تکنیکهای ادبیات مقاومت در مجموعهی شعر «و غیره» سرودهی سپیده جدیری
ادبیات مقاومت به ادبیاتی گفته میشود که قادر است میان دو فضای فرهنگ و سیاست از طریق خلاقیت در زبان ارتباط معناداری برقرار کند. در واساز گرنبر و ام جی وود در مقالهای تحت عنوان شعر مقاومت بر این باورند که واسازی معنای مقاومت در شعر به دو مدل از پیچیدگیها دیگر منتهی میشود اول جایگاه کار هنر در ارتباط با چالشهای مقاومت است و دیگر کارآیی کار مقاومت در هنر است. این دو بر این باورند که ظهور جنبشهای اجتماعی بهعنوان حاملان چالشهای مقاومت سؤالات متفاوتی را در مورد جایگاه هنر و فرهنگ در ارتباط به این جنبشهای اجتماعی پدید آورده است.
مطابق نظر این دو چالشهای هنر و فرهنگ در ادبیات مقاومت منجر به بروز نوع خاصی از ادبیات شده است که بهطور خاص نقد و بررسی جنبشهای اجتماعی از یکسو و از سوی دیگر فردیت را در این جنبشها به چالش کشیده است.
این دو بر این باورند که نوعی آشتی مجدد میان مقاومت شعر و مقاومت در افکار مخالف در سطح تولیدات اجتماعی وجود دارد. این دوستی و ارتباط میان حالتهای سیاسی و اجتماعی است که هنرمند با آن ارتباط برقرارمی کند و همینطور باعث برقرار ارتباط با خود خلاقیت میشود. این ارتباط لزوماً جدا از هجمونی ساختار ایدئولوژیکی که شاعر علیه آن مقاومت میکند نیست و درنهایت بهنوعی خارج از ایدئولوژی موجود در ساختار جامعه است . از سوی دیگر در شعر اعتراضی سؤال اصلی و اساسی که مطرح میشود این نیست که آیا هنرمند بیشتر یا کمتر آزاد بوده است، بیشتر یا کمتر خلاق بوده است، چراکه هنرمند دقیقاً در میان همان فرایندههای اجتماعی بوده و نوشته است اما قادر است تا مفاهیم آزادی و خلاقیت را که با اطلاعاتی خاص تعریفشده است را به صورتی دوباره مطالبه کند. مطابق نظر این دو هنر در این وضعیت از تعریف شخصی آزادی و خلاقیت فاصله میگیرد و به تعریف جامعتری از هنر در بدنهی اجتماع میرسد تعریفی که مهارت و هویت هنرمند را واسازی مقاومت در جامعه نشان میدهد.
در ادبیات مدرن ایران نیز این چرخش از سمت فردگرایی بهسوی برقراری ارتباط میان هنر و جنبشهای اجتماعی برقرارشده است. اما این مسئله از آنجایی اهمیت دارد که بهویژه در شعر زنان نوعی مقاومت در برابر تحمیل باورهای اجتماعی شکل میگیرد. در ادبیات زنان، شکلگیری مقاومت از آنجایی اهمیت دارد که شاعر زنان در برابر ارزشهای ایدئولوژیکی از طریق زبان مقاومت میکند. بهاینترتیب مقاومت در شعر تنها یک فرآیند فردی نیست، بلکه به بخشی از چرخشها و جنبشهای زنان در اجتماع تبدیل میشود.
مجموعهی شعر و غیره سرودهی سپیده جدیری که بهتازگی توسط انتشارات بوتیمار منتشرشده است نیز دارای اینچنین ویژگیهایی است. سپیده جدیری در این مجموعه با استفاده از واسازی مفاهیم اولیه در زبان و ساختار شعر فرم متفاوتی را از شعر مقاومت به نمایش گذاشته است. در ساختار اکثر اشعار این مجموعه فاصله گرفتن از فضای فرمالیستی زبان را میبینیم شعر به بیان متفاوتی از روایت تبدیل میشود. شروع کتاب با شعر چاک نوعی دگرگونگی را در زبان شعر این مجموعه آغاز میکند و به مخاطب نوید خوانش اشعاری متفاوت را میدهد. استفادهی تکنیکی شاعر از کلماتی مثل بقیع، خاوران و بعد آشنازدایی از اسامی مثل تهران واژه آرایی تکنیکی و متفاوتی را در این شعر به وجود آورده است و از سوی دیگر مطابق نظر گرنبر و ام جی وود شاعر بهنوعی خلاقیت خود را در ارتباط با چالش ه اجتماعی قرار میدهد
ای روشنایی تن من بگذر!
شاید فقط حواس سیاهم بود
مثل کسی
که پشت در افسوس میخورد.
از بقیع تا خاوران را با خود ببرم بزنم به چاک!
آوازهای کوچک جان را با خود ببرم بزنم به چاک
اسم شیک تهران را باخود ببرم بزنم به چاک (صفحهی ۶)
یدالله رؤیایی در مقالهی زبان شعر مینویسد: آنچه طبیعیتر به نظر میرسد، این است که شعر یک هنر زبانی است، هنری است که عوامل مادیاش را واژهها میسازند و در این معنی، گاهی خود شاعر را فقط کاتب کلمهها میدانیم، کلمههایی که اساسیترین ابزار و مصالح کارگاه شعری او باشند.
جسم کلمه و طنین و صدای آن بهاندازهی معنی آن، در شعر نقش دارد؛ حتا نقش جسم و صدای کلمه، گاهی بیشتر و مؤثرتر از معنی آن نمودار میشود. یعنی قدرت مادی کلمه بیشتر از قدرت ادراکی آن است.
