دو عاشقانه از واشنگتن دی سی
از سپیده جدیری، شاعر و مترجم مقیم واشنگتن دی سی، تا کنون ده کتاب منتشر شده است که در آن میان شش مجموعه شعرِ او و ترجمههایی از اشعار “ادگار آلن پو” و کتاب مصور “آبی گرمترین رنگ است” اثر “جولی مارو” به چشم میخورد.
شعر بلند “چاک” سرودهی جدیری، از سوی بنیاد خوویانوس در اسپانیا به عنوان “بهترین شعر جهان در سال ۲۰۱۵” شناخته شد و جایزه ی نقدی و لوح تقدیر این بنیاد را از آن خود کرد. همچنین دیگر سرودهی بلند او با عنوان “گوشت” در سال ۲۰۱۶ در زمرهی اشعار منتخب پروژه ی “زنان خطرناک” دانشگاه ادینبورگ اسکاتلند قرار گرفت. سپیده جدیری چندی پیش با رأیِ زنان پناهندهی سوری، یمنی و تونسیِ مقیم گلاسگو به عنوان شاعر بین المللی برای پروژهی “صداهای بسیارِ” انجمن قلم اسکاتلند انتخاب شد و دعوت شده است که با حضور به مدت یک هفته در گلاسگو در نوامبر امسال، برای این زنان به زبان انگلیسی شعرخوانی داشته باشد، شعرهایش از سوی آنها مورد بحث قرار بگیرد و با یکدیگر برای شنیده شدن صدای این زنان در سطح جهان، تمهیداتی بیندیشند. جدیری تا کنون با موضوعات آزادی بیان، شعرِ ایستادگی، نوشتار زنانه و رابطهی دموکراسی و آموزش، سخنرانیهای متعددی در همایشهای بین المللی ادبی و فرهنگی در نقاط مختلف اروپا و آمریکای شمالی داشته است. او بنیانگذار جایزهی شعر زنان ایران (خورشید)، عضو هیئت داوران جایزهی شعر خبرنگاران در ایران و عضو هیئت داوران جایزهی شعر ژالهی اصفهانی در لندن بوده و در سالهای اخیر هنگام سکونتش در اروپا، مسئولیت صفحات ادبیات مجلهی شهروند بی سی را به عهده داشته است. جدیری به مدت دو سال، نویسندهی مهمان انجمن قلم در ایتالیا بود و اکنون چندین سال است که در ایران ممنوع النام و ممنوع القلم شده و مجبور شده است آخرین مجموعه شعرش، “با کمالِ کنده شدن” را به صورت زیرزمینی در ایران منتشر کند. این کتاب، از دستفروشهایی که در حد فاصل میدان انقلاب و چهارراه ولیعصر در تهران، کتاب ممنوعه میفروشند قابل تهیه است.
[clear]
[clear]
۱. “و حرف، توست”
[clear]
و حرف، توست
و گوشهای شما صدای ما را کر کردن.
[clear]
دست به خط شدیم
دست به خطِ وجود
دست به خطِ تمامِ تو بودن.
[clear]
و حرف، توست
و بوسههای تو مرا ثابت میکند
به قصدِ بی رمقم
کمی خاص
کمی عام.
[clear]
لب از گذشتههایت رفته است
لب از همه جایت به همه جایت رفته است
و حرف، توست.
[clear]
گوش کن
به گوشهای تمام و کمال
گوش کن:
بهانهای زده است سَر
و حرف،
توست.
[clear]
[clear]
[clear]
۲. “افسوس”
[clear]
بعد،
به روزگارانِ سیاهی که به چشمهای تو افسوس میخورند!
برای هیچکس غصهای در راه نیست
برای هیچکس که بیصبرانه شده
با نفسهای دست خوردهی من،
ابروهایم را به موقع برمیدارم
و ابروهایم را به موقع میگذارم
به پهلو
به چشم
به خندههای متوسط.
[clear]
رنگ از رخ من پرت شده است سمتِ معانی
وقتی که به چشمهای خودم
بیمحتوا
خیره میشوم،
فرقِ من با بیهمهچیز
فاحشه خانهای معاصر است.
[clear]
آمریکا را به موقع میگذارم
و آمریکا را به موقع برمیدارم.
و چشم های تو افسوس
افسوس های سرراست.
[clear]
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
سپیده جدیری؛ شاعر، مترجم، روزنامهنگار و بنیانگذار جایزهی شعر زنان ایران (خورشید) است. نخستین کتابش، مجموعه شعر «خوابِ دختر دوزیست» است. دومین مجموعه از اشعار جدیری با عنوان «صورتی مایل به خون من» به چاپ رسید و «دختر خوبی که شاعر است» مجموعه شعر دیگر اوست. تازهترین کتاب منتشر شدهاش در ایران مجموعه شعر«وغیره . . .» است.
از سپیده جدیری همچنین مجموعهی «منطقی» که داستانهای کوتاه او را در بر میگیرد به چاپ رسیده است. او دو ترجمه از اشعار ادگار آلن پو و خورخه لوئیس بورخس را نیز زیرچاپ بردهاست.