Advertisement

Select Page

شبقِ گیسوان رها شده

شبقِ گیسوان رها شده

 

شبقِ گیسوان رها شده

نگاهی به مجموعه شعر: با سایه‌هایم مرا آفریده‌ام

هادی ابراهیمی رودبارکی

نشر آسمانا، تورنتو – کانادا – پائیز ۲۰۲۴

در مجموعه شعر «با سایه‌هایم مرا آفریده‌ام» اثر هادی ابراهیمی رودبارکی، خیابان به عنوان نماد مبارزه و مقاومت مردم، به ویژه زنان، به تصویر کشیده شده است. ارتباط میان این اشعار با جنبش «زن، زندگی، آزادی» و نقش زنان در مبارزه با استبداد به خوبی قابل مشاهده است.

از این منظر، می‌توان این پنج شعر را بر پایه نظریه ادبی فمنیستی، بررسی کرد و آن را در این رده دسته‌بندی کرد:

نظریه ادبی فمینیستی به بررسی نقش جنسیت، به‌ویژه تجربه زنان، در متون ادبی و فرهنگی می‌پردازد. این نظریه از جنبش‌های فمینیستی نشأت گرفته و هدف آن بازنگری در تاریخ و ادبیات مردسالارانه و نمایاندن تجارب، هویت و حقوق زنان است.

اهداف و ویژگی‌های نظریه فمینیستی:

  • نمایندگی زنان در ادبیات: تحلیل چگونگی نمایش زنان در متون ادبی، که اغلب در متون کلاسیک ادبی نادیده گرفته شده‌اند یا به‌صورت استریوتیپی (کلیشه‌ای) و نادرست به تصویر کشیده شده‌اند.
  • سهم زنان در نوشتن: ترویج و شناسایی آثار ادبی زنان، که در بسیاری از دوره‌ها به حاشیه رانده شده‌اند. فمینیست‌ها به دنبال بازشناسی نویسندگان زن و معرفی متون ادبیاتی هستند که تجربیات زنان را به درستی به تصویر کشیده‌اند.
  • انتقاد از ساختارهای مردسالارانه: نقد و بررسی ساختارهای اجتماعی و ادبی که در طول تاریخ زنان را به حاشیه رانده‌اند و تأکید بر تجارب و احساسات منحصر به فرد زنان.
  • بررسی قدرت و جنسیت: نظریه فمینیستی به بررسی روابط قدرت و نحوه تأثیرگذاری آن بر جنسیت، هویت و تجارب زنان می‌پردازد. این بررسی به‌ویژه در متون ادبی که زنان را به‌عنوان ابزار یا قربانی نشان می‌دهند، اهمیت می‌یابد.

نمونه‌های معروف نظریه فمینیستی در ادبیات:

  • ویرجینیا وولف: آثار او مانند اتاقی از آن خود به وضوح نشان می‌دهند که چگونه شرایط اقتصادی و اجتماعی باعث محدودیت زنان در عرصه‌های هنری و ادبی شده است.
  • سیمون دوبووار: در کتاب جنس دوم به تحلیل موقعیت زنان و روابط قدرت میان زنان و مردان می‌پردازد و می‌گوید که زنان به‌عنوان “دیگری” شناخته شده‌اند و باید برای استقلال خود بجنگند.

اشعار ابراهیمی، به‌ویژه در شعرهایی که به مبارزات زنان و قدرت آن‌ها در انقلاب‌های اجتماعی و سیاسی اشاره می‌کنند، در چارچوب نظریه فمینیستی قرار می‌گیرند. زنانی که گیسوان خود را به نشانه‌ی مقاومت آزاد می‌گذارند و در خیابان‌های مبارزه حضور دارند، نمادی از زنان مقاوم هستند که علیه ظلم می‌جنگند.

پنج شعر “خیابان” که در این مجموعه شعر آمده‌اند را بنابراین و با توجه به ویژگی‌های نظریه ادبی فمنیستی، می‌شود از این دیدگاه بررسی کرد. در هر پنج شعر ارائه‌شده، عناصر و مضامین مشترکی وجود دارند که این اشعار را به یکدیگر پیوند می‌دهند:

