گفت و گوی شهرگان با مریم نجفی فیلمساز و کارگردان فیلم Kayan
«به انگیزه اکران عمومی فیلم سینمایی کیان در سینما ون سیتی – ونکوور»
مریم نجفی، فیلمساز متولد تهران و ساکن ونکوور است. او فارغالتحصیل رشته مطالعات سینمایی از دانشگاه بریتیش کلمبیا و دارای فوق لیسانس فیلمسازی از آکادمی هنر سن فرانسیسکو است. نجفی بیش از ۱۰ سال سابقهی کار عملی در زمینههای مختلف سینما از نوشتن تا تدوین را دارد. فیلم کیان (Kayan) اولین فیلم بلند سینمایی اوست که در سال ۲۰۱۲ در ونکوور ساخته و حضور درخشانی در جشنوارههای معتبر بینالمللی داشته است. گفتوگوی ما را با این فیلمساز ساکن ونکوور در پی میخوانید:
- · شهرگان: خانم نجفی فیلم کیان چه سالی و در کجا ساخته شد؟
مریم نجفی: پیشتولید و فیلمبرداری کیان در اواخر سال۲۰۱۱ و اوایل ۲۰۱۲ انجام شد و پستولید آن در ماههای اول پاییز ۲۰۱۲ به اتمام رسید. تمامی مراحل کار از آغاز تا پایان در ونکوور انجام شد.
- · سناریوی این فیلم چه قشر و جامعهای در ونکوور را هدف قرار دادهاست؟
– قصه فیلم در بین مهاجرین عرب و ایرانی در یک رستوران لبنانی میگذرد و شخصیت اصلی آن یک زن مطلقهی لبنانی است که علی رغم شرایط پیچیده اش به راه خود ادامه میدهد. از نظر من این داستان قابلیت برقراری ارتباط با طیف وسیعی از مردم از فرهنگها و سنین مختلف را دارد.
- · چطور شد به این موضوع پرداختید و زندگی یک خانواده لبنانی مورد توجه شما قرار گرفت؟
– من به دنبال داستانی بودم که بتوانم آن را در فضای خیلی محدود و با بودجه خیلی محدود به تصویر بکشم و به واسطه آن بتوانم اولین فیلم بلند خودم را جلوی دوربین ببرم. مدت زیادی با Oula، صاحب رستوران لبنانی هم اسم فیلم «کیان» دوست بودم و به آنجا زیاد رفت و آمد میکردم. به نظرم محیط بسیار جالبی برای خلق یک داستان آمد و خود Oula هم به نظرم دارای قابلیت بالایی برای بازیگری بود. در ذهنم بود که داستانی با محوریت رستوران و خود Oula به عنوان شخصیت اصلی بنویسم. فکرم را با Oula در میان گذشتم و او بسیار از این ایده استقبال کرد. بخشی از واقعییت زندگی Oula یعنی اینکه او دست تنها یک رستوران را میچرخاند و دو دختر جوان دارد را به عنوان اسکلت کار نگه داشتم و کم کم شخصیتهای دیگر و مسائل دیگر را وارد داستان کردم که نتیجه اش شد کیان! این را هم باید بگویم که من مدتی در دوبی اقامت داشتم و در یک مدرسه «لبنانی-آمریکایی» تحصیل کردم. بنابراین از قبل با فرهنگ لبنانی آشنایی زیادی داشتم و عربی لبنانی را هم به صورت شنیداری بلدم. همهی اینها دست به دست هم داد تا این داستان به این صورت شکل گرفت و این فیلم ساخته شد.
- · شما به عنوان نویسنده و کارگردان در ساخت این فیلم با چه مشکلاتی روبرو بودید؟
به عنوان نویسنده، میبایست مدام موقع نوشتن خودم را محدود میکردم و امکانات دورو برم را و محدودیتهای لوکیشن اصلی را که خود رستوران بود در نظر میگرفتم. این فیلم با بودجه بسیار پایین و امکانات نسبتاً ابتدایی ساخته شد که به خودی خود، کار را پیچیده میکردند و از لحاظ اجرایی میبایست با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکردیم. مثلا ما نمیتوانستیم هزینهی تعطیلی رستوران را تقبل کنیم و بنابراین مجبور به شب کاری بودیم. نزدیک به ۶ هفته از ۱۱-۱۲ شب تا ۱۱-۱۲ بعداز ظهر روز بعد که رستوران بازگشایی میشد، کار میکردیم که این برای گروه بسیار سخت بود. از طرفی، تمامی بازیگران این فیلم به اصطلاح نابازیگر هستند، اولین بارشان بود که جلوی دوربین ظاهر میشدند که این مساله در سرعت کار تأثیر زیادی داشت. از طرف دیگر به تعداد نسبتا زیادی سیاهی لشگر برای پر کردن رستوران نیاز داشتیم که هماهنگ کردنشان گاهی به دلیل ناجور بودن ساعات کار مشکل بود.
