Advertisement

Select Page

پیش از الهام شعر، آن را می‌شنوم

پیش از الهام شعر، آن را می‌شنوم

 

ترجمه و تالیف: عباس شکری

 

مدرسه آموزش؛ ایشیون هاچینسون، شعر،  ۱۱۲ صفحه، انتشارات: Faber ، نوامبر ۲۰۲۳ 

 

ایشیون هاچینسون شاعر جامائیکایی درباره مجموعه شعر جدیدش و هم‌چنین در مورد سربازان داوطلب وست ایندیا در جنگ جهانی اول، غرق شدن در آشفتگی زبان و کتابی که هر پاییز دوباره می‌خواند، صحبت کرده است.

ایشیون هاچینسون، ۴۰ساله، شاعری بدیع، مبتکر و سخت‌کوش است که سومین مجموعه او، مدرسه آموزش، درباره سربازان داوطلب وست ایندیا است که در ارتش بریتانیا در خاورمیانه در طول جنگ جهانی اول می‌جنگیدند. او نامزد جایزه تی اس الیوت ۲۰۲۳ شده است. هاچینسون که در پورت آنتونیو، جامائیکا به دنیا آمد، به‌عنوان شاعری خودآموز با پرِ پرواز همراه با انرژی استثنایی، گرمابخش و حاضر در همه‌جا، شناخته می‌شود. او پس از اتمام دوره کارشناسی در دانشگاهی در جامائیکا، در مقطع کارشناسی‌ارشد در دانشگاه نیویورک ادامه داد و اکنون در پروژه‌ای به نام نویسندگی خلاق دانشگاه کرنل به تدریس شعر می‌پردازد.

زبان این کتاب که شعری است بلند، زبانی است حسی و نزدیک به زبان کتاب مقدس می‌شود. مدرسه آموزش بر تجربه سربازان داوطلب وست ایندیا در هنگ‌های بریتانیا در طول جنگ جهانی اول متمرکز است. این شعر وحشت روحی و جسمی این سربازان سیاه‌پوست را در صحنه‌های جنگی خاورمیانه جمع‌آوری می‌کند و مبارزه آنها را علیه قدرت استعماری که به آنها خدمت می‌کردند، بازتاب می‌دهد. داستان سربازان شرکت‌کننده در جنگ تن می‌زند به زندگی Godspeed، پسر مدرسه‌ای جوانی که در روستایی در جامائیکا و در دهه ۱۹۹۰ زندگی می‌کند. این برخورد تخیلی و تصویری به شکلی نوشته شده است که ایشیون هاچینسون آن را «شعرهای متضاد» می‌نامد. او زمان و مکان رویداد را در هم می‌ریزد. این برخورد بسیار ظریف البته ژست‌های بزرگ قهرمانی را به یک موسیقی بسیار انعطاف‌پذیر و هوشیار تبدیل می‌کند: مرثیه و غزل، شعر سونات و غنایی. پیروزی این کتاب در همین هفته پس از انتشار این است که چگونه با میراث خاموشی امپراتوری مقابله می‌کند و تکه‌هایی از خاطرات را به شکلی ماندگار بر تن و روح انسان حکاکی می‌کند. در این معنا می‌توان گفت این شعر یادمان خیره‌کننده‌ای است از تجربه فراموش شده سربازان وست ایندیا در طول جنگ جهانی اول که شاعر کشف کرده است.

با این توضیح کوتاه، وارد گفتگوی ویژه‌نامه روزنامه گاردین با شاعر می‌شویم:

 

کتاب مدرسه آموزش چگونه به وجود آمد؟

در اصل توسط شاعر بریتانیایی “کارن مک‌کارتی وولف” در پاسخ به آرشیو موزه جنگ امپراتوری و در آماده‌سازی برای جشن‌های صدمین سالگرد پایان جنگ جهانی اول سفارش داده شد. هدف آن بررسی مشارکت سربازان کارائیب در آن جنگ بود. یک مأموریت عملی و مستقیم. فکر می‌کردم وقتی به بایگانی می‌روم، شاید سندی پیدا کنم که بتواند ذوق نوشتن شعر را در من بیدار کند. اما چیزی اتفاق افتاد – دروازه‌ی دنیای به‌کلی جدیدی باز شد – که در سال‌های بعد شعر بلند مدرسه آموزش برآمد آن است.