  1. خیابان به عنوان محل مقاومت: خیابان در این شعرها به عنوان فضایی نمادین برای مبارزه، اعتراض و تلاش برای آزادی به تصویر کشیده شده است. در شعر اول، خیابان جایی است که «دست‌هایمان عاشق‌ترین عاشق‌ها بودند» و این نشان‌دهنده پیوند عاطفی و مبارزاتی است که مردم در خیابان با یکدیگر پیدا می‌کنند. در این شعر، خیابان نه‌تنها محلی برای مقاومت است بلکه به محلی برای اتحاد خون‌ها تبدیل می‌شود، جایی که هم‌خون نبودن معنایی ندارد و خون‌ها در کف خیابان به یکدیگر پیوند می‌خورند.
  2. خشونت و سرکوب در خیابان: در شعر دوم، خیابان به مکانی ناامن تبدیل شده که در آن «چشم‌های هیز» و «گشت» نمایانگر نیروهای سرکوب‌گر هستند. این تصویر از خیابان به‌خوبی با تجربیات زنان در جنبش‌های اعتراضی ایران همخوانی دارد، جایی که با تهدیدهای فیزیکی و روانی مواجه‌اند، اما با این وجود به خیابان می‌آیند تا صدای خود را به گوش همگان برسانند. این شعر با اشاره به «شبقِ گیسوانِ رهاشده» زنانی که بی‌باکان در برابر نیروهای سرکوب ایستادگی می‌کنند، به جنبش «زن، زندگی، آزادی» پیوند می‌خورد.
  3. شهادت و حضور مداوم در خیابان: در شعر سوم، حضور مداوم زنان و جوانان در خیابان حتی پس از شهادت‌های مکرر نیز به تصویر کشیده شده است. حضور ژینا (مهسا امینی) در این شعر به‌عنوان نماد و مبدأ یک طوفان که ایران و جهان را تحت تأثیر قرار داده، به روشنی به جنبش «زن، زندگی، آزادی» اشاره دارد. ژینا به عنوان سمبل این مبارزه، باعث حرکت و مقاومت گسترده شده و این در تمام لایه‌های شعر نمود پیدا می‌کند.
  4. خیابان به عنوان قلمرو مبارزه با استبداد: در شعر چهارم، خیابان به‌عنوان مسیری که همه چیز را با خود به راه می‌اندازد، از پیاده‌روها گرفته تا ساختمان‌ها و حنجره‌های فریادکنندگان، به‌نوعی به شکل‌گیری یک مبارزه جمعی و همه‌جانبه اشاره دارد. این حرکت خیابان نشانگر قدرت مردم در تغییر و تحول است، قدرتی که در جنبش «زن، زندگی، آزادی» نیز مشاهده می‌شود.
  5. خیابان و نقش رسانه‌ها: در شعر پنجم، خیابان به‌عنوان محلی که در آن زن‌ها زمزمه‌های مقاومت را سر می‌دهند، نشان داده می‌شود. اما در عین حال، به سرقت هویت فردی و تبدیل آن به تصویرهای نامفهوم و کلی اشاره می‌کند که به نوعی نقش رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی را در پوشش مبارزات و تحریف آن‌ها به تصویر می‌کشد.

با توجه به آنچه در بالا آمد، مضمون‌های مشترک نه تنها در چهارچوب ادبیات فمنیستی که در میدان ادبیات سیاسی و نظریه ادبی سیاسی نیز جای دارد. در نظریه ادبی سیاسی مگر چه گفته می‌شود که در شعرهای این کتاب و به‌ویژه پنج شعر “خیابان” دیده نشود؟

نظریه ادبی سیاسی به تحلیل تأثیرات سیاسی بر ادبیات و تأثیرات متقابل ادبیات بر سیاست می‌پردازد. این نظریه به بررسی چگونگی بازنمایی قدرت، سرکوب، مقاومت و ایدئولوژی‌های سیاسی در متون ادبی می‌پردازد.

اهداف و ویژگی‌های نظریه سیاسی:

  • تأثیر ایدئولوژی بر ادبیات: بررسی این که چگونه ایدئولوژی‌های سیاسی مانند سوسیالیسم، فاشیسم، کمونیسم، لیبرالیسم و… در متون ادبی انعکاس یافته‌اند و چگونه این متون به اشاعه یا نقد آن ایدئولوژی‌ها پرداخته‌اند.
  • ادبیات به‌عنوان ابزار مقاومت: بسیاری از متون ادبی به‌عنوان ابزار مقاومت در برابر ظلم و ستم سیاسی نوشته شده‌اند. شعر، داستان، و نمایشنامه‌ها می‌توانند جنبش‌های سیاسی و اجتماعی را تقویت کنند و به اعتراض‌های مردمی مشروعیت ببخشند.
  • روابط قدرت: تحلیل نحوه بازنمایی روابط قدرت میان حاکمان و مردم، اغلب از طریق نمادها و تصاویر ادبی. این نظریه همچنین به بررسی چگونگی به تصویر کشیدن سرکوب‌گران و مقاومت مردم در ادبیات می‌پردازد.

نمونه‌های معروف نظریه سیاسی در ادبیات:

  • جورج اورول: رمان ۱۹۸۴ و مزرعه حیوانات از جمله آثار ادبی برجسته‌ای هستند که به نقد قدرت‌های تمامیت‌خواه و سرکوب سیاسی می‌پردازند.
  • برتولت برشت: نمایشنامه‌های او مانند مادر کوراژ و گالیله، به‌ویژه در بستر مبارزات کارگری و اعتراض به سیستم‌های استبدادی، بازنمایانگر نقش ادبیات در نقد سیاست‌های فاسد هستند.

