دموکراسی آمریکائی و انتخاب جو بایدن
اگر امروز در آمریکا با آتشبازی پیروزی جو بایدن را جشن میگیرند، امیدواریم این آتش بازی در منطقه خاورمیانه به بازی خمپارهها و پهبادها تبدیل نگردد
[show_avatar email=1167 align=left user_link=authorpage display=show_name avatar_size=200]”جو بایدن” از طرف قدرتمداری حاکمه آمریکا جایگزین “دونالد ترامپ” شد، تا کشتی گرفتار در نابسامانیهای طوفانهای اقیانوس را از خطرات احتمالی غرق شدن نجات بدهد. کشوری که با دهها میلیون نفر بیکار، یک چهارم تلفات ناشی از پاندومی ویروس کرونا در دنیا را متحمل شده و میزان بدهکاریهای دولتی در اثر این پاندومی دو برابر شده و به میزان هفت هزار میلیارد دلار رسیده است.
در آمریکا بطور غالب دو حزب “دموکرات” و “جمهوریخواه” که هر دو از پشتیبانی انحصارات نفتی-نظامی و مالی رسانهای حمایت میشوند، با همدیگر بر سر کسب اکثریت در کنگره و سنا، و بالاخره کسب مقام ریاست جمهوری در رقابت میباشند. هر کدام از این احزاب که اکثریت را بدست گرفتند، با اتکا به صدها پایگاه نظامی آمریکا از اکثر نقاط جهان، صدها هزار نیروی نظامی مستقر شده در آنها، اقدام به صدور “دموکراسی” به کشورهای دیگر مینمایند. آری، سیاست خارجی آنها مبارزه با حکومتهای دیکتاتوری بوده و خواهان بسط و گسترش دموکراسی آمریکائی در تمام جهان میباشند.
البته، در این میدان صدور آزادی و دموکراسی آمریکایی و مبارزات آنها با حکومتهای دیکتاتور، دوستان و یاران استراتژیک آمریکایی از این قضیه استثنا میباشند. اگر هنوز اسرائیل خانههای فلسطینیها را بر سر آنها آوار میکند و در آنجا یک حکومت آپارتایدی درست کرده است. اگر حکومت عربستان در روز روشن پانزده نفر نظامی امنیتی را به ترکیه میفرستد تا در کنسولگری خود در یک کشور خارجی “جمال قاشیقچی” را زنده زنده بکشند و قطعه قطعه بکنند، در کشوری که زنان بدون اجازه مردان اجازه رانندگی ماشین و یا بیرون آمدن از خانه را ندارند و سرپیچی آنها به شدیدترین وجه موجب تنبیه آنها میگردد، این حکومتها شامل استراتژی سیاست خارجی نبرد با دیکتاتوری آمریکایی نمیشوند.
استراتژی صدور آزادی و دموکراسی آمریکایی، در واقع استراتژی صدور جنگ، ویرانی، قتل عام و آوراگی میلیونها نفر از مردم کشورهای رقیب، مخالف و جهان سومی میباشد، تا از این طریق صنایع نفتی نظامی به چرخش و سودآوری توقفناپذیر خویش ادامه دهند. گرچه بخش عمده هفتصد و هفتاد میلیارد بودجه نظامی سالانه آمریکا، به جیب همین شرکتها سرازیر میگردد، ولی جنگهایی مانند جنگهای خاورمیانه موجب میگردد تا بطور همزمان صدها میلیارد دلار دیگر از ثروتهای مردم این کشورها نیز جهت تامین تسلیحات نظامی مقابلهگرانه، به جیب همین شرکتها سرازیر گردد. صاحبان این شرکتها هستند که ریاست جمهوری را تعیین میکنند.
اگر “جمهوریخواهان” توسط کسانی مانند جورج بوش پسر، بعد از اتفاق یازده سپتامیر، با لشکر کشی جهت نابود کردن “القاعده”ای که “دموکراتها” خودشان با رهبری بنلادن درست کرده بودند، به عراق صدام حسین حمله مستقیم و لشکرکشی میکنند. اگر “دموکرات”ها توسط جیمی کارتر، در افغانستان “القاعده” و ایران “جمهوری اسلامی”، در لیبی “سران قبایل و طوایف”، در سوریه “داعش، جبهه النصر و لشگر اسلامی”، در مصر “اخوان المسلمین” و غیره را به نام صدور آزادی و دموکراسی آمریکایی به دهها و صدها میلیون مردم خاورمیانه هدیه کردند. اگر امروز در آمریکا با آتشبازی پیروزی جو بایدن را جشن میگیرند، امیدواریم این آتش بازی در منطقه خاورمیانه با بازی خمپارهها و پهبادها تبدیل نگردد. در زمینه فرهنگ دموکراسی آمریکایی کافی است به این نکته اشاره کنیم که مردم به مغازههای اسلحه فروشی هجوم آورده و سی میلیون اسلحه در جریان این انتخابات برای دفاع یا تهاجم خریدهاند.
