موقعیت زن در تغییرات آب وهوایی
تغییرات آب وهوایی موجبات تغییر اقلیم را فراهم می سازد. تغییر اقلیم به مفهوم افزایش دما، کاهش بارندگی و افزایش شدت تبخیر است. هریک ا ز عوامل بالا موجب کاهش منابع آب شیرین می شود می توان گفت که بر اساس آمارهای سازمان ملل نزدیک به یک میلیارد انسان در جهان ازدسترسی مستمر به آب شیرین محرومند و ۴۵ % مردم جهان خدمات فاضلاب در اختیار ندارند . می دانیم فقدان سیستمهای فاضلاب به معنی آفزایش آلودگی منابع آب شیرین و کاهش آب کشاورزی است.
افزایش فاصله دسترسی به منابع آب شیرین سرمایه گذاری ها را بشدت افزایش داده است در کشور ماهم تامین آب شهر های بزرگ از صدها کیلومتر دورتر از مصرف کنندگان می باشد. اما متاسفانه این سرمایه گذاریها عمدتا برای شهرها ی بزرگ صورت گرفته و روستاییان و شهرهای کوچک از این سرمایه گذاریها بهره ای ندارند.
از سوی دیگر بر طبق آمارهای موجود سالانه ۲۰۰ میلیون ساعت وقت زندگی زنان جهان صرف تامین آب شیرین برای آشامیدن می شود که در این میان زنان ناچارند روزانه آب آشامیدن و پخت وپز را ازکیلومترها دورتر بر دوش خود حمل کنند تا خود و کودکانشان زنده بمانند.
در کشور ما هم رنج تامین آب از فواصل دور یا هزینه خرید آب شیرین هم بر عهده زنان استانهای جنوبی کشور سنگینی می کند.بهره برداری اصولی ازمنابع آب نیازمند مدیریت مشترک و سازگار با محیط زیست می باشد که متاسفانه جنبه مطالعات زیست محیطی اغلب در طرحهای آب فراموش شده اند خشک شدن دریاچه ها و تالابها در کشور ما نتیجه این خشک شدن می باشد که در نتیجه ی آن تشدید تغییرات اقلیمی و بروز خشکسالیهای پر دامنه و طولانی مدت دور از انتظار نیست. پدیده مهاجرت جمعی به کشور همسایه یکی از راهها ست که زنان برای فرار از خشکسالی برمی گزینند مهاجرت ۱۲ میلیون سودانی ها بخاطر خشکسالی در پیش روی ماست.
می توان گفت از آنجایی که آب کالائی انحصاری است و جایگزین ندارد، همگان نیازمند مصرف آب هستند. اما نابرابری در مصرف آب در جهان نیز قابل توجه است در حالیکه در کشورهای پیشرفته مصرف آب روزانه از ۱۰۰ تا ۱۷۵ گالن می رسد در کشورهای در حال رشد این میزان کمتر از یک گالن در روز است.
و به دلیل همین عدم دسترستی به آب سالم و کافی ، نیمی از تخت های بیمارستانی جهان از بیمارانی پر شده اند. که در نتیجه ۹۰درصد مرگ ومیر کودکان زیر ۵ سال جهان ناشی از عدم دسترسی به آب سالم است
از طرفی کمبود آب سالم ،صلح را در جهان به مخاطره می اندازد و زنان اولین قربانیان خاکریز جنگ هستند که در حین جنگ بواسطه از دست دادن فرزندان خود یا بعد از جنگ بخاطر تحمیل هزینه های گزاف درمانی متحمل خسارات مالی و روحی می گردند.
در حال حاضر ۲۳۵ رودخانه مشترک بین ۱۴۵ کشور جهان وجود دارد که بیشتر بر اساس تفاهم نامه های محلی یا تفاهم های فرهنگی این منابع مشترک را مصرف می نمایند. برای مثال رودخانه دانوب منبع تامین آب شرب ۱۷ کشور در جهان است .و یا در منطقه خاورمیانه رود خانه های فرات و جله اروند ، کارون، هیرمند و.ارس ، اترک و. … مابین کشورهای منطقه مشتر ک است در غرب آسیا هم کشورهای اردن، ترکیه،عراق ،سوریه، لبنان فلسطین و اسراییل منابع مشترک دارند.
در غیاب مدیریت جهانی منابع آب برخی از کشورها با احداث سدهای مکرر منابع آب کشور های پایین دست را محدود می کنند . که همواره این تنشها با مذاکرات موردی تخفیف می یابند. اما راه حلها موقت هستند.
منابع مشترکِ آب، زمینه های جنگهای آتی درمیان ملت ها را فراهم می سازند حتی مشکلات فراتر از اینهاست . منابع مشترک بین استانهای مختلف نیز تنشهایی را بدنبال داردکه برای مثال می توان به تخریب خط انتقال آب استان یزد بوسیله روستاییان چهار محال وبختیاری است که متاسفانه از طرفین تعدادی کشته بجای ماند.
زنان بعنوان سمبل سلامت و رشد افراد خانوار تامین آب شرب را بعنوان معضل جدی پیش روی خود دارند.بروز جنگها مسابقات تسلیحاتی و فقدان منابع سرمایه گذاری برای تامین آب سالم زندگی زنان را بیشتر به مخاطره می اندازد.
لذا هوشیاری و اصرار بر حفظ محیط زیست امری تجملی نبوده، بلکه حفظ پوشش گیاهی و سرمایه گذاری برای حفاظت منابع آب شیرین امری حیاتی است. فراموش نکنیم با بروز هر جنگی یا نزدیکتر مصرف غیر اصولی آب در خانمان یک قدم به خشکسالی نزدیکتر می شویم.
هر بار شیر آب را باز می کنید اگر مصرف نشود به فاضلاب تبدیل می شود. هر بار درختی خشک می شود شدت تبخیر افزایش می یابد، این به معنای از دست رفتن منابع آب است.
زمان آن فرارسیده که زنان هر کشور در حفظ منابع آب مشارکت فعال داشته باشندو باید مدیریت منابع آب جهان از انحصار خارج شود . زنان پایه حیات و بالندگی هستند، آگاهی و مشارکت این بخش از جامعه تنها راه نجات منابع آب است.
[مدرسه فمینیستی]
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید