Advertisement

Select Page

حرف‌هایی که قبل از خواب یادم میاد (۷) و (۸)

مژگان مشتاق

 

(۷)

اینکی: مامان ستاره‌ها دخترن‌؟

مامان: چون ستاره ‌اسم دختره – ‌آره فکر کنم دخترن!

 

اینکی: مامان تو باباتُ بیشتر دوست داری یا مامانتو؟

مامان: اونا که دیگه نیستن!

 

اینکی: مامان اگه دست‌هامونو تند تند تکون بدیم میتونیم پرواز کنیم؟

مامان: نخیر! نمیشه!

 

اینکی: مامان تو چمدون بالای کمد چی قایم کردی؟

‌مامان: هیچی بچه‌! خِرت و پرت!

 

اینکی: مامان چرا به گربه همش میگی