«حاکمیت دروغ و بروز فاجعه بزرگ»
ایران ما دوباره مواجهه با یک فاجعه بزرگ شد که ناشی از ماهیت غیرمردمی حاکمیت، مدیریت ماجراجویانه و آتش به اختیار، فساد نهادینه شده و دروغگوئی عامدانه، تشدید تنش و فضای جنگی، بازی با جان مردم بی گناه توسط ارتجاع داخلی و امپریالیسم افسارگسیخته بود. سرنگونی هواپیمایی مسافربری پرواز تهران - کی یف توسط پدافند هوایی سپاه پاسداران و آن هم در حوالی «فرودگاه بین المللی امام» دقیقا چند ساعت پس از به اصطلاح انتقام گیری ترور سردار سلیمانی که چند پایگاه هوایی آمریکا در عراق که گویا با هشدار قبلی قرار نبود هیچ سرباز آمریکایی کشته شود، مورد اصابت چند موشک قرار گرفت، موجب قتل بیش از یکصد و هفتاد مسافر و خدمه این پرواز شد. این فاجعه جدا از قربانیان بی گناه آن در طی چند روز از زمان سرنگونی هواپیما تا زمانی که نهادهای حاکمیتی و مقامات ارشد سیاسی و نظامی مسئولیت آن را به عهده گرفتند، هر چند که احتمالا غیرعامدانه بوده است اما عدم مسئولیت پذیری مقاماتی که از همان ابتدا می دانستند چه اتفاقی افتاده است و عامدانه دروغ گفته و اطلاعات غلط به افکارعمومی می دانند، حتی از فاجعه سرنگونی هواپیمایی غیرنظامی هم بزرگتر بود و بدون هیچ تردیدی یک جنایت به حساب می آید. در این میان متاسفانه یا شاید هم خوشبختانه فضای اطلاع رسانی و حداقل های اعتماد به اخبار و گزارشات رسمی را بر باد داد. «متاسفانه» به این دلیل که بسیاری از مردم و فعالین فضای مجازی با توجه به شرایط متشنج این روزها در حوزه ملی و بین المللی با احساسات ملی گرایانه و برجسته کردن توطئه های خارجی اعتبار خود را خرج توجیه عدم سرنگونی هواپیمای مسافربری کردند و «خوشبختانه» به این دلیل که حالا بعد از اینکه بالاخره نظام زیر فشار افکارعمومی و بین المللی مجبور به پذیرش مسئولیت سرنگونی موشکی هواپیمای مسافربری شد دیگر اثبات گردید که اخبار و گزارشات این سیستم هرگز قابل اعتماد نیست و دروغ و فریب سر تا پای آن را چنان آلوده کرده است که حتی قابل پنهان کردن هم نیست. هر چند به لحاظ انسانی، اخلاقی، حقوقی و خسارات قانونی این فاجعه برای ایران تبعات سنگینی در بر خواهد داشت اما همین دروغ پردازی و فریبکاری نهادهای مسئول و مقامات ارشد جمهوری اسلامی مستقیم و غیرمستقیم مواضع جنگ طلبان خارجی را هم تقویت کرده است و به تبع مواضع صلح طلبان ایرانی و جهانی برای دعوت به کاهش تنش و جلوگیری از جنگ را به شدت تضعیف و به زیر سوال برده است. اما از این فاجعه باید درس گرفت و تابع زشت و پلشتی طرفین منازعه، فعالین سیاسی و مردم نباید اعتبار خود را هرگز خرج کسانی کنند که بی اعتباری و ماهیت غیرمردمی آنان دهه هاست بر همگان روشن شده است و حتی تا امروز بعد از گذر دو ماه از اعتراضات آبان ماه هنوز آمار کشته ها، زخمی ها و بازداشت شدگان اعتراضات مردمی میهنمان را منتشر نکرده اند. این فاجعه نشان داد که جایگاه نیروهای مترقی هرگز در همسویی با مسببان فاجعه نیست و هرگز نباید به بهانه زشتی یک طرف منازعه در کنار طرف دیگر قرار گرفت و طوری موضع گیری کرد که در این دوگانه فاجعه در زمین ارتجاع داخلی و یا امپریالیسم جنگ طلب قرار گرفت.
۱۳۹۸/۱۰/۲۱
برگرفته از صفحه فیسبوک شخصی نویسنده:
https://www.facebook.com/ardeshir.zareieghanavati/posts/2713199385414408
- درباره نویسنده:
- تازه‌ترین‌ها:
اردشیر زارعی قنواتی نویسنده و روزنامه‌نگار؛ روشنفکر و فعال سیاسی، تحلیل‌گر سرشناس ایرانی در حوزه‌ی مسایل سیاسی و بین‌الملل است. از او مقالات فراوانی در نشریات ایران از جمله شرق و اعتماد و سایتهای معتبر خارج از کشور منتشر شده‌است.
