دو شعر از نرگس عظیمی
نرگس عظیمی متولد اصفهان است. او از سال ۱۳۷۸ فعالیت ادبی خود را با نوشتن شعر و شرکت در جلسات شعر خانه هنرمندان اصفهان وابسته به حوزه هنری سوره آغاز کرد. در سال ۱۳۸۲ از دانشگاه اصفهان در رشته علوم اجتماعی فارغالتحصیل شد و برای ادامه تحصیل به تهران رفت. در اسفند ۱۳۸۵ از دانشگاه الزهرا در رشته جامعهشناسی فارغالتحصیل شد. عظیمی از سال ۱۳۸۸ برای ادامه تحصیل در خارج از ایران به سر میبرد و به زبانهای انگلیسی و فرانسوی آشناست. تا کنون برخی از آثارش در نشریات ادبی-هنری داخل و خارج از کشور به چاپ رسیدهاند
یک
بالای زمان
تخت خواب
در بوهای نمناکش
اجازه خروج میخواهد
از بدنم
رها شود
شب را بخاراند
برود
با ناخنهای سیاه شده
بخاراند
بهار به رگهای ما حمله
گلّه گلّه
سرخ
کند
گًل گًل
عطسه از درونمان
درونمان بزند
سایهها روی دیوار رقصیدند
بزند؟
کلمهها را یک پاانداز به مهمانی دعوت
بکند؟
گر گرفتیم از
های هایهایی که
به
باران اگر سر بگیرد
پاها با استخوانهای نمور
سالهای به دور
از
به زور از
دور دورتر میمانند
اگر یک نرم
گرم با لکههاش
خرد خرد
خارش
خرامان خرامان
خرناس
بکشد اگر
۲
طبیعی شدن
کندمش و انداختمش در کیسه زبالههای طبیعی
از فلز نبود که تاب بیاورد فشار انگشتهای سوزنبان را
وقتی راه را به بیراهه وصل میکند
نمیشد آب توش کرد و دوباره نوشیدش
نمیشد خالی از فیلترها، با ته صدای جزّ و وزش شنیدش
آشوب بود در هوای اطراف
در رستوران
رقص
در باران قطرهای آبجو راحت پایین نمیرفت
حل میشد با همه چیز تبدیل به خاطرات جفنگی
یادداشتهای دریا تا اینجا همه غلط از آب درآمدند
به خشکی رسیدند
خانه ساختند
مسلسل در قابهای سفید
ساعتها از مچها کنده شد
بر مچهای سالم و تندرست سوار
شیمیای اتمی
موشک زرادخانه
و قناری ها هیچ به روی خودشان نیاوردند
که دشت، سبزیاش را گم کرده است
که لاله در دامنههای بالا بلندش هم که بروید
سرخیاش ککمان را نمیگزد
و ناچار
ناچار
مثل یک نبات بی همه چیز
قارچ بیبته
کندمش و اندختمش در کیسه زبالههای طبیعی
بعد آخر هفته روبرو نشستیم
و اخبار انفجار با صدای آژیر آمبولانس شنیدیم
از اینکه مرا میکنید بازیافت خرسندم
و اینکه لایه هنوز عمری دارد دراز
نگران دلقک بازیهاش باشید، نباشید
با فوتی غول جادو ناپدید میشود؟
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
سپیده جدیری؛ شاعر، مترجم، روزنامهنگار و بنیانگذار جایزهی شعر زنان ایران (خورشید) است. نخستین کتابش، مجموعه شعر «خوابِ دختر دوزیست» است. دومین مجموعه از اشعار جدیری با عنوان «صورتی مایل به خون من» به چاپ رسید و «دختر خوبی که شاعر است» مجموعه شعر دیگر اوست. تازهترین کتاب منتشر شدهاش در ایران مجموعه شعر«وغیره . . .» است.
از سپیده جدیری همچنین مجموعهی «منطقی» که داستانهای کوتاه او را در بر میگیرد به چاپ رسیده است. او دو ترجمه از اشعار ادگار آلن پو و خورخه لوئیس بورخس را نیز زیرچاپ بردهاست.