چهار شعر از الهام کیانپور
الهام کیانپور
الهام کیانپور؛ کارشناس ارشد ایرانشناسی، روزنامهنگار، شاعر(فارسی و گیلکیسرا) نویسنده گیلانی (رشت)
مجموعه منتشر شده:
قاصدکها پیامبران مناند/ ۱۳۸۸ انتشارات رخسار صبح
و
چند مجموعه شعر گروهی
- عضو هیات اجرایی کارگاه شعر گیلکی خانه فرهنگ گیلان-
عضو هیات اجرایی انجمن مستقل شعر و ادب گیلان
برگزیده ده ها جشنوارهی ادبی از سال ۸۰ تا کنون
۱.
این سطرها را نادیده بگیر
ساعت گذشته از قلم
دست روی هر واژهای بگذاری
بیدار نمیشود
ما همیشه دیر رسیدهایم
شبیه صفحات همین کتاب تاریخ
که تمام راه های رفته را
بازگشته است
یا همین شبانههای طولانی
که ما را در خیال صبح حبس میکند
این سطرها را نادیده بگیر
که نقطهچینها از سرانگشتانم
لبریز میشوند
و با هر آوازی
سنگها را به سینهی شعر میکوبند
این سطرها را نادیده بگیر
نفس گذشته از دهان
دست روی هر واژهای بگذاری
بیدار نمیشود…
۲.
گم ات کرده ام
در خواب های بی تعبیر
نبض های تند
دیوانگی های شاعرانه
لابه لای این اتفاق ها
کلماتی نمانده است
که به خانه برسند
این شعر قسمتی از مرا برده است
بیشتر از این نمی توانی وسوسه ام کنی
پایت را از خواب هایم بیرون بکش
من خیالباف خوبی نیستم…
۳.
کجای دلم بگذارم
نگران این لختههای اندوه نیستم
عادت همیشگی ست
پیچیدنم به لبخندی، نفسی، بهانه ای
با این همه
هر روز با روزنامه های داغ بی خبر
به خانه برمیگردم
اولین تار موی سپیدم را
بی هراس به دهان قیچی میسپارم
و ملال هر روزم را
در جرعههای چای میبلعم
حالا باور می کنید
نگران این سهم خواب آلود نیستم
عادت همیشگی ست
لبانم به دورترین نقطهی خانه فکر میکند
به فتح راههای نرفته، رویاهای بیگانه
کجای دلم بگذارم
رگهای سرخی را که
دیگر به زندگی فکر نمیکنند…
۴.
اگر دست من بود
به نقطه هایی فکر می کردم
که از تمام روزهایمان عبور کردند
بی آن که
از استخوان های تو
شعر تازه ای بروید
این دیوارها که در برابرش استادهایم
به من لبخند میزنند و
نمیدانند کلمات مست مناند و
با هزار نام تو کنار آمده اند
مگر چندراه، چند ایستگاه
به من باز میگردد
نگذار مشتهایم
فاصله ای باشد
میان نقطههایی که سکوت را
از مرزهایمان گرفتند
آزادمان کن
تا برای مسافران نیامده
سلولی بسازیم…
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید