شعری از سمیه جلالی
دور باش از رذالتهای فربه در ساطورهای ناسور که خون را نجاستی نبود مگر به ریختن؛ آن همه اشکال...
Read MoreSelect Page
شهرگان | 18 شهریور 1400
دور باش از رذالتهای فربه در ساطورهای ناسور که خون را نجاستی نبود مگر به ریختن؛ آن همه اشکال...
Read Moreشهرگان | 18 شهریور 1400
۱ «سانحه»بگذار مثل باران پشت شیشهموهای تو را ترو انگشتانماین کودکان کارکه بیکار مانده اندروی...
Read Moreشهرگان | 13 شهریور 1400
مقدمه: در نوشتار پیشین ریشه نام شهر کهنِ “شوشتر” (شوش، تر) بررسی و نتیجه گیری شد...
Read Moreشهرگان | 13 شهریور 1400
۱. شعربه جای تنت رهایم نکند شعر به جایپُر می شوم از تو شعر به جای گرم ِ خیلی ها بوده ام...
Read Moreشهرگان | 13 شهریور 1400
۱ رفتکه پرنده را برگرداند به آسمانکه زخم های درخت افرا را ببنددپاک کند زمین رااز خون قاعدگی...
Read More