«همیشه گلوله دلیل بر قدرت نیست.»
سرایتِ آگاهی به دهههای هشتاد و نود گواهی ست بر اینکه نباید جوانان و نوجوانان امروز را همسانِ جوانان چهل سال قبل دانست. اینها نسلهای قبل نیستند که با اِعمال زور بتوان کنترل یا هدایتشان کرد، شاید بتوان جسم انسانی را در بند کرد اما افکارش را هرگز. در هرسیستمی اگر حق انتقاد و اعتراض سلب شود نارضایتیها کمکم تبدیل به غدهای بدخیم شده، ریشه در جزء بهجزء آن میدواند و همینامر باعث تضعیفش میشود.
ساختارهای منسجم به ماهیت خود اطمینان کامل داشته، میدانند تا چهمیزان تحمل فشار و تنش را دارند؛ ازطرفی سکولار بودن حکومتها هم به استحکام پایههای آن نظامها کمک میکند چراکه تعصب و مذهب، انسانها را تکبعدی کرده و آستانهی تحملشان را پایین میآورد.
گشت ارشاد، نمونهای از تلاش جمهوری اسلامی برای کنترل بیشتر است، زن و مرد را در منگنه قرار داده و بهزور میخواهد همه را در چارچوبِ دین نگهدارد و با استدلالِ دین یعنی آزادی و امنیت، سعی میکند اذهان عمومی را از امنیت و آزادیِ چندبعدی و واقعی دور کند.
دستگیری و کشتارهای خیابانیِ مردم، تزریقِ قدرت به ردههای پایینِ سیاسی نیست، بلکه تزریقِ حماقت از راس مملکت به ردههای پایینتر است. اینکار اگر کارساز بود و اگر آتشِ این ملت به سمتِ خاموشی میرفت عرصه برای نیروهای سرکوبگر تااین حد تنگ نمیشد که برای ایجاد رعب و وحشت مضاعف از تانک و سلاحهای جنگی استفاده کنند.
گرچه جوانان را میزند، میبَرد، و میکُشد اما درواقع دارد بااین روش خودزنی میکند؛ این خونهای ریخته شده خونهای بیشتری را بهجوش میآورد و چهبسا سینههای بیشتری که در مقابل این دیکتاتوری سپر خواهد شد. اعلام حکومت نظامی در مراسم ختم آنان هم دلیل بر ترس نظام است و ترسیدن از زنده و مردهی انقلابیون نشان از پایان نزدیک این حکومت است.
پارادوکسی که این میان وجود دارد این است که دولت از طرفی اقدام به سرکوب در خیابانها و حملههای سایبری در سوشالمدیا به هشتگگذاری و فراخوانها میکند و از طرف دیگر با تکتکِ اقدامات معترضان بهنوعی همسانسازی میکند:
در مقابل اجتماع معترضانهی مردم، تظاهرات سوری راه انداخته تا حتی شده به ظاهر نشان دهد که هنوز پایههای حکومت خود را مستحکم میداند.
شاخصترین دلیلی که منجر به همزادپنداری با جناح مقابل میشود این است که نظام جایگاه خود را متزلزل و اقدامات خود را بینتیجه میداند پس برای بهعاریهگرفتنِ آبرویی هرچند اندک و پرکردن تخلخلهای موجود در سیستم خود دست به کارهای کمهوشانهای میزند مانند کشتار بیمهابا، تشدید فشار بر خانوادههای زندانیها و کشتهشدههای اخیر و بهرخ کشیدن تجهیزات نظامیِ خود درمقابلِ دستهای خالی معترضان که چنین اقداماتی در بسیاری موارد نتیجهای عکسِ انتظار درپی دارد؛ قطعی اینترنت نهتنها اختلال و ضربههای زیادی به سیستم آموزشی، ادارات و مشاغل مختلف وارد میکند بلکه ملت را برای عصیان بیشتر تشویق هم میکند. وقتی دولتی برای کنترل بیشتر مردمش، گسترش سوگواری، بیکاری و فقر را در زمرهی اعمال خود قرار میدهد دیگر نمیتوان برای سازندگی و خودکفایی کشور ذرهای به او اعتماد کرد. هیچ دلیل قانعکنندهای جز عدم مسئولیتپذیری و نالایقی مسئولان وجود ندارد که در کشور ثروتمندی انسانها برای مطالبهی حقوق بدوی و بدیهی خود مجبور به عصیان کردن شوند. نهتنها در این برهه بلکه در سالهای پیشین هم مردم با جیبهای خالیتر از قبلِ خود برای جبران دزدیها و اختلاصهای ردههای بالا لای منگنهی تورم استخوان شکستهاند.
وقتی آهنگ “برای تو” بین اقوام و ملتهای مختلف وایرال* میشود و کشورهای زیادی با ایران و ایرانیها همگام میشوند و حتی پرفورمنسآرت هم رسالت خود را در قبالِ آزادیخواهیِ انسانها انجام میدهد؛وقتی دستگیری و فشردنِ گلوی آزادیخواهی شرایط را برای حفظ نظام و نظامی بدتر میکند آنها تصمیم به تغییر موضع و همزادپنداری با این آهنگ میگیرند و از متن ترانهی “برای” بهنفع خود استفاده میکنند، آنها همهچیز را درخدمتِ خود میخواهند؛ وایرال کردن ترانهای با همان موزیک، همان ریتم و همان نام و مطلعِ “برای…” نمونهای از انحصارطلبیِ مطلق این دولت است. این تمامیتخواهیِ دولتهای توتالیتر است که بالاخره روزی تیشه به ریشهشان میزند ؛ آنها سعی دارند افکار غالب و آگاه در جامعه که به سمت زندگیخواهی، آزادی بیان و حفظ عزت زنان و مردان سوق داده شده را به سمتو سویی خارج از این چارچوب هدایت کنند.
مشکل این نظام، عدم پذیرشِ اشتباهات خود و احمق فرضکردنِ جوانان است. وقتی یک فرد اشتباه خود را بپذیرد نیمی از راه را برای حل مشکلات خود رفته ، این که دیگر یک حکومت است. وقتی حرفِ کشورداری به میان میآید دولت باید بهخاطر منافع ملت از زیادهخواهی خود بکاهد؛ این درست همان چیزیست که فقدانش از اول انقلاب در ایران دیده شده و تا وقتی اتاقفکر این نظام به روشهای قبلی خود برای سرکوب حق و حقطلبی افتخار کند مسیر صحیح را پیدا نخواهد کرد.
* وایرال به انگلیسی (Viral) : در لغت به معنای «مرتبط با ویروس» یا «همهگیر» است