک نویسنده]
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید