آیا اعتراضات دختران خیابان انقلاب ادامه مییابد؟
پدیدهی دختران انقلاب که اولین بار با اعتراض ویدا موحد، زن معترض به حجاب اجباری در خیابان انقلاب شروع شد، از داغترین مباحث هفتههای گذشته بوده است. عکسهای منتشر شده از دخترانی که روسری خود را بر سر چوبی در خیابان افراشتهاند و به این وسیله اعتراض خود را به حجاب اجباری بیان کردهاند، به شدت در فضای مجازی و رسانههای مختلف منتشر شد و بازتاب فراوانی داشته است . نکتهی جالب مطرح شده در این اعتراضات استفاده از نماد مشترکی در میان زنان است که به سرعتِ انتشار این اعترضات و یکدستی آن کمک شایانی کرد. به نظر میرسد مسألهی حجاب اجباری که سالها دغدغهی بسیاری از فعالین حقوق زنان بوده است، اکنون به صورت واضحتری و به عنوان یک خواست مدنی به حق از سوی زنان عادی جامعه مطرح میشود. برای بررسی اهمیت این مسأله و واکاوی چند وچون پیدایش آن نیاز به بررسی فعالیتهای زنان در سالهای گذشته و کمپینهای متفاوتی است که یکی از اهدافش بیان حق پوشش زنان به صورت عام است. با این حال و با دستگیری این دختران، این سوال مطرح میشود که آیا این اعتراضات متوقف خواهد شد و یا بازهم ادامه پیدا خواهد کرد. نقش فعالان زنان در استمرار این نوع مطالبات با استفاده از فعالیتهای مدنی صلح آمیز چه میتواند باشد؟
حرکتهای اعتراضی زنان به مسالهی حق پوشش اوایل انقلاب با تظاهرات ۸ مارس شروع شد، دو هفته پس از پیروزی انقلاب ۵۷ دفتر سید روحالله خمینی تصمیم به لغو قانون حمایت خانواده و اجباری شدن حجاب اسلامی گرفت. همچنین یک روز پیش از برگزاری مراسم بزرگداشت روز جهانی زنان، سید روحالله خمینی در سخنرانی مدرسهٔ رفاه اعلام کرد زنان کارمند ادارههای دولتی باید حجاب اسلامی را برای حفظ آبرویشان رعایت کنند. روز بعد زنان کارمند بدون حجاب اجازهٔ ورود به محل کارشان را نیافتند. تعداد زیادی از زنان کارمند از رفتن به سر کار سر باز زدند و زنانی که کارمند وزارت امور خارجه بودند، بیرون وزارتخانه دست به تظاهرات زدند. حدود ۵۰۰۰ تا ۸۰۰۰ زن در دانشگاه تهران تجمع کرده و شعار دادند. همچنین تعداد زیادی از دانش آموزان مدرسههای دخترانه به تظاهرات زنان در تهران پیوستند. به نوشتهٔ روزنامه کیهان چاپ ۱۷ اسفند، «گروهها و دستهجات مختلف زنان از صبح امروز در خیابانهای شمالی و مرکزی تهران به مناسبت روز جهانی زن و به خاطر ابراز نظریات خود دربارهٔ حجاب زنان دست به راهپیمایی زدند. در راهپیماییهای امروز زنان، تعداد زیادی از دانش آموزان مدارس دخترانه نیز شرکت داشتند. آنها ضمناً علیه کسانی که به زنان بیحجاب در روزهای اخیر حمله کردهاند، شعار میدادند». در اینجا بود که اولین مواجههی زنان با حکومت در خصوص پوشش بدن، به یک الگوی ایدئولوژیکی مبدل گشت. تحمیل ایدئولوژی تن و الگوی زن ایدهآل اسلامی برای زنان، بعد از انقلاب ایران، زنان را از حق انتخاب پوشش محروم کرد. این مساله به شدت بیشتری در سالهای اولیهی انقلاب اسلامی دنبال میشد، اما رفته رفته با رشد نسل جوان زنان، قرار گرفتن زنان در فضاهای آموزشی، توسعهی ارتباطات و حضور بیشتر زنان در جامعه توانست میزان آگاهی عمومی زنان را در ایران بالا ببرد. از سوی دیگر فعالیتهای فعالان حقوق زنان، به خصوص در سالهای بعد از انقلاب هم توانست نقش مهمی در آگاهیسازی نسلهای بعد از انقلاب در میان زنان ایجاد کند و زنان را نسبت به مسألشان حساستر کند.
در عین حال همیشه این تناقض بوده است که برخی از فعالان حقوق زنان همچنان مسألهی حجاب اجباری را اولویت اصلی جنبش زنان نمیدانستند. این مساله چند دلیل داشت، اول به دلیل ریسک پذیری بالای حرکتهای جنبش زنان در داخل بود که تمرکز صرف بر مسالهی حجاب این ریسک را برای فعالیتهای زنان بالا میبرد. از سوی دیگر بسیاری این ریسک پذیری را فاقد ارزش میدانستند؛ چرا که میتوانستند فعالیتهای عملی بهتری در حوزههای مختلف انجام دهند که به صورت غیرمستقیم به مساله حق پوشش زنان هم مربوط میشد؛ اما همچنان طرح حجاب در هالهای از ابهام در حوزهی فعالیتهای زن مانده بود. ایراد دیگری که در این دیدگاه وجود داشت، برداشت سطحی از مسألهی پوشش در میان زنان بود. چرا که پوشش تنها به موی سر و پوشاندن آن محدود میشد و ارتباطی با نگاه ایدئولوژیکی و کنترل بدن زنان نداشت. با این حال مسألهی حجاب اجباری در فعالیتهای جنبش زنان کمتر به عنوان یک مسالهی قابل چالش در متن مبارزات مدنی زنان در ایران مطرح شده است و یا حداقل نسبت به سایر خواستهای زنان از اهمیت کمتری برخوردار بوده است. در سالهای اخیر به دلیل شدت گرفتن فضای امنیتی و بگیر و ببندهای علیه زنان، جنبشهای اجتماعی به خصوص جنبش زنان دستخوش تغییرات زیادی شده است .
این تغییرات از چند جنبه قابل بررسی هستند؛ اول تعداد زنانی که به مسائل زنان حساستر شدهاند؛ لااقل در فضای مجازی بیشتر شده است. دومین دلیل این است که زنان عادی بیشتر از گذشته تمایل به تغییر و یا مشارکت در تغییر در وضعیت خود را دارند.
در خصوص حرکت اخیر دختران انقلاب اما نقطهی قابل تأمل همین حضور زنان عادی است که حرکتی مدنی واعتراضی صلحآمیز را شکل دادهاند. این مساله به چند دلیل اتفاق افتاده است: اولاً به دلیل آن چیزی که در بالا مطرح شد بسترسازی برای طرح مسالهی حجاب و بیان آن از متن فضای مجازی به فضای عمومی و در واقع عملی کردن آن در خارج از فضای مجازی بود که در سالهای اخیر تحت تاثیر دو کمپین یعنی کمپین آزادیهای یواشکی وکمپین چهارشنبههای سفید بود. هر دو کمپین همواره با حملههای شدید منتقدان از همان اول موجه شدند. منتقدانی که این کمپینها را فاقد قدرت اجرایی میدانستند.
منقتدان این کمپین دو دسته بودند اول کسانی که این حرکت را انقلابی نمیدانستند؛ مخصوصا به دلیل اسم یواشکی که بر روی کمپین بود و رسما آن رابه سخره میگرفتند. دوم کسانی که همیشه براین باور بودند که اولویت اصلی مسائل زنان همچنان حجاب اجباری نیست. آن چیزی که میان هر دودسته مشابه است این است که ضرورت ایجاد این کمپین زیر سوال میرود و در واقع آن را ساخته و پرداختهی غرب میدانند
اما واقعیت چیز دیگری است. در پاسخ به این منقتدان باید گفت که خود این حرکت اکنون از یک کنش عادی در خیابان به یک کنش با انگیزهی تغییر متفاوت تبدیل شد. یعنی دگردیسی که در این حرکت اتفاق افتاد به صورت آهسته از پیوستن زنان عادی به کمپین آغاز شد. دوم اینکه این جنبش را به یک نافرمانی مدنی تبدیل کرد که تنها به عکس و فضای مجازی محدود نشد و از آن فراتر رفت و حجاب اجباری را به چالش کشید. نکتهی مهمتر مسالهی حجاب صرفا نیست، بلکه مسالهی حق پوشش و آزادی انتخاب است، آن چیزی که بسیاری از زنان در این کمپین خواهان آن بودند.
نکتهی مهمی که در خصوص حرکت اخیر زنان باید به آن توجه کرد، مسالهی ححضور زنان با نمادهای صلح آمیز است که این اعتراضها را به جنبشهای مدنی و صلح آمیز و خشونت پرهیز فعالان زنان نزدیکتر میکند.
آنچه که مسلم است پویایی این اعتراضات نیاز به حمایت حداقل بخشی از فعالان حقوق زنان در ایران دارد. اگر این حرکت اعتراضی که آغاز شده و مسألهی حجاب اجباری را تا حد حضور محرض خیابانی مطرح کرده است، پتانسیل تبدیل شدن به حرکت اعتراضی عمیقتری را در داخل جنبش زنان ایرانی دارد و میتواند بهعنوان طرحی مستدل برای انعکاس محکم خواستهای زنان، حداقل در حوزهی قانونی پوشش و برخوردهای شدید با آن تبدیل شود.
از سوی دیگر، همراه شدن فعالان حقوق زنان با این حرکت در داخل ایران میتواند ریسک پذیری معترضان را در صورتی که بیشتر از حد باشند پایین بیاورد و فضای جامعه را بیشتر برای مطرح کردن خواست زنان آماده کند.
مسلما اجرای این چنین استراتژی نیازمند زمان و برنامهریزی است، اما در هر صورت میتوان به این نکتهی مهم اشاره کرد که این حرکت برای به ثمر رسیدن نیازمند حمایت است، حمایتی که باور به حضور زنان عادیتر در متن مبارزات مدنی و استفاده از آنها برای محکمتر کردن اعتراضات باشد.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
آزاده دواچی مترجم، شاعر و فعال حوزه زنان، دارای مدرک کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی؛ فوق لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی، گرایش ادبیات تطبیقی ایران و فلسفهی غرب است و هماکنون مشغول به تحصیل در مقطع دکترای زبان و ادبیات انگلیسی در استرالیا با گرایش مطالعات فمینیسم پست کلنیال در حوزهی ادبیات و نقد ادبی فمینیسم و حقوق زنان در ایران و کشورهای جهان سوم است.
از دواچی تاکنون یک مجموعه شعر به عنوان «پروانهای در راه است» در سال ۸۶ منتشر شده است و دو کتاب دیگر وی در محاق توقیف گرفتار شدهاند.
Azadeh Davachi,
Ph.D. Student
Faculty of arts, School of English Literatures & Philosophy
Post-colonial Feminism and Feminist Literary Criticism
University of Wollongong, Australia