آن چیزی که در اشعار این مجموعه میبینیم نیز همین نوع از زبان است. زبانی که در سطح معنا و مفهوم با عادیترین فرمهای مقاومتی ارتباط برقرار میکند. تکنیکهای نوشتاری در این مجموعه تنها حول یک محور معنایی نمیچرخند بلکه ملغمهای از زبان صدا و آهنگ هستند برای ارتباط شاعر با فضای اجتماعی،
روی بام سفالین میتمرگد آقای پرنده
با نوکی به بیربط خیره است …
روی بام سفالین که می غروبد
مثل یک سکوت آوازخوان
یا آوازی سکوت خوان
عجب چیزی ست این آقای پرنده! (صفحهی ۱۸)
آن چیزی که فرم اعتراضی شاعر را در این مجموعه اشعار پررنگتر میکند ارتباط میان خلاقیت و تن زنانهی شاعر است، به این معنی که شاعر نه خود را سانسورمی کند نه پنهان، صدای زنانه اما معترض از لابهلای همین ویژگیهای تکنیکی زبان خودش را نشان میدهد و هنر شاعر را در انتقاد او بهعنوان یک زن از پدیدههای اجتماع نشان میدهد. شعر شکل گرفته شده در این فضا از سوی دیگر وجوه اعتراضی خود را نیز به نمایش میگذارد. گرچه استعاری و زبانی است، اما خلاقیت شاعر موجب شده است تا زبان تکنیکی شاعر را گرفتار ورطهی شعاری نکند برای مثال در این شعر:
صورت از شکاف بیرون زد
و پرسید:
کنارههای تن به کجا میرسد؟
من نمیدانم زن به کجا میرسد؛
طرفهای شب است آنطرف
بگذار شیطان در پوستم نگنجد
من هوایی شوم هوایی!
و روح بهجای تنم تصمیم میگیرد
که هوایی شوم هوایی!
و طرفهای شب است آنطرف
اینطرف از شکاف بیرون زد (صفحهی ۲۴)
در اکثر شعرها نگاه شاعر حول محورهای مختلفی در نوسان است، اما نکتهی جالب در اکثر شعرها استفادهی متناوب از زبان و تصویر و مفاهیمی است که عموماً بهصورت استعاری بیان شدهاند، اما هرکدام ارجاع خاصی به تجربههای شاعر دارند. تجربههایی که شاعر در ارتباط با محیط اجتماعی به دست آورده و در عوض در شعر و در فضای موجود در آن شکلی دگرگونه گرفته است.
از خستگیام و خوابم و اتاقم خستهام
برگرد از رویم برو
خواب کوتاه! میپرانمت
نه چشم، نه عشق، نه شعرهای کوتاهم
نمیتواند مرا به تو بدهد،
ببخشید مرا از جمعههای کوتاه به دستهای بستهات.
خداحافظ آغوش
خداحافظ. (صفحهی ۴۰)
مقاومت شاعر در شعر در زبان شعر حلشده است تا به طرق مختلف از طریق زبان با مخاطب ارتباط برقرار کند. برای مثال در این شعر که نوعی بیان دوبارهی شاعر از زن بودن و رد تابوهای علیه زنان است. شاعر با استفادهی متفاوت از لباس زیر توانسته است نگاه چالشبرانگیز به زن در جامعه را به تصویر بکشد و از سوی دیگر بهنوعی در برابر سانسور علیه زن مقاومت کند. این تصویرها در شعر به شاعر فرصت فاصله گرفتن از ایدئولوژیهای رایج علیه زنان را داده است
گوشههایم یک زن است
گوشه ترین هایم،
مرا از چشم میاندازد
لبهایم را از دهان
و لباسهای زیر به رو میافتد
با گوشههای زن تر:
صدا
قلب
بو
رگ
از جلویم تا روبه رو
از سر به بالایم (صفحهی ۴۲)
و یا در شعر انتهایی این مجموعه:
از مرد آب میریزد
از زن چشم ……
تکه چه قدر بزرگ بود
لکه چقدر ننگ. (صفحهی ۵۲)
در پایان میتوان گفت که سپیده جدیری در این مجموعه نگاه متفاوتی را از زبان، تکنیک و ادبیات مقاومت به نمایش گذاشته است. اهمیت این تکنیکها آ ز آنجایی است که در جامعهی مانند ایران که عموماً ادبیات با سانسور در چالش هستند، نویسنده توانسته است در برابر سانسور مقاومت کند و گونهی از شعر اعتراضی را به نمایش بگذارد که بیشتر درگیر زبان و تکنیکهای زبانی است. سپیده جدیری در این مجموعه توانسته است در شکلگیری این نوع از ادبیات موفق عمل کند و زبان تکنیکی خود را از فردگرایی به سمت موقعیتهای خاص افراد و بهخصوص زنان در جامعه بکشاند.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
آزاده دواچی مترجم، شاعر و فعال حوزه زنان، دارای مدرک کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی؛ فوق لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی، گرایش ادبیات تطبیقی ایران و فلسفهی غرب است و هماکنون مشغول به تحصیل در مقطع دکترای زبان و ادبیات انگلیسی در استرالیا با گرایش مطالعات فمینیسم پست کلنیال در حوزهی ادبیات و نقد ادبی فمینیسم و حقوق زنان در ایران و کشورهای جهان سوم است.
از دواچی تاکنون یک مجموعه شعر به عنوان «پروانهای در راه است» در سال ۸۶ منتشر شده است و دو کتاب دیگر وی در محاق توقیف گرفتار شدهاند.
Azadeh Davachi,
Ph.D. Student
Faculty of arts, School of English Literatures & Philosophy
Post-colonial Feminism and Feminist Literary Criticism
University of Wollongong, Australia