شعری از بهار زبردست
در های زیادی را میشناسم
که وسعت کلمات را خط خطی میکنند
اما تو
آیا تا بهحال از خودت پرسیدی تجربههایت چند سال سن دارند؟
کودک متغیر درون من
هنوز خوشبختی وجود دارد
برای خاطرات همیشگی
استیج فانتزی دنیای تو
آن تابستان پر از اشک آسمان
یادت هست؟
روح زمان پرواز میکرد
آیا دوستش خواهیداشت؟
همان خواب را می گویم
خوابی که تولد تو را به من نشان میداد
ای عشق
نامت مقدس است
تمام قلبهای اینجا شکستهاند
درخشش را به جایی ببر که شکستنی نباشد
رودخانه درونت را بشناس
وطن من تویی
#بهار_زبردست