اشعار ابراهیمی به‌وضوح به مسائل سیاسی و اجتماعی می‌پردازند. خیابان به‌عنوان مکانی برای مبارزه، سرکوب و مقاومت در برابر نیروهای سرکوب‌گر، در این نظریه قابل تحلیل است. سرکوب پلیس و مقاومت مردم در این اشعار به مبارزه‌ی بی‌وقفه مردم علیه نظام‌های دیکتاتوری و تمامیت‌خواه اشاره دارد.

زنان در این مجموعه شعرها به‌عنوان محور اصلی مبارزه و مقاومت ظاهر می‌شوند. از «شبقِ گیسوانِ رهاشده» تا فریادهای زنان در خیابان، این اشعار به قدرت و نقش حیاتی زنان در جنبش‌های اعتراضی ایران می‌پردازند. جنبش «زن، زندگی، آزادی» که پس از کشته شدن مهسا امینی (ژینا) در ایران به راه افتاد، به وضوح در این اشعار حضوری پررنگ دارد. ژینا در شعر سوم به‌عنوان نماد این جنبش ظاهر می‌شود و هر تار مویی که شاعر به مهرگیاه می‌آراید، نمادی از آزادگی و مقاومت زنان است.

اگر از شعرهای “خیابان” بگذریم، این مجموعه شعر را افزون بر دو نظریه ادبی یاد شده در بالا از نظر روایت‌گری و نظریه روایت‌گری بررسی کرد:

نظریه روایت‌گرایی(Narratology)  به بررسی ساختارها و اصول بنیادین روایت و داستان‌گویی در ادبیات می‌پردازد. این نظریه به چگونگی شکل‌گیری داستان‌ها و تأثیر عناصر روایتی بر ادراک و تفسیر مخاطب تمرکز دارد.

اهداف و ویژگی‌های نظریه روایت‌گرایی:

  • ساختار روایت: این نظریه به تحلیل ساختار و اجزای مختلف روایت مانند زاویه دید، زمان، شخصیت‌ها، طرح داستان، و پیشبرد روایت می‌پردازد.
  • روایت‌شناسی ساختاری: یکی از مهم‌ترین بخش‌های این نظریه مربوط به ساختارگرایی است، که به دنبال شناسایی الگوهای کلی و جهانی در روایت‌ها است. روایات در تمام فرهنگ‌ها ساختارهای مشترکی دارند، مانند آغاز، اوج، و پایان.
  • زمان در روایت: یکی از موضوعات کلیدی در این نظریه، بررسی زمان و نحوه استفاده از آن در روایت است؛ مثلاً زمان غیرخطی یا استفاده از فلش‌بک‌ها چگونه بر درک مخاطب تأثیر می‌گذارد.
  • نقش راوی: نقش راوی در این نظریه بسیار مهم است، زیرا راوی است که کنترل داستان را در دست دارد و می‌تواند اطلاعات را به گونه‌ای ارائه کند که برداشت‌های مختلفی از متن به وجود آید.

نمونه‌های معروف نظریه روایت‌گرایی در ادبیات:

  • جرارد ژنت: یکی از مهم‌ترین نظریه‌پردازان روایت‌شناسی که در کتاب گفتمان روایی به بررسی چگونگی شکل‌گیری و عملکرد روایت‌ها در متون ادبی پرداخته است.
  • رولان بارت: با رویکرد ساختارگرایانه‌اش به تحلیل روایت‌ها، به‌ویژه از منظر فرهنگی و ایدئولوژیک، تأثیر مهمی در نظریه روایت‌گرایی داشته است.

در این معنا، اشعار ابراهیمی ساختاری روایت‌محور دارند و هر شعر مانند یک داستان کوتاه از تجربیات مردم و مبارزات آن‌ها نه تنها در خیابان‌ها که در کل زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و… مردم روایت می‌شود. به‌ویژه استفاده از زمان غیرخطی و به‌کارگیری تکنیک‌هایی مانند فلش‌بک و روایت‌های موازی در این شعرها از ویژگی‌های برجسته نظریه روایت‌گرایی است.

__________________

انتشارات آسمانا در سال ۲۰۱۷ در کانادا تاسیس شده است و خود را متعهد به انتشار پژوهش‌های تحقیقاتی پیشرو و مرتبط با دیاسپورا، و نیز آثار ادبی تجربی، و به حاشیه‌رانده شده معرفی می‌کند. برای تهیه کتاب «مرا با سایه‌هایم آفریده‌ام» به لینک زیر در سایت آسمانا مراجعه فرمایید:

With My Shadows, I Created Myself

لینک مستقیم برای تهیه کتاب:

https://www.lulu.com/shop/hadi-ebrahimi-roudbaraki/with-my-shadows-i-created-myself/paperback/product-57eemz4.html?page=1&pageSize=4

 

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights