شعری از لیلا آرمون
بیتو تمام ثانیههایم شکسته است
بیتو بهار همنفس برگ خسته است
بیچشمهای شاعر از عشق روشنت
گویی خزان مرگ به قلبم نشسته است
این درد تا کجا به دلم چنگ میزند
مرگ تو ریشههای دلم را گسسته است
بی تو صدای هق هق شب گریههای من
بغض سکوت آیینهها را شکسته است
بی تو چگونه میگذرند لحظههای من
دل از صدای ناله من سخت خسته است
بعد از تو در نهایت تنهاییم گمم
درهای آرزوی دلم بیتو بسته است
برگرد و بر دل من غمدیده رحم کن
بیتو تمام حرمت قلبم شکسته است
#لیلا آرمون