حرفهایی که قبل از خواب یادم میاد! ۱۲، ۱۳ و ۱۴
۱۲
اینکی: همه ی پنجره ها باز میشن یا فقط بعضی هاشون باز میشن؟
مامان: اگه خراب نباشن همه شون باز میش!
اینکی: مامان مار عینکی چشاش خیلی ضعیفه؟
مامان: اسمش مار عینکیه! عینک که نمیزنه!
اینکی: من فهمیدم که پلنگ پدر بزرگِ همه ی -همه ی گربه های وحشیه!
مامان: اشتباه فهمیدی!
اینکی: مامان تو هیچوقت مادر بزرگ نمیشی؟!
مامان: منم میشم!
اینکی: مامان ما پولداریم یا بی پولیم؟
مامان: نه پولداریم نه بی پولیم!
اینکی: مامان راستشو بگو تو منو از تو خیابون پیدا کردی؟
مامان: این حرفو دیگه از کجا آوردی!
اینکی: آخه مگه میشه هم پولدار باشیم هم بی پول! ما بدبختیم!
مامان: دیگه این حرفو نزنی ها!
اینکی: مامان چرا دیروز غذات سوخت آخه؟
مامان: حالا آبرومو ببر!
۱۳
اینکی: مامان! زامبی ها هم وِر وِر حرف میزنن؟
مامان: اگه واقعی باشن اونا هم زیاد حرف میزنن! اما واقعی نیستن که!
اینکی: چرا تو همش دمِ در حرفات رو به مهمونا میزنی؟!
مامان: هنوز نمیدونم! بخواب!
اینکی: وای! چقدرم این قورباغه ها تو شکمت حرف میزنن! حرف حسابشون چیه؟
مامان: حرف حساب ندارن که!
اینکی: اصلن حرف حساب چیه؟
مامان: حرف حساب یعنی راستگویی! یعنی الان تو بخوابی!
اینکی: تو خیلی حرف حساب بلدی؟
مامان: بعضی وقتا!
اینکی: پس کی حرف حساب خیلی میدونه؟!
مامان: چه میدونم!
اینکی: من میخوام بزرگ که شدم همهی حرفای حساب رو بلد بشم!
مامان: فکر خوبیه!
۱۴
اینکی: مامان چرا توپَمو قایم کردی؟
مامان: چون زدی گلدونُ شکوندی!
اینکی: الان توپم نمیدونه که قایمش کردی!
مامان: مگه توپ عقل داره بچه!
اینکی: پس کی عقل داره خب؟
مامان: هر کی جون داره! چه میدونم!
اینکی:(با خنده) سوسکها هم عقل دارن؟ اون کله پوکهای کثیف؟
مامان: فکر کنم کمی دارن!
اینکی:(با خنده) اگه عقل داشتن که توی دستشویی بازی نمیکردن!
مامان: عقلشون نمیرسه دیگه!
اینکی: عقل باید به چی برسه؟
مامان: به اینکه هر کاری به وقتش انجام بشه! مثل خوابیدن تو همین الان!
اینکی: فردا توپُمو بده خب! اَه!!
مامان: ( سکوت)!