مُردن زندگی است؛ به آن عادت کنید
نسرین مالک
برگردان: عباس شکری
ترور جدیدی وارد جنگ غزه شده است: در این معنا که عصر بیاخلاقی کامل را در جهان بیتفاوت آغاز شده است.
جنگ به ظاهر بیپایان اسراییل، جهان را مجبور میکند به درجهای از بیاخلاقی برسند که به چهرهی زشت مرگ و رنج عادت کند.
روز چهارشنبه (۲۴ آوریل) بنیامین نتانیاهو پس از سخنرانی خود در کنگره آمریکا بهشدت مورد تشویق قرار گرفت. این لحظهای بود که به نظر میرسید فاز جدیدی از جنگ در غزه آغاز شده – فازی که در آن نه تنها به عنوان یک ضرورت ناخوشایند تحمل میشود، بلکه به عنوان چیزی که پشتیبانی بیچونوچرا بدون محدودیت، بدون خطوط قرمز و بدون تدبیر تاکتیکی ادامه خواهد یافت، دیده میشود. حذف بیرحمانه خانوادهها، خانهها، فرهنگ و زیرساختها توسط اسرائیل – بدون پایان و بدون نشانهای از این که چه زمانی به هدفهای سیریناپذیرش خواهد رسید – اکنون فقط بخشی از زندگی شده است.
در عینحال، نامزد احتمالی دموکراتها، کامالا هریس، درخواست بیمعنیای میکند که “نباید اجازه دهیم به آنچه اتفاق میافتد بیحس شویم” و این که او “ساکت نخواهد ماند”، حرفهای او در شرایطی است به زبان میآید که تنها چیزی که اهمیت دارد این است که آمریکا به مسلح کردن و تأمین مالی اسرائیل ادامه دهد.
این همه نشاندهنده فروپاشی نه تنها حقوق بینالملل، بلکه یک قانون اساسی انسانی است. از تخلفاتی که زندگی روزمره را دچار تلاطم میکند، مرگ بر اثر قتل، همانطور که ادعا شده است، شاید بدترین و تحقیرآمیزترین جرم باشد. قداست زندگی انسانی، این مفهوم که نمیتوان آن را بدون توجیهی عالی خاتمه داد، چیزی است که ما را از بربریت جدا میکند. و بنابراین، در طول نه ماه گذشته، با هر قسمت برجسته از قتلها، لحظات بسیاری وجود داشت که فکر میکردید: حتماً این پایان است؟
وقتی اولین کودکان خاکستری از زیر آوار بیرون کشیده شدند. وقتی غیرنظامیان غیرمسلح توسط دوربینها در حال تیراندازی با موشکهای پهپادی ثبت شدند. وقتی «هِند رَجَب» پنجساله جان داد، در حالی که در میان خویشاوندان مردهاش منتظر کمک بود، و وقتی نیروهای امداد آمبولانسی که برای کمک به او فرستاده شده بودند، کشته شدند. وقتی کارکنان آشپزخانه جهانی با موشکهای دقیق هدف قرار گرفتند. وقتی مردی مبتلا به سندرم داون توسط سگ نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) در خانهاش مورد حمله قرار گرفت و سپس پس از خارج کردن خانوادهاش و جلوگیری از بازگشت آنان، رها شد تا بمیرد. وقتی… اینها رخ دادند اما جنگ متوقف نشد.
البته تلاشهایی برای حفظ و اجرای قوانین بینالمللی و حقوق بشر دوستانه انجام شده است و دوباره، امیدوار بودید که با آمدن احکام، آنها پایان حمله را به ارمغان بیاورند. وقتی دادگاه بینالمللی دادگستری (ICJ) اعلام کرد که فلسطینیان حق قابل قبولی برای محافظت از نسلکشی دارند و از اسرائیل خواست که تهاجم رفه را متوقف کند. وقتی دادگاه بینالمللی کیفری (ICC) درخواست صدور حکم بازداشت برای نتانیاهو را کرد. و وقتی ICJ اسرائیل را مسئول آپارتاید شناخت، باز هم هر روز و شب و در برابر چشمان رهبران سیاسی چند میلیارد انسان کره زمین شاهد ادامه نسلکشی بودیم و هستیم.
در این تلاش، میلیونها معترض در سراسر جهان به هم پیوستند که اقداماتشان سیاست داخلی را به نحوی متزلزل کرد و نشان میداد وضعیت غیرقابل تحمل است. اما جنگ دوباره جای خود را پیدا کرد و در وضعیت موجود جای گرفت. مسئله غزه از طریق سیاستهای محلی ما و تداخل با نارضایتیهایش به نمایش درآمد. این اعتراضات رایهایی تولید کرد که به ورود تعداد بیسابقهای از مستقلها به پارلمان در بریتانیا و ایجاد شکستهای انتخاباتی برای سیاستمداران مستقر کمک کرد. دانشگاههای آمریکا صحنههای تاریخی اعتراض و درگیری با پلیس را شاهد بودند.