 

جالب‌ترین کشف شما در موزه جنگ امپراتوری چه بود؟

یک مجموعه نفیس و نایاب جنگی توسط یک افسر سفیدپوست بریتانیایی که در مورد سربازان سیاه‌پوست در خاورمیانه می‌نوشته است. نوشته‌ای خشک و با مشاهداتی بسیار ساده بود، اما هر بار که در دفتر خاطرات به نام یک سرباز سیاه‌پوست وست ایندیا اشاره می‌شد، چیزی در من ایجاد می‌کرد. یعنی مرا غلغلک می‌داد. در واقع افسر مشغول انجام‌وظیفه بود، آن هم در آن لحظه بسیار پرتنش. نکته مهم این است که نوشتن نام آن‌ها (سربازان سیاه‌پوست) با روشی صمیمی بود برای گفتن: “این مرد اینجاست” – و این واقعاً مرا تحت تأثیر قرار داد. برای مدت بسیار زیادی با من ماند. نام‌های زیادی در شعر از آنجا آمده است. یعنی بیشتر اسم‌هایی که در شعر آمده است، برگرفته از نوشته‌های همان افسر است.

 

کتاب فوق‌العاده قوی است، دلیل آن هم روشن است؛ شما زمان را از بین می‌برید، اکنون را در گذشته و برعکس ادغام می‌کنید و زمان گم می‌شود یا بهتر بگویم؛ می‌میرد: یک پسر مدرسه‌ای که در جامائیکا در دهه ۱۹۹۰ بزرگ می‌شد با روایت جنگ جهانی اول ادغام می‌شود – چگونه این شکل را برای نوشتن شعری به این قدرت برگزیدید؟

از طریق عشق من به شاعران مدرنیست: البته تی اس الیوت، اما دیوید جونز تأثیر زیادی داشت – کتاب جاودان او به نام “در پرانتز” یک فروپاشی زمان بود که بر یک روز در منطقه سام (Somme) تمرکز داشت. البته این نوع کار یک ایده جویس نیز بوده است – اینکه یک روز می‌تواند شامل یک زندگی باشد. من چیز زیادی در مورد مشارکت سربازان داوطلب وست ایندیا در جنگ جهانی اول نمی‌دانستم. امر مهمی که برای من تاریخ پنهان بود. وقتی چیزی تازه به شما می‌رسد، می‌خواهید به‌نوعی نو و خلاقانه با آن برخورد کنید. با نگاهی به مطالب بایگانی، من با دیدن تصویرهای سربازان وست ایندیا در یونیفرم، با خودم آشنا شدم. احساس شوک شناختی بود، و من سعی کرده‌ام تجربه خودم از بزرگ شدن در جامائیکا را با آن سربازانی که هیچ‌چیز در مورد آنها معلوم نیست ترکیب کنم.

 

من عاشق جلوه‌های صوتی شعر «شب‌تاب‌های چشمک‌زن» و جاه‌طلبی بازیگوشانه زبان در سراسر آن بودم، از جمله لحظه‌های برجسته‌تر مانند عبارت شگفت‌انگیز شما «یک روز غم‌انگیز با حرف قرمز». آیا حرکت بین نوشتن رسمی و غیررسمی چالشی بود؟

 

من توجهم را به‌شدت روی الگوهایی که ایجاد کرده‌ام متمرکز می‌کنم. من آنها را به تقریب و به طور غریزی دنبال می‌کنم. من می‌توانم شعر را پیش از الهام و رسیدنش به من، بشنوم. تکرار نیز وجود دارد، اصرار بر شنیدن و تکرار. من با موسیقی جامائیکایی بزرگ شدم و می‌خواستم تکرار – که لایه‌بندی دوگانه یک عبارت است – به‌عنوان بخشی از بافت زبان داشته باشم. تاریخ جامائیکا مملو از پارادوکس است. زمان حال آشفته است و من احساس کردم که زبان باید دقیقن در آن آشفتگی فرورود.

 

می‌توانید نحوه بزرگ شدن‌تان را در پورت آنتونیو توضیح دهید؟ آیا دانش‌آموز کوشا کتاب، “Godspeed” یک خودنگاره است؟ و آیا این نام مستعار شما هم بود؟

دوران کودکی‌ام در پورت آنتونیو بسیار شاد و سرخوش بوده است. من با مادربزرگم در خانه‌ای کنار دریا زندگی می‌کردم. زمان زیادی را در کتابخانه صرف خواندن دایره‌المعارف می‌کردم، زیرا به‌نوعی خِرَد و جستجوی دانش از همان دوران کودکی برایم مهم بود. اطرافیانم به‌ویژه مادربزرگم مرا تشویق کردند.

من هرگز بدون شکسپیر سفر نمی‌کنم. گویی مراقب من است؛ سپری در برابر فشارهای طاقت‌فرسا جهان است.

این مدرسه شخصیت استعماری بریتانیایی داشت و برای آموزش از تنبیه استفاده می‌شد. این شرایط نه‌تنها تراژیک که طعنه‌آمیز است که شما باید برای آموزش به مدرسه بروید و مجبور شوید وارد یک محیط تنبیهی شوید که فرار از آن بسیار دشوار است، اما مسیری ضروری برای زندگی بهتر است. Godspeed ترکیبی از افراد است که تا حدی بر اساس شخصیت من است، اما چیزی است که الیوت به‌عنوان یک “شبح مرکب” توصیف می‌کند. وگرنه، من هرگز نام مستعاری نداشتم، آخر انتخاب نام مستعار برای یک جامائیکایی غیرمعمول است – من هم هماره از آن فرار کرده‌ام!

 

اولین شعرتان را در چه سنی سروده‌اید و درباره چه بود؟

اولین چیزی که شعر نامیدم در ۱۵ سالگی سروده شد – در مورد یک خودکشی در زادگاهم: مردی که خود را حلق آویز کرد. من هرگز نشنیده بودم که کسی جان خود را بگیرد… متنی برای این رویداد اندوه‌ناک نوشتم. معلمی بود که به من گفت این “یک شعر” است.

 

آیا تابه‌حال درک والکات (Derek Walcott ) را ملاقات کردید و آیا او تأثیرگذار بود؟

او نسبت به من بسیار صمیمی و دوستانه کار کرد. وقتی اولین کتابم با نام «منطقه دور» در سنت لوسیا به بازار عرضه کردم، او مرا به مراسم رونمایی کتاب برد و بسیار نگران بود که دیر کنیم. او همیشه می‌خواست که همه‌چیز سر موقع انجام شود. یعنی زمان برایش اهمیت زیادی داشت.

 

در شعر تو رویداد غزه بسیار ناراحت کننده بود. پیوند بین آن زمان و اکنون، چه احساسی در شما ایجاد می‌کند، اندوه آیا روش زندگی است برای پیروی از هنر؟

خدایا، آنچه در غزه اتفاق می‌افتد، دلخراش است – وحشتناک، وحشتناک است… در جنگ جهانی اول، سربازان وست ایندیا به‌عنوان خوراک دمِ توپ در ارتش بریتانیا دیده می‌شدند. با آن‌ها به‌عنوان یکسان رفتار نمی‌شد و اجازه حمل سلاح نداشتند، حتی اگر سرباز بودند. تنها جایی که آنها شاهد اقدام و جنگ بودند، خاورمیانه بود – در چشم‌انداز غزه، فلسطین، سوریه و اسرائیل فعلی. آنها در جنگ بودند، اما کارهایی را که در اروپا انجام می‌دادند، جنگ نه که بردگی بود، بیشتر کارهای خدماتی، حفر سنگر، حمل سلاح بود. و بله، همه ما درگیر تاریخ هستم…

 

شعر تا چه اندازه درگیر شعور و  آفرینش آن است؟

شعر درگیری ما را با زبان تشدید می‌کند، ما را وادار می‌کند بازاندیشی کنیم، رابطه خود را با واژه‌ها از نو بسازیم. ما بردگان زبان هستیم. نحوه ارتباط ما و دیدار و گفتمان ما است با دیگری.

 

کدام شاعر برای شما اهمیت بیشتری داشته است و چرا؟

من هرگز بدون شکسپیر سفر نمی‌کنم. گویی از من مراقبت می‌کند؛ سپری در برابر فشارهای طاقت‌فرسا جهان است.

 

کدام شاعر را به جوانان معرفی می‌کنید تا مطمئن شود شعر ارزش خواندن دارد؟

EE Cummings یک داروی بسیار عالی است که بر حسب اتفاق بر دروازه شعر امروز هم ایستاده است. این را می‌گویم؛ زیرا او گوش تیز برای موسیقی درونی زبان دارد.

 

ممکن است مردم از دیدن چه کتابی در قفسه‌ی کتاب شما شگفت‌زده شوند؟

رابرت لوئیس استیونسون – من تمام کارهای او را دارم. من وقتی جوان بودم جزیره گنج را دوست داشتم، وسواس زیادی با آن کتاب داشتم تا جایی که فکر می‌کردم همه آن را حفظ کرده‌ام. خیلی دوستش داشتم.

 

بهترین کتابی که تابه‌حال به شما هدیه داده شده چیست؟

پاییز پدرسالار گابریل گارسیا مارکز – کتابی که هر پاییز دوباره می‌خوانم.

 

بعدش چه میخوای بخونی؟

ترجمه امیلی ویلسون از ایلیاد روی میز من منتظر است.

 

منبع:

Ishion Hutchinson: ‘I can hear a poem before it arrives’ | Poetry | The Guardian

 

 

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان «ویژه‌نامه‌ی پیوست شهرگان»

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights