Advertisement

Select Page

چند کار منتشر نشده از سام رسولی

چند کار منتشر نشده از سام رسولی

یک:

آن‌هایی که تنهایی را دوست دارند به اندازه کافی تنها نبوده‌اند.

دو:
و موهایت؛ اندوه فراوان. هیئت برگشته از مصیبت دست‌های من.

سه:
مردها که عاشق می‌شوند باز نمی‌گردند، چنان سربازان به هنگام جنگ. زن‌ها اما داستان غم‌انگیزتری دارند، آن‌ها اسیر می‌شوند، و یک عمر جنگ برای‌شان ادامه خواهد داشت.

چهار:
تو رفته‌ای
یا من دیر برگشته‌ام
که این خانه همیشه یک نفر
کم دارد

پنج:
دهانِ غمگینِ دیوارم
به روی هرچه باز شوم
از من رفته‌است.

شش:
تنها در یک صورت می‌توانیم بالا برویم
با جرثقیل.
طناب‌دار.
نه!
سیان‌نمایی نمی‌کنم
شما با برج‌های‌تان
جلوی خورشید را گرفته‌اید.

هفت:
مساله این‌جاست که بسیاری از ما برای زندگی کردن به دنیا نمی‌آییم. بسیاری از ما تنها دست‌های‌مان از خاک بیرون مانده. همین.

هشت:
در حقیقت ما صاحب تنهایی نیستم. هروقت بخواهد به سراغ‌مان می‌آید، و این بزرگترین ایرادی‌ست که می‌شود به تنهایی گرفت.

نه:
انسان همان چیزی را انکار می‌کند که تجربه کرده‌است. تجربه‌هایی عموما غم‌بار و بی‌پایان.

ده:
هر زنی با پالتویی سیاه در مه بگذرد، چشمانت را به خاطرم آورده‌است…
لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights