هفت عاشقانهی چاپ نشده از سپیده جدیری
۱
در آن صورت
برای دلم میسوزد
مرگِ سر از پا نشناختهام.
*
در آن صورت
تا بامْ روی سَرَت بود
چشمی که در صدایت.
*
در آن صورت
از مرگ میزند سَر
قلبی که هر دو سویش / غرب ندارد.
*
در آن صورت
تا بامْ روی سَرَت بودم
چشمیست در صدایت.
۲
یک روزِ قرمزِ کاری
صدای تو میآمد، میآمد
تا مرگ بزند به سرم…
تمامِ دلم شاهرگ است/ برای صدایت
و از همه چیزم گذشته است دیگر
و این همه چیز، تنگ است برای صدایت.
۳
مثلِ این شکلاتِ سکوت_به لب کشیدهی تنهایت
دلم شیرین است
میجَوَم
گوشههای زندگیام را
گوشههای روسریام پُر است از کوچههای تکراری
چقدر
دلم که مینشیند روی تمامهایشان شیرین است
چقدر
دلت که به جای تو تکرار میشود…
مخلصیم آقای تمام قَد!
بگذار همه چیز بگذرد از چشمی که حرف نداشت تمامِ کلماتش.
۴
دهانم گوشهی حیاط است و دیوار ندارد
سَر از تمام وجودم رفته است
و خواب
به جای تو کنارم را خسته میکند
به جای شکلهایت که میپیچد اما صدا ندارد گریه میکنم
به جای دهانم که گوشه کرده کنارِ حیاط
و سَر
از تمامِ وجودم.
۵
رو به شروع
از آبهایی که میرود سَرَم
تا غم که دلش شکسته است
سخت است حرف
سخت است.
۶
مثلِ یک گوشه برایت شمع روشن میکنم
مثلِ یک بالْ/ وبالِ گردن
تمامِ «هر چیز»هایی که تمام شده است
برایت میشوم
دوباره سَرسَنگِ سنگهای آبزیام
دوباره مُفت میشوم/ گنجشکهایت میشوم
دوباره روزهایم را روی سَرَم بگذار
برایت میشوم.
۷
کنارِ گمانی که میبَرَد شب
شور به شور میزند
قلبِ بی هوایم.
***
کاش پشتِ آن شب با فاصله میرفتی
باز پشتِ آن شب.
کاش صدایم نمیفهمید
کاش نمیفهمید
کنارِ گمانی که میبُرْد شب.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
سپیده جدیری؛ شاعر، مترجم، روزنامهنگار و بنیانگذار جایزهی شعر زنان ایران (خورشید) است. نخستین کتابش، مجموعه شعر «خوابِ دختر دوزیست» است. دومین مجموعه از اشعار جدیری با عنوان «صورتی مایل به خون من» به چاپ رسید و «دختر خوبی که شاعر است» مجموعه شعر دیگر اوست. تازهترین کتاب منتشر شدهاش در ایران مجموعه شعر«وغیره . . .» است.
از سپیده جدیری همچنین مجموعهی «منطقی» که داستانهای کوتاه او را در بر میگیرد به چاپ رسیده است. او دو ترجمه از اشعار ادگار آلن پو و خورخه لوئیس بورخس را نیز زیرچاپ بردهاست.