شعری از سپیده جدیری
شِگِردِ صورتِ من گِرد است
و خواب برای سنگینتر شدن
دَمی که گرم است
و زنگهایی که به صدا میگویند: صوت.
شِگِردِ صورتِ من
هر وقت بزرگ میشود
به گرم شدن فکر میکند
و آب شدنِ سنگهای روی یخ.
باید فراموش کرد
که شِگِردِ صورتِ من یک بار
دلش میخواست
شِگِردی باشد
که به گَردِ پایم هم نرسد
سَرد.
حالا برای سَرد شدن̊ چقدر
کم دارم؟
شِگِردِ صورتِ من که باید میگفت
مُرده است.
و پشتبندِ آنچه خواندید به این گوش دهید:
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
سپیده جدیری؛ شاعر، مترجم، روزنامهنگار و بنیانگذار جایزهی شعر زنان ایران (خورشید) است. نخستین کتابش، مجموعه شعر «خوابِ دختر دوزیست» است. دومین مجموعه از اشعار جدیری با عنوان «صورتی مایل به خون من» به چاپ رسید و «دختر خوبی که شاعر است» مجموعه شعر دیگر اوست. تازهترین کتاب منتشر شدهاش در ایران مجموعه شعر«وغیره . . .» است.
از سپیده جدیری همچنین مجموعهی «منطقی» که داستانهای کوتاه او را در بر میگیرد به چاپ رسیده است. او دو ترجمه از اشعار ادگار آلن پو و خورخه لوئیس بورخس را نیز زیرچاپ بردهاست.