Advertisement

Select Page

چند شعر کوتاه از محمود تقوی تکیار

چند شعر کوتاه از محمود تقوی تکیار

 

 

۱

غمگین می شوی

و شاید از خودت می پرسی:

بعد از او

دیگر چه کسی

واقعا برایم می میرد؟

 

۲

گفتند :

” انتظار آدمی را مقاوم می کند. “

 

آری؛

مقاوم، صبور، سرد.

 

۳

این بار هم

باران

صدای تو را داشت

دلتنگ که می‌آمدی.

 

۴

واژه‌های خاموش

نگاه‌های پنهان

نه درود و

نه بدرود

دوباره دوری را

دوره خواهیم کرد.

 

۵

نان را می بویم

که دست تو بخشید

جان را

که نگاهت.

آه‌، ای آفتاب ِ زمستانی

بر گیاه ِ برفپوش.

 

۶

پس هنوز فرصتی هست

برای سلام‌های روزانه

و صبح‌هایی که فقط می‌خواهیم

به خیر شوند

آه‌، چه جان ِ سختی می‌خواهد

در این تنگنا زیستن.

 

۷

از یادت می‌روم

از یادت می‌برم

و ترک مان می‌کند

عشق

عادت

هرچه که بود.

 

۸

من اگر شما نوشتم

از احتیاط بود

که غیر نخواند

در حالی که

 تو ترین تو را خطاب می کردم

اما انگار تو مرا

هنوز هم

مای مبهمی می‌دانی!

 

۹

به او نگاه کرد

و بعد به خود

به خودشان اندیشید

به چیزی خاموش

که بود و نبود

آن چه که در میان نیامده بود.

 

۱۰

هر سکوت

 جای خالی یک صداست

هر تاریکی

جای خالی یک نگاه.

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights