دو شعر از سیاوش شمشیری
۱
ماهر روز همدیگر را
در آغوش می گرفتیم
به هم از احساس مان می گفتیم
ولی هر شب که به خانه برمی گشتیم
صورتک هایی که مال ما نبود
روی استخوان های صورتمان
سنگینی می کرد
و راه نفس مان را می بست و
باعث می شد
احساس خفگی کنیم
و مجبور به در آوردن شان بودیم
به اندازه ی هر قراری که باهم گذاشتیم
صورتکی رو دیوارهای اتاق مان آویزان کردیم
دو نفری که هر بار همدیگر را
در آغوش می گرفتیم
سایه ی چهار نفر روی زمین می افتاد
۲
ساعت
به وقت باران
کوک شده بود
باران
به وقت پرسه
و پرسه به وقت
وقتی
که وقتی نیست
تو اشک هایت را می گریستی و
من ولی قلب م را
می گریستم
این را از اشک های قرمز من
می توانستی بفهمی
آن شب
زیر آن نم نم دلگیر
و در آن خیابانی که فهمیدم
چتر
اختراع تنهایی ست×!
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید