نامهی اعتراضی دانشجویان محروم از تحصیل
جناب آقای توفیقی
با عرض سلام
پیوست به گفتهی شما که «اگر کسی احساس می کند در حق او اجحافی شده، حتماً به وزارت علوم مراجعه کند»، از آن جا که تعداد کسانی که نه با احساس، بلکه با پوست و گوشت خود طعم تلخ اجحاف را چشیدند آن قدر زیاد است که میترسیم خدای ناکرده تجمعی هزار نفره جلوی وزارت علوم به راه افتد، و دال بر «اردوکشی خیابانی» شود، بهتر دیدیم که اعتراضیهی خود را جمعی و به صورت کتبی تقدیم کنیم. امضاء کنندگان همهی کسانی هستند که در فرایندهای گسترده ی تعلیقها، محرومیت از تحصیلها، اخراجها، ستارهداری و در نهایت عدم دعوت به مصاحبهی دکتری (به رغمِ رتبهی مجاز برای مصاحبه) از حقوق مسلم خود محروم شدند. گزارشی از برخی از این فرایندهای غیر قانونی حذف و محرومیت از تحصیل، با اسناد و مدارک کافی، ارائه پیوست خواهد شد.
امضاء کنندگان زیر با اعلام موارد محرومیتهای تحصیلی خود، ضمن اعلام شکایت از تمامی کسانی که در کمیته های انضباطی، مناصب مدیریتیِ دانشگاه، وزارت علوم و سازمان سنجش، به طور مستقیم و غیرمستقیم در این محرومیت نسلی نقش داشتهاند، خواهان محاکمهی همهی آنان و احقاق حقوق حقهی دانشجویان و بازگشت به تحصیل هستند.
۱- آرمان پیرانی: تعلیق و عدم ارائه کارنامه کارشناسی ارشد. یک ترم تعلیق. عدم ارایه کارنامه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی (۱۳۹۱).
۲- آرمین شریفی: محرومیت و تبعید، محرومیت از تحصیل به مدت دو ترم (۸۸) و تبعید به واحدهای دیگر.
۳- امید پورمحمدعلی: اخراج. اخراج در مقطع کارشناسی (۸۷)، آموزشی جلوه دادن اخراج به دلایل واهی.
۴- آیدا بندی: اخراج، اخراج به دلایل مذهبی (۹۲).
۵- بشیر احسانی: محرومیت از تحصیل. به دلایل مذهبی، اعلام نقص پرونده (۸۶ و ۸۷)، بینتیجه ماندن پیگیریها.
۶- پویان مکاری: محرومیت از تحصیل به دلایل مذهبی (قبل از ۸۴).
۷- پیام اولاد عظیمی: محرومیت از تحصیل. محرومیت به دلایل سیاسی (۹۰).
۸- پیام شکیبا: ستارهدار و اخراج. ستارهداری در کنکور کارشناسی ارشد ۹۱، قبولی در دانشگاه آزاد. اخراج پس از دو ماه تحصیل.
۹- پیمان عارف: دانشجوی ستارهدار. عدم اجازهی دفاع از پایاننامه ارشد (۸۵-۹۰)، رد از مصاحبهی دکتری ۹۱ (با تقلب و تدلیس گسترده).
۱۰-جولان فرهادی: ستارهدار. ورودی ۸۰ کارشناسی دانشگاه تهران. شرکت در آزمون سال ۸۶ و ۹۰ و عدم اعلام رتبه واقعی.
۱۱-حمید ملکزاده: عدم اجازه ثبت نام در مقطع دکتری (۹۰) به رغم اخد نامه ثبت نام.
۱۲-دانیال اوجی: محروم از تحصیل به دلایل اعتقادات مذهبی. قبولی در کنکور سراسری ۸۴، اعلام مسئول گزینش سازمان سنجش (مرتضی نوربخش) مبنی بر عدم حق تحصیل به دلایل مذهبی.
۱۳-دلیر اسکندری: ستارهدار. اعلام نقص در پرونده، مراجعه به سازمان سنجش و بینتیجه ماندن پیگیریها. محرومیت از تحصیل (۸۹).
۱۴-رضا عرب: ستارهدار. محرومیت از ورود به کارشناسی ارشد (۹۱).
۱۵-روژین محمدی: اخراج، اخراج در سال ۸۵.
۱۶-سارا محبوبی نیازمندی: محرومیت از تحصیل. اعلام نقص در پرونده کارشناسی ارشد (۹۱).
۱۷-سامان جهانپور: اخراج. اخراج و محرومیت از تحصیل (۹۰)، به دلیل شرکت در اعتراضات به خشک شدن دریاچه ارومیه.
۱۸-سامان نیرومند: اخراج، اعلام نقص پرونده در کنکور سراسر ۸۷، ورود به دانشگاه علم و صنعت بدون نیاز به کنکور سراسری (به طور دانش پذیری)، اخراج پس از ۴ ترم تحصیل.
۱۹-سماء نورانی: اخراج اخراج به دلایل مذهبی (۸۷).
۲۰-سمانه خادمی: محرومیت از تحصیل، یک ترم محرومیت در سال ۸۶.
۲۱-سمیرا غلامی: اخراج. اخراج از دانشگاه (۹۰).
۲۲-سید احمد موسوی: ستارهدار. محروم از تحصیل (۹۰-۹۱)، اخذ عدم تعهد فعالیت سیاسی، در نهایت محرومیت از تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد.
۲۳-سید سعید سکاکیان: اخراج. ۲ دو ترم محرومیت از تحصیل (۸۹) با احتساب سنوات و اخراج متعاقب آن.
۲۴-سید کیان هاشمی دهج: اخراج. اخراج به دلایل مذهبی (۹۰).
۲۵-سیده کیانا هاشمی: محرومیت از تحصیل. محرومیت به دلایل مذهبی. ممانعت از انتخاب رشته با وجود کسب رتبه بالا در کنکور سراسری (۸۴)، اعلام نقص پرونده در سالهای ۸۵، ۸۶، ۸۷.
۲۶-صباح نصری: اخراج. بازداشتهای متوالی. محرومیت از تحصیل (در دوره کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه تهران).
۲۷-طنین ترابی: اخراج، اخراج از دانشگاه پس از ۳ ترم تحصیل (۹۱) به دلایل اعتقادات مذهبی.
۲۸-عابد توانچه: اخراج. محرومیت از تحصیل با تعلیق بدون احتساب سنوات (۸۵)، جلوگیری از ورود به دانشگاه به مدت ۷ سال.
۲۹-عاطقه رنگریز: تعلیق. تعلیق و محرومیت از تحصیل (۸۸).
۳۰- عباس خسروی فارسانی: محرومیت از تحصیل و تدریس (۹۱) به دلیل نامهای انتقاد آمیز به مقامات حکومتی.
۳۱-علی قیصری: ستارهدار: ورودی ۸۱ (کارشناسی دانشگاه اصفهان)، محروم از تحصیل. عدم اجازه تحصیل از سال ۸۸ تا کنون.
۳۲-علیاکبر عجمی: اخراج. بازداشت در بهمن ۸۸ تا ۹۰، اخراج به بهانه سه ترم غیبت در دانشگاه.
۳۳-علیرضا آبیز: قبولی در آزمون کارشناسی ارشد (قبل از ۸۴). رد در گزینش.
۳۴-علیرضا اردلان: اخراج از دانشگاه با تعلیقی بدون احتساب سنوات، (۸۶).
۳۵-علیرضا مرادی: رد صلاحیت عمومی از طرف وزارت اطلاعات (به رغم کسب رتبه ۲ دکتری).
۳۶-فرشید آذرنیوش: اخراج. اخراج از دانشگاه (۸۸) و سه سال محرومیت از آزمون مجدد به دلایل سیاسی.
۳۷-فرهاد قربانزاده ربطی: محرومیت از ورود به دانشگاه تهران (سال ۸۸).
۳۸-فرهاد قربانزاده: اخراج. ورودی سال ۸۷ رشتهی مطالعات جوانان، دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران، محرومیت از تحصیل در سال ۸۸، ممنوعیت ورود به دانشگاه. ایجاد مشکلات آموزشی. اخراج.