با این که تغییرات مهمی در نظر عمومی جهانی نسبت به اسرائیل ایجاد شده است، اما برای کسانی که در غزه هستند و حتی از آنچه در حال وقوع است آگاهی ندارند، هیچ اهمیتی ندارد؛ آنها در حالی که از بمبها فرار میکنند، به دنبال غذا میگردند و اجساد عزیزانشان را از زیر آوار بیرون میآورند. تنها چیزی که از این وضعیت به دست آمده، مقاومت و ستیزهجویی بیشتر از سوی اسرائیل، محکومیت احکام قانونی از سوی متحدانش و تخریب و نادیده گرفتن تعداد زیادی از مردم است که فقط خواهان توقف کشتار هستند. همه اینها به نظر میرسد که بگوید: بله، این دنیایی است که ما اکنون در آن زندگی میکنیم. به آن عادت کنید.
عادت کردن به این وضعیت چه شکلی دارد؟ به نظر میرسد باید قبول کنیم که گروههای خاصی از مردم میتوانند کشته شوند. این که در واقع منطقی و ضروری است که آنها بمیرند تا نظام سیاسی که بر نابرابری زندگی انسانی بنا شده است، حفظ شود. این چیزی است که «آشیل مبمبه» آن را “نکروپولیتیک” مینامد – استفاده از قدرت برای تعیین چگونگی زندگی برخی افراد و چگونگی مرگ دیگران.
نکروپولیتیک “جهانهای مرگ” ایجاد میکند، جایی که “شکلهای جدید و منحصر به فردی از وجود اجتماعی” وجود دارد که در آن جمعیتهای وسیع تحت شرایط زندگی قرار میگیرند که به آنها وضعیت مردگان زنده را میدهد. در این جهانهای مرگ، کشتن دیگران و تخریب زیستگاههایشان از طریق قابلیتهای نظامی عظیم که تأثیرش هرگز توسط شهروندان کشورهای مسئول تجربه نمیشود، ارزش بیشتری به انسانیت کسانی که در غرب “متمدن” هستند، میبخشد. آنها معاف هستند زیرا خوب هستند، نه زیرا قوی هستند. فلسطینیها میمیرند زیرا بد هستند، نه زیرا ضعیف هستند.
ارزشزدایی از زندگی فلسطینیها شامل جدا کردن زندگی ما از آنها است، جدا کردن دنیای قانونی و اخلاقی به دو بخش – یکی که ما در آن وجود داریم و مستحق آزادی از گرسنگی، ترس و آزار هستیم، و دیگری که دیگران در آن نشان دادهاند که شایسته همان حقوق نیستند. به همین دلیل است که مدافعان جنگ اسرائیل ادعا میکنند که در غزه هیچ بیگناهی وجود ندارد، که حماس پشت آنها پنهان شده است، که کسانی که با آنها همدردی میکنید، اولین کسانی خواهند بود که اگر شما همجنسگرا یا زن باشید، شما را آزار خواهند داد. آنها مانند ما نیستند. وقتی به شما آموزش داده شود که بر اساس انسانیتشان با دیگران همذاتپنداری نکنید، کار نکروپولیتیک به پایان رسیده است.
نتیجه چنین نگاه و کنشی دنیایی است که به نظر میرسد در وسط این انتقال تکاندهنده قرار دارد. جایی که رویدادهای سیاسی با سرعت به جلو حرکت میکنند و غزه را به وضعیت عادی میکشاند. تصاویر و گزارشهای غزه، اخیراً از پزشکان آمریکایی که به سیبیاس نیوز از کودکان با زخمهای حاصل از تیراندازی به سر و قلب میگویند، با توجهات جذب شده توسط انتخابات آمریکا رقابت میکنند. با الگوهای رفتاری، مضحکهها و آشفتگیهای جزئی دنیای دیجیتال. غزه به ما در قالب مونتاژی از ویدیوها و پستها نشان داده میشود: بیننده احتیاط کند / کاملا “بچهننه” است / تصاویر ناراحتکننده / جزئیات دستور پخت در کپشن / رشیده طلیب تابلو “جنایتکار جنگی” را بالایسر نگه داشته است.
چه دنیایی بعد از این ظهور خواهد کرد؟ جنگ در غزه به سادگی بیش از حد بزرگ، بیش از حد زنده و بیش از حد بیرحمانه است که عادیسازی اجباری آن بدون عواقب ناخواسته رخ دهد. نتیجه نهایی، تحقیر همه بشریت است؛ نتیجه نهایی، دنیایی است که وقتی فراخوان برای کمک به افراد نیازمند میآید، هیچکس قادر به پاسخگویی نخواهد بود.
منبع:
روزنامه گاردین، دوشنبه ۲۹ آوریل ۲۰۲۴