فراموش نشود نقش بیل کلینتون در صدور دموکراسی و آزادی به یوگسلاوی و بمبارانهای شهرها در آن موقع.
آری، “آقای جو بایدن” با پرونده درخشان خویش در زمان ریاست جمهوری اوباما، قبل از انتخاب شدن، چندین بار اعلام کرده است که با دیکتاتوری و حکومتهای دیکتاتور در جهان مقابله کرده و مدافع آزادی و دموکراسی در جهان خواهد بود. منظور جو بایدن و حتی جمهوریخواهان از مطرح کردن این موضوع، تعقیب و تداوم استراتژی بازسازی اقتصادی نئولیبرالیسم و زنده کردن کنترل مجدد آمریکا بر پیمان نظامی آتلانتیک شمالی میباشد.
وجه دیگر این اشتراتژی مشترک آنها، نبرد با تمامی حکومتهایی میباشند که یا رنگ و بوی سوسیالیستی – کمونیستی دارند، و یا رقیبهای جدی اقتصادی سیاسی حاکمیت و قدرتمداری جهانی نئولیبرالیستی آمریکائی میباشند. در راس این استراتژی آقای بایدن، چین کمونیست، روسیه پوتین، و آن سری از کشورهای آمریکای لاتین میباشند که راه و رسم سوسیالیستی را انتخاب مینمایند، قرار دارند.
“جو بایدن” برای مردم ایران، به مفهوم احیا کردن و تداوم حاکمیت جمهوری اسلامی ایران و ایجاد گشایش بیشتر در مناسبات اقتصادی دیپلماتیک میان قدرتمداران حاکمه دو کشور میباشد. با از رده خارج شدن روز به روز نسل اولیه قدرتمدارن حاکمه جمهوری اسلامی ایران، نسل دوم بصورت آقازادههایی که در آمریکا، کانادا و اروپا، هم بهصورت لابیگری حکومت در خارج، و هم بهصورت نسل در حال انتظار برای جایگزینی در تداوم حکومت جمهوری اسلامی ایران بهشکل اصلاح شده آمریکایی، انگلیسی آن پرورش مییابند. به همین خاطر است که استراتژی نسخه تجویزی جدید دموکراتها برای کشورهای خاورمیانه در قالب “اخوان المسلمین”ها و “اصلاح طلبان اسلامی” پیچیده شده و تحویل مردم ایران داده خواهد شد.
با آغاز شرایط برای توافقات نوین “برجام” شماره دو؛ تمامی نیروهای سیاسی، از جمله بخشی از نیروهای چپ که هنگام مطرح شدن توافقنامه “جاده ابریشم” مابین ایران و چین، پیراهنهای خود را پاره میکردند، و فریاد “مملکت از دست رفت” را سر میدادند، بعید نیست برای آغاز دور جدید مذاکرات “برجام” شماره دو، میان حکومتهای ایران و آمریکای جو بایدن، از شوق استقبال سر و دست بشکنند، به همدیگر تبریک گفته و شیرینی پخش کنند.
تعیین اینکه آیا “عبور از جمهوری اسلامی ایران”، هم استراتژی و هم تاکتیک اپوزیسیون چپ در ایران میباشد، سیاست عمومی “دموکرات”ها در همدستی با لابیگری جمهوری اسلامی ایران در آمریکا و ایران، میتوانند در تغییر چهره و تداوم حکومت جمهوری اسلامی ایران نقش تعیینکننده داشته باشند. سخن ”لغو تحریمها هم استراتژی هم تاکتیک”، یقیناً آمال خویش را در حکومت آقای جو بایدن از طریق آغاز برجام شماره دو تامین شده خواهد یافت. جهت خوش خدمتی بیشتر شرط دیگر موفقیت این نوع از به اصطلاح اپوزیسیون ایرانی، بهتر است در ادامه به مبارزات ضد چینی، ضد روسی و ضد سوسیالیستی خویش در مقیاس جهانی و در درون اپوزیسیون ایرانی نیز بپردازند.
فصل جدیدی آغاز شد. شرایط نوینی را فراهم نمود. باید شرایط نوین را بازشناسی نموده و متناسب با آن استراتژی خویش را در گذار از جمهوری اسلامی ایران به حکومتی سکولار، دموکراتیک، بر بنیههای اصول آزادی و حقوق بشر، رفع هر گونه تبعیض، تأمین زمینههای خودگردانی و قدرتمداری مردمی تنظیم نمود. نسخه جدید و نوین آمریکایی جمهوری اسلامی ایران تامین کننده آمال و آرزوهای مردم ایران نمیباشد.
واضح است، در شرایطی که نیروهای چپ در همکاری و ائتلاف با نیروهای دیگر دموکرات و آزادیخواه در این راه خواهند کوشید، در این مسیر آلترناتیو مجزا و مشخص سوسیالیستی خود را بعنوان مناسبترین و بهترین پلاتفورم و برنامه تامینکننده نیازهای دهها میلیون مردم ایران ارائه خواهند نمود.
۰۸ نوامبر ۲۰۲۰