- · تهیه کننده این فیلم چه کسی بود و چقدر درک متقابل و تفاهم با تهیهکننده در کار نهایی موثر است؟
– بودجه ساخت فیلم را خودم از منابع مختلف و جمعآوری پول آنلاین و غیره فراهم کردم. Oula هم رستوران رابه طور کامل در اختیارم گذشت که از این بابت همیشه به او مدیون خواهم بود. دوستان و تمامی کسانی هم که جلوی دوربین ظاهر شدند همگی داوطلبانه این کار را انجام دادند و دستمزدی دریافت نکردند. عوامل فنی مثل گروه فیلمبرداری و صدابرداری که میبایست حرفهای میبودند، با لطف بسیار زیاد اینکار را در مقابل بخش کوچکی از دستمزد واقعیشان به اتمام رساندند. در اینجا میبایست از آقای فرهاد صبا، مدیر فیلمبرداری توانا و پیشکسوت و با تجربه که با کارگردانان به نامی مثل آقای کیارستمی و تقوایی همکاری داشتهاند تشکر ویژه داشته باشم. ایشان علی رغم شرایط سخت کار و اینکه این اولین فیلم بلند من بود، با صبر زیاد در کنار من بودند و لطفشان را از من دریغ نکردند. دیگر عوامل پشت صحنه فیلم هم همگی از دوستان و آشنایان من بودند و داوطلبانه من را در ساخت این فیلم یاری دادند که از آنها هم بسیار ممنون هستم. بنابر این ما تهیه کننده به مفهوم رایج در ایران که غالباً با سرمایهگذار یکی است نداشتیم و کارهای اجرایی هم توسط خودم و با کمک دوستان انجام شد. از طرف دیگر، من در چند سال اخیر افتخار همکاری با آقای امیر نادری، فیلمساز پیشکسوت و پر سابقهی کشورمان را داشتهام و در چند پروژه به عناوین مختلف با ایشان کار کردهام. آقای نادری بر خلاف تصور خیلیها که گاهاً صحبتهای بی ربطی میکنند، هم چنان به شدت فعال هستند و با انرژی مثال زدنی چند پروژه را همزمان جلو میبرند و همین الان هم مشغول پیش تولید فیلم جدیدشان هستند. ایشان در مراحل تولید این فیلم درگیرتولید فیلم خودشان و دو فیلم دیگر بودند و متاسفانه در ونکوور حضور نداشتند اما همواره در مراحل مختلف از راه دور راهنما و مشوق من بودهاند و در ارایه فیلم در مجامع بینالمللی بسیار به من کمک کردند. من همیشه از مشاوره با ایشان بسیار آموختهام و همچنان هم میآموزم. به همین دلیل اسم ایشان به عنوان Excutive producer در فیلم هست.
اما در جواب قسمت دوم سوال شما راجع به فهم متقابل با تهیه کننده، با توجه به تجربیات قبلی و تجربیاتی که در پروژهی جدیدم کسب کردم باید بگویم که این مساله از اهمیت حیاتی برخوردار است و تقریبا مثل ازدواج میماند! اگر فیلمساز و تهیه کننده صرفاً از روی ناچاری ، اجبار و یا شرایط کنار هم قرار بگیرند و هدف و بینش مشترک نداشته باشند به کار لطمههای جبران ناپذیری وارد میشود. نتیجه اش هیچ کدام از طرفین را راضی نخواهد کرد و در واقع به طلاق ناخوشایندی ختم خواهد شد!
- · فیلم کیان تاکنون در چند فستیوال بینالمللی شرکت کرده و چه جوایزی به دست آورده؟
خوشبختانه کیان تا به امروز حضور موفقی در جشنوارههای بینالمللی داشته است. مهمترین آنها جشنواره بین المللی فیلم بوسان (Busan International Film Festival) کره جنوبی است که بزرگترین جشنواره فیلم در آسیاست. کیان در سال ۲۰۱۲ برندهی جایزه اصلی این جشنواره شد. در آن سال فیلمساز به نام مجار Bela Tarr ریاست هیات داوران را به عهده داشت و Jean Marie Gustave Le Clezio نویسنده فرانسوی برندهی جایزهی نوبل ، Naomi Kawase فیلمساز ژاپنی برندهی نخل طلای کن ، David Gilmour نویسندهی کانادایی و Jung Woo-Sung فیلمساز مشهور کرهای، دیگر اعضای هیات دوران را تشکیل میدادند. اولین نمایش اروپایی فیلم هم در جشنواره بین المللی روتردام ۲۰۱۳ بود که در آنجا هم فیلم با استقبال خیلی خوبی از جانب منتقدین و تماشاگران روبرو شد. درجشنواره بین المللی Cinemanilla در فیلیپین فیلم کیان جایزهی بهترین بازیگر زن را به دست آورد. در جشنواره بین المللی Pesaro هم که یکی از قدیمیترین فستیوالهای ایتالیاست و توسط Bernardo Bertolucci و Pier Paolo Pasolini تأسیس شده، این فیلم برندهی لوح تقدیر از داوران شد. جالب است بدانید که این فستیوال یکی از اولین فستیوالهاییاست که فیلم «خانه سیاه است» فروغ فرخزاد را به نمایش در آورد. به جز اینها کیان در جشنوارههای زیادی در کشورهای مختلف به نمایش در آمده و خوشبختانه با عکس العملهای مثبتی روبرو شده است.
- · این فیلم در سال ۲۰۱۲ ساخته شد. دلیل اینکه بعد از دو سال در ونکوور نمایش عمومی میشود چیست؟
– مراحل صدا گذاری و تصحیح رنگ کیان در پاییز ۲۰۱۲ به اتمام رسید و تا آن موقع نسخهی نیمه نهایی فیلم در بخش مسابقه بوسان پذیرفته شده بود. متاسفانه به دلیل همزمانی این جشنواره با جشنواره ونکوور در سپتامبر و اکتبر، امکان پخش آن در ونکوور نبود چرا که اولین حضور بینالمللی هر فیلم مهمترین حضور آن فیلم است. جشنواره ونکوور جشنواره نسبتا کوچکی است و بخش رقابتی بینالمللی ندارد ، به همین دلیل من حضور در کره را ترجیح دادم. در سال ۲۰۱۳ هم تقدم با فیلمهای تازه تر بود و تعداد زیادی فیلم ایرانی در برنامهی جشنواره ونکوور گنجانده شده بود، به همین دلیل کیان در جشنواره ونکوور ۲۰۱۳ هم به نمایش در نیامد! خوشبختانه هیات انتخاب جشنواره ونکوور فیلم را پسندیده بودند و به همین دلیل تصمیم گرفتند آنرا در سینمای خودشان به این شکل اکران کنند.
- · آیا بازیگران این فیلم حرفهای هستند و از چه ملیتهایی انتخاب شدند؟
– هیچ یک از بازیگران فیلم حرفهای نیستند و هر کدام از آنها به یک شکل انتخاب شدند. Oula و دو دخترش ( که در فیلم هم نقش دختران حنین را بازی میکنند و اسم بزرگترین آنها هم در زندگی واقعی کیان است) اولین انتخابهای من بودند که بعد از اینکه خیالم از جانب آنها راحت شد به سراغ دیگر شخصیتها رفتم. برخی از آنها از طریق آگهی پیدا شدند، بعضیها از بین دوستان، آشنایان و حتی اقوام انتخاب شدند و برخی دیگر هم از بین مشتریان رستوران دستچین شدند. قبل از فیلمبرداری، به مدت ۳ ماه، هفتهای یک بار کارگاههای بازیگری برای اکثر بازیگران انتخاب شده برگزار کردم که آنها بتوانند جلوی دوربین راحت تر باشند. گروه نوازندگان و رقصندگان فلامینکو با کمک دوست عزیزم آقای پیروز عبادی پور که زحمت تنظیم آهنگ اصلی متن فیلم را هم کشیدند، هماهنگ شدند. آنها از شهرهای مختلف به مدت دو روز به ونکوور آمدند و با ما بودند که در حین آن میبایست تمام صحنههای مربوط به موسیقی و فلامینکو را ضبط میکردیم. البته دوستان هنرمند ونکووری مثل آقای هامین هنری هم لطفشان را دریغ نکردند و در فیلم حضور دارند.
داستان ایجاب میکرد که شخصیتها از ملیتهای مختلف باشند و من هم تا جایی که امکان داشتم سعی کردم این تنوع نژادی را در انتخاب بازیگران رعایت کنم . به جز دو رقصندهی فلامینکو و نوازندهی گیتار که اسپانیایی هستند و خیلی از دوستان ایرانی که در فیلم نقش دارند، مثل خانم غزال(سیرا) امامی که نقش مقابل حنین را ایفا میکنند، دیگر بازیگرها از ملیتهای مختلف مثل ترک، مکزیکی، عراقی، ارمنی، عربستان سعودی و غیره هستند!
- · فیلم چه روزهایی در ونکوور به نمایش گذاشته خواهد شد؟
– این فیلم ۴ نمایش خواهد داشت. اولین نمایش آن جمعه ۲۸ مارس ساعت ۸:۱۵، دومی شنبه ۲۹ مارس ساعت ۸:۱۵، سومی یکشنبه ۳۰ مارس ساعت ۶:۱۵ و آخرین نمایش آن پنجشنبه ۳ آوریل ساعت ۸:۱۵ خواهد بود. همهی نمایشها در سینمای Vancity Theatre (1181 Seymour St.) ونکوور خواهد بود. دوستان میتوانند برای تهیه بلیط به www.viff.org مراجعه کنند.
- · تاکنون این فیلم در کشوری غیر از کانادا اکران عمومی شده است؟
به یمن جشنوارههای متعدد، فیلم کیان تا به امروز در کره، هلند، ایتالیا، فیلیپین، ارمنستان، استرالیا، لیتوانی و بنگلادش به نمایش در آمده است. جدا از جشنوارهها من در صدد اکران عمومی محدود آن در کانادا و آمریکا و پخش آن در کانالهای مختلف تلویزیونی هستم.
- · آیا ساخت فیلم جدیدی در دست تهیه دارید؟
– بله. دو فیلمنامه دارم که به دنبال جذب سرمایه و مشغول مذاکره با تهیه کنندگان مختلف برای آنها هستم . هر کدام زودتر به نتیجه برسد را اول جلوی دوربین خواهم برد!
- · خانم نجفی از شما بهخاطر این گفت و گو تشکر میکنم.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
هادی ابراهیمی رودبارکی متولد ۱۳۳۳- رشت؛ شاعر، نویسنده و سردبیر سایت شهرگان آنلاین؛ مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کاناداست.
فعالیت ادبی و هنری ابراهیمی با انتشار گاهنامه فروغ در لاهیجان در سال ۱۳۵۰ شروع شد و شعرهای او به تناوب در نشریات نگین، فردوسی، گیلهمرد، گردون، تجربه، شهروند کانادا و مجله شهرگان آنلاین چاپ و منتشر شدند.
او فعالیت فرهنگی خود را در دیاسپورای ایران فرهنگی – کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز کرده و سپس در فرگشتی «آینده» و «شهروند ونکوور» را منتشر کرد و از سال ۲۰۰۵ تاکنون نیز سایت شهرگان را مدیریت میکند.
ابراهیمی همراه با تاسیس کتابفروشی هدایت در سال ۲۰۰۳ در نورت ونکوور، به نشر کتابهای شاعران و نویسندگان دیاسپورای ایران فرهنگی پرداخت و بیش از ۱۰ کتاب را توسط نشر آینده و نشر شهرگان روانه بازار کتاب کرد. اولین انجمن فرهنگی-ادبی را با نام پاتوق فرهنگی هدایت در سال ۲۰۰۳ بههمراه تعدادی از شاعران و نویسندگان ایرانی ساکن ونکوور راهاندازی کرد که پس از تعطیلی کتابفروشی هدایت در سال ۲۰۰۷ این انجمن با تغییر نام «آدینه شب» برای سالها فعالیت خود را بطور ناپیوسته ادامه داد.
هادی ابراهیمی رودبارکی در سال ۲۰۱۰ رادیو خبری-فرهنگی شهرگان را تاسیس و تا سال ۲۰۱۵ فعالیت خود را در این رادیو ادامه داد.
آثار منتشر شده و در دست انتشار او عبارتاند از:
۱- «یک پنجره نسیم» – ۱۹۹۷ – نشر آینده – ونکوور، کانادا
۲- «همصدایی با دوئت شبانصبحگاهی» ۲۰۱۴ – نشر بوتیمار – ایران
۳- «با سایههایم مرا آفریدهام» گزینه یک دهه شعر – ۲۰۲۴ – نشر آسمانا – تورنتو، کانادا
۴- «گیسْبرگ درختان پائیزی» مجموعه شعرهای کوتاه و چند هایکوواره – در دست تهیه
۵- «ثریا و یک پیمانه شرابِ قرمز» گردآورد داستانهای کوتاه – در دست تهیه