۳۹-فرید بهشاد: محرومیت به دلایل مذهبی، ۸۶، اعلام نقص پرونده، مراجعه به سازمان سنجش. محرومیت از انتخاب رشته و در نتیجه محرومیت از ورود به دانشگاه.
۴۰-فوآد شمس: ستارهدار. عدم اعلام رتبه کارشناسی ارشد. اعلام شکایت به وزارت علوم (بینتیجه ماندن پیگیریها تا کنون).
۴۱-کارو صدیقیانی: اخراج. (۸۶).
۴۲-کاویان صادقزاده میلانی: اخراج. اخراج به دلایل مذهبی (قبل از ۸۴).
۴۳-محسن ثقفی خراسانی: ستارهدار، محروم از ادامه تحصیل در مقطع فوق لیسانس (۸۷)، محرومیت از تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد به رغم کب رتبه مطلوب از سال ۸۷ تا ۹۰.
۴۴-محسن سهرابی: اخراج. ۳ ترم تعلیق و اخراج (۸۵).
۴۵-محسن صنعتیپور: اخراج از دانشگاه (۹۰).
۴۶-محسن غلامی: اخراج. اخراخ به دلایل مذهبی (قبل از ۸۴).
۴۷-محمد پورعبدالله: اخراج. اخراج از دانشگاه در سال ۱۳۹۰.
۴۸-محمد خانی: دانشجوی ستارهدار، محرومیت از ورود به کارشناسی ارشد سال ۸۶، عدم دعوت به مصاحبهی دکتری ۹۰ به رغم نمرهی مجاز، عدم دعوت به مصاحبه برای عضویت هیات علمی دانشگاه، به رغم نامه رسمی از وزارت علوم.
۴۹-محمد رضا شفیعزاده: تعلیق. یک ترم تعلیق با احتساب سنوات تحصیلی (۹۰).
۵۰-محمد سعید اسعدی: اخراج. اخراج با شگردهای آموزشی به دلیل حضور در انجمن اسلامی (۹۲).
۵۱-محمد شاه محمدی: تعلیق از تحصیل (۸۸-۸۹) با احتساب سنوات، ممنوع الورود شدن به دانشگاه (ترم دوم سال ۸۸-۸۹).
۵۲-محمد شایان: تعلیق، تعلیق از تحصیل (۸۸-۸۹).
۵۳-محمد شورش مرادی: ستارهدار. ستارهدار در سال ۱۳۸۵ و محرومیت از ورود به کارشناسی ارشد.
۵۴-مهدیه گلرو: تعلیق. یک ترم با احتساب سنوات (ترم دوم سال تحصیل ۸۸-۸۹)، یک ترم ممنوع الورود به دانشگاه تا قبل از امتحانات ترم دوم (۸۹-۹۰).
۵۵-مهران یزدی ثانی: یک ترم تعلیق (نیم سال اول ۹۲). به دلیل تشکیل گروه مطالعات هنر معاصر ایران در دانشگاه.
۵۶-مهرنوش کریمی اندو: ستارهدار. کارشناسی دانشگاه اصفهان. مراجعه به آقای نوربخش در سازمان سنجش. عدم اجازهی ادامه تحصیل.
۵۷-نعیم باغی: اخراج. اخراج به دلایل مذهبی. اعلام مسئول گزینش سازمان سنجش (مرتضی نوربخش) مبنی بر عدم حق تحصیل به دلایل مذهبی.
۵۸-نعیم هدایتی: محروم از تحصیل. محرومیت به دلایل مذهبی، اعلام نقص پرونده (۸۷)، مراجعه به سازما سنجش و بینتیجه مانده پیگیریها.
۵۹-نیلوفر صابرمقدم: تعلیق. تعلیق به مدت یک ترم.
۶۰-نیما عبداللهزاده: محرومیت از تحصیل. محرومیت از تحصیل در دانشگاه بهشتی در سال ۸۹ به مدت یک سال.
۶۱-هدایت غزالی: اخراج. دستگیری به دلایل درج مقاله در نشریهی دانشجویی به مدت ۱۸ ماه، اخراج (به رغم ۷ واحد باقی مانده).
۶۲-هلاکو رحمانیان: محرومیت از تحصیل، محرومیت به دلایل مذهبی، کسب ربته ۵۴ منطقه ۱ و ۷۶ کشوری در کارشناسی ارشد. عدم قبولی در هیچ رشته دانشگاهی به رغم انتخاب ۲۶ رشته تحصیلی. اعلام مسئول گزینش سازمان سنجش (مرتضی نوربخش) مبنی بر پذیرفته نشدن به دلایل مذهبی.
۶۳-هومن پناهی: ستارهدار و اخراج. ستاره دار شدن در کارشناسی ارشد واحد علوم تحقیقات (۸۹) و ممانعت از ثبت نام. اخراج از دانشگاه در سال (۹۱) پس از قبولی در همان دانشگاه و گذراندن ۱ ترم تحصیلی.
۶۴-یاسر عزیزی: اخراج. دو ترم محرومیت از تحصیل (در سال ۸۷)، ممانعت از اتمام تحصیل از مهر ۸۸ تا کنون (به دستور اداره اطلاعات استان اصفهان).
۶۵-یدالله نعمتی: اخراج. تعلیق در سال ۸۸، تعلیق در سال ۹۰، تبعید به دانشگاه دیگر، طولانی شدن پروسی و در نتیجه اخراج آموزشی.
پیوست (۱) گزارشی اجمالی از محرومیت تحصیلی گسترده در مقطع دکتری (۱۳۹۰).
در خردادماه سال ۱۳۹۰، در حالی که بسیاری از دانشجویانِ مجاز برای انتخاب رشته، برای اطلاع از دانشگاه محل مصاحبه به سایت سازمان سنجش مراجعه کردند، با کمال تعجب مشاهده کردند که در هیچ دانشگاهی دعوت به مصاحبه نشدهاند. بیش از ۲۰۰ نفر از داوطلبین مجاز در واکنش به نحوهی گزینش سازمان سنجش، در مرحلهی معرفی مجازین به دانشگاهها جهت مصاحبهی علمی، و در اعتراض به رعایت نشدن قانون اعلام سه برابر ظرفیت دست به اعتراض زدند و جلوی درب اصلی و فرعی سازمان سنجش کشور تحصن نمودند.
این دانشجویان معترض که بر اساسِ امضاهای موجود (همهی امضاها به همراه نام، نام خانوادگی، شماره داوطلبی/پرونده، رشته، رتبهی دانشجو و ظرفیت پذیرش در آن رشته و کارنامهی بسیاری از دانشجویان معترض، نزد مسئولین وبلاگ کانون مدافعان حقوق کارگر موجود است)، رتبههای برتر کنکور دکتری (از جمله، رتبههای ۲۳، ۲۰، ۲۲، ۵۴، ۲۳، ۱۷، ۲۱، ۳۷، ۳۲، ۵۶، ۷، ۳۳، ۱۹، ۱۱، ۴۲، ۳۰، ۲۵، ۴۱، ۵۰، ۵۸، ۲۰، ۳۰ و بسیاری از رتبههای ممتاز دیگر در رشتههای مختلف) را اخذ کرده بودند، حینِ جمعآوری حدود ۲۰۰ امضاء، جهتِ مذاکره با مسئولین سازمان سنجش و نمایندهی وزارت علوم نمایندگانی از میان خود انتخاب کردند. همچنین، همزمان در حالی که در روزهای پایانی ماه، دائم جلوی سازمان سنجش و وزارت علوم به تحصن خود ادامه میدادند، نمایندگان خود را جهت مذاکره با مسئولین سازمان سنجش و وزارت علوم، و همچنین نمایندگانی را جهت اعلام شکایت به دیوان عالی عدالت اداری معرفی کردند.
نمایندگان دانشجویان، اعتراضاتِ قانونی دانشجویان معترض را در جلسات مکرر عنوان میکردند. اعتراضاتی که بنا به گزارشات مکرر روزنامهها و خبرگزاریهای معتبر کشور (برای مثال، بنگرید به گزارشِ روزنامهی آرمان، ۱ تیر ۱۳۹۱: ص ۴)، بر رویههای خلاف سازمان کشور تأکید داشتند.
بنا به این گزارشات و بیانیههای نمایندگان دانشجویی، این تخلفات به چند وجه قابل توضیح بود:
۱) با استناد به بند ۱ و ۲ بخش الف، مندرج در صفحهی یک دفترچه راهنمای انتخاب رشتهی آزمون مزبور، «گزینش نهایی از بین داوطلبینی که بر اساس اعلام نتیجهی مرحلهی اول، مجاز به انتخاب رشته میباشند، پس از معرفی به عنوان چند برابر ظرفیت در کد رشته و یا کدرشته محلهای انتخابی (حداکثر تا سه کدرشته محل) باتوجه به نتیجهی مصاحبهی آنان و منحصراً بر اساس اولویتِ کدرشته محلهای انتخابی هر داوطلب و ظرفیت اعلام شده صورت خواهد گرفت». در صورتی که الف) طبق این بند، گزینش نهایی از بین داوطلبینی که مجاز به انتخاب رشته معرفی میشوند، پس از معرفی چندبرابر ظرفیت، تنها و تنها از طریق مصاحبهی علمی دانشگاه خواهد بود. در حالی که بسیاری از رتبههای برتر مجازِ فوقالذکر، به هیچ دانشگاهی جهت دعوت به مصاحبه معرفی نشده بودند، و در واقع، قبل از آن که دانشگاهها بر اساس تولیدات علمی دانشجویان، و مصاحبهی علمی از بین افراد مجاز دست به گزینش بزند، سازمانِ سنجش دست به گزینش زده بود. ب) طبق روالهای سالهای گذشته، داوطلبین سه برابرِ ظرفیت به دانشگاهها معرفی میشدند، تا دانشگاهها بر اساس مطالعات، کتب و مقالات دانشجویان و تجارب علمیشان، آنها را گزینش نمایند. حال آن که امسال به طور میانگین ۲/۱ برابر ظرفیت دانشگاهها معرفی شدند که تخلف آشکار از قانون مذکور بود و در واقع تولیدات علمی دانشجویان کاملاً نادیده گرفته میشد. ج) این سوال وجود داشت که اگر مراد نبود که همهی دانشجویان مجاز، جهت مصاحبه به دانشگاهها معرفی شوند، به چه دلیل، چند روز قبل از اعلام نتایج دوم، ۲۰۰۰ نفر جدید به ظرفیت افراد مجاز به انتخاب رشته اعلام شد؟ د) چرا بر خلاف قوانین مندرج در دفترچه، بسیاری از دانشجویان، در چهارکدرشته محل معرفی شده بودند؟ چیزی که به صراحت، و بر اساس امضاهای موجود معترضین، هم حقوق دانشجویان معرفی شده به چهارکدرشته و هم دانشجویان مجاز معرفی نشده را پایمال میکرد.
۲) بنا به مصاحبهی رسمی رئیس وقت سازمان سنجش کشور، جناب آقای سرورالدین با خبرگزاری مهر (۳۱/۳/۱۳۹۱)، قانوناً حق با دانشجویان است، و تخلفی آشکار صورت گرفته است. وی گفت: «جلسات زیادی در وزارت علوم و سازمان سنجش بر سر این موضوع که چند داوطلب به چند دانشگاه معرفی شوند، برگزار شد، حتی دو جلسه هم با وزیر علوم برگزار شد، و در نهایت چیزی که وزیر تأیید کرد به صورت کتبی توسط مشاور عالی وزارت علوم به سازمان سنجش ابلاغ شد. در این ابلاغیه به سازمان سنجش آمده بود که به طور میانگین باید سه برابر ظرفیت، داوطلبان به ترتیب نمره و حتیالامکان در سه یا دو رشته محل به دانشگاهها معرفی شوند». رئیس سازمان سنجش کشور از اتخاذ تصمیمات ناگهانی، درست پیش از اعلام اسامی معرفی شدگان به دانشگاهها خبر داد و گفت: میتوانم بگویم بدون اطلاع من و با همکاری یکی از مشاوران وزارت علوم اسامی معرفی شدگان به دانشگاهها به صورت یک و نیم برابر ظرفیت اعلام شد. من در جریان این موضوع نبودم و نمی دانم روی چه اصولی این تصمیم گرفته شده است» وی که حق را با نمایندگان دانشجویان معترض میدانست، و از تخلفی آشکار پرده برداشته بود، درست چند ساعت پس از افشای این تخلف، از ریاست سازمان مذکور بر کنار شد.
۳) متأسفانه، به جای بررسی دقیق اعتراضات و مستندات قانونی نمایندگان معترضین و صحه گذاشتنِ ریاست وقت سازمان سنجش کشور بر این اعتراضات و افشای دستهای نهان، در تغییر قوانین ابلاغی، درست مدتی پیش از اعلام نتایج، ریاست وقت سازمان برکنار شد و به خواست دانشجویان هیچ توجهی نشد.
اما معترضین که از نخبگان علمی کشور بودند کنار ننشستند. نمایندگان دانشجویان با نمایندگان سازمان سنجش و وزارت علوم، جلسهای مشترک ترتیب دادند و بر اساس صورتجلسهی این جلسهی مشترک، نمایندگان سازمان سنجش و وزارت علوم ضمن پذیرش کلیت اعتراض دانشجویان و لوزم توجه به تولیدات علمی دانشجویان، بنا بر این شد که فردا «نمایندگان داوطلبین دوره دکتری پیشنهادات خود را در خصوص اصلاح و افزایش ظرفیت معرفی شدگان به مصاحبه وزارت علوم ارائه نمایند. ۲) نمایندگان سازمان سنجش و وزارت علوم پس از پیگیری پیشنهادات ارائه شده، نظرات کارشناسی خود را ارائه نمایند» (پیوست ۱-۱). اما هیچ رسیدی و توجهی به پیشنهادات نمایندگان دانشجویان معترض نشد. دانشجویان در بیانیهای، مستندات خود مبنی بر تخلف سازمان سنجش کشور را ارائه کردند که آن هم بینتیجه ماند. سپس، نمایندگان دانشجویان همزمان، از دانشجویان خواستند جلوی مجلس شورای اسلامی تحصن نمایند اما از مذاکرات آنان با آقای دکتر زاهدی، مسئول کمیسیون آموزش مجلس هم نتیجهای حاصل نشد. آقای زاهدی به نمایندهی دانشجویان اعلام کرد که باید مستندات به حق خود را به صورت حقوقی عنوان کنند تا در مجلس قابل طرح باشد، اما پس از ملاقات با دانشجویان با رسانهها اعلام کرد که نمایندگان دانشجویان معترض، مستنداتی قانونی برای ارائه نداشتند. دانشجویان ناراضی، ضمنِ اعتراض به این روند توهین آمیز، جلوی دفتر ریاست جمهوری تجمع کردند و خواستهای خود را اعلام کردند، و هر چند مرکز ارتباطات مردمی ریاست جمهوری، طبق نامهی شمارهی «۹۹۸۹۹۳۵۱۵۰۲» به تاریخ «۶/۴/۱۳۹۱» از آقای خدایی، سرپرست جدیدِ سازمانِ سنجش خواست تا با «دید حل مشکل» به این مورد رسیدگی نماید (پیوست ۱-۲)، اما هیچ رسیدگی قابل تأملی مشاهده نشد.
نمایندگان معترضین، که تمامی راههای قانونی (مراجعه به سازمانِ سنجش، وزارت علوم، دیوان عالی عدالت اداری، مجلس شورای اسلامی و در نهایت دفتر ریاست جمهوری و ارائهی مستندات قانونی خود) را پیموده بودند، در این مرحله، با اعلام بینتیجه خواندنِ تلاشهای مکرر خود، به طور موقت، از دنبال کردن جمعی اعتراضات خود دست کشیدند. حال با اعلام سرپرست وزارت علوم، جناب آقای توفیقی، مبنی بر این که «کسانی که احساس میکنند در حقشان اجحافی شده به وزارت علوم مراجعه کنند»، شکایات خود، همراه با مستندات قانونی، مصاحبهی ریاست وقت سازمانِ سنجش کشور، و صورتجلسهی توافقات صورت گرفته را به همراه نسخهای از امضاهای معترضین، جهت استحضار، و رسیدگی به شکایات دانشجویان و بازگرداندن دانشجویان معترض به فرایند تحصیل، تقدیم وزارت علوم خواهند کرد.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید