کارهایی از نانام
(برگرفته از کتابهای «انگشتم را در جنگل فرو کردم و سبز سوراخ شد» و «نباید با ژولیت خوابید و رمئو نبود»)
۱
زبان دوم من فارسی ست
زبان اولم فراموشی
و زبان مادریام سکوت
۲
(برای آرش بذال)
برای بار دوم سری به سرنوشتم زدم
اختاپوس میگفت: کلمهی اختاپوس مرا به یاد مخلوطی از اَخ، تف و پوست میاندازد
گفتم: در فارسی به شما میگوییم هشت پا
گفت: هشت پا هم زشت است. مگر کسی به شما میگوید دوپا!
لیوان خالی آبی تعارف کرد
سرکشیدم و خالی تر شدم
گفت: حالا فهمیدید چه میگویم؟
گفتم: بله، میگویید که اسمهایتان را دوست ندارید
گفت: نه! اسم گذاشتنهای شما را دوست ندارم.
چشمکی زد و در آبی بالا ناپدید شد.
برگشتم.
با خودم میگفتم: خدایا، حالا این ها چه ربطی به سرنوشت من داشت!
سرنوشتم هم گیج شده بود، با خودش میگفت: خدایا، حالا این ها چه ربطی به من داشت!
خودِ خدا هم وضعی بهتر از ما نداشت،
مدام به محمد و موسی میگفت:
کاش به جای شما اختاپوس جانم رو فرستاده بودم!
۳
شعر دقیقن در ثانیهی ۵۹ اُم اتفاق میافتد.
بار و بندیلش را بسته است و میداند که رفته است.
در ثانیهای که ۵۹ بار مرده است
مرگ
تنها یک بار اتفاق میافتد.
۴
گلو رگهایى دارد همریشه با طناب:
بعضىها از درون خفه مىشوند.
(همهی حقایق) Homeland
قلهی قاف با خانهی من چهار ایستگاه فاصله دارد: ایستگاه اول لانهی سیمرغیست بیپر
ایستگاه دوم لانهی سیمرغیست بیآسمان ایستگاه سوم باغ وحشیست که در آن سیمرغ دوم
زندانیست و ایستگاه چهارم تلویزیونیست که در آن سیمرغ اول سیمرغ سوم را میکند.
۶
مرگ از پنجره دوباره اتفاق میافتد:
یک بار هنگام باران
و یک بار هنگام باران
در شب.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
سپیده جدیری؛ شاعر، مترجم، روزنامهنگار و بنیانگذار جایزهی شعر زنان ایران (خورشید) است. نخستین کتابش، مجموعه شعر «خوابِ دختر دوزیست» است. دومین مجموعه از اشعار جدیری با عنوان «صورتی مایل به خون من» به چاپ رسید و «دختر خوبی که شاعر است» مجموعه شعر دیگر اوست. تازهترین کتاب منتشر شدهاش در ایران مجموعه شعر«وغیره . . .» است.
از سپیده جدیری همچنین مجموعهی «منطقی» که داستانهای کوتاه او را در بر میگیرد به چاپ رسیده است. او دو ترجمه از اشعار ادگار آلن پو و خورخه لوئیس بورخس را نیز زیرچاپ بردهاست.