شعری از احترام مرادی
از دست اتفاقهای زمین
افتادم
روی شانهی شعر
آنجا که کلمات نیلوفری
آب مرداب را
به زندگی لطیف برگی ترد
تبدیل کردند
و من از عبور خیابان
زیر لاستیک ماشین
و چسبیدن عاشقانهی پیچک به سیمان
عبور دادم خود را
از کلمات به شعر
از شعر به دفتر
و از دفتر به صدای سکوت
یک پنجرهی باز
رو به شهر کتابهای نخوانده
آنجا که گنجشکی
میشوید پرهایش را
در نقاشی
و کتاب میخواند
زندگی مرا.
#احترام_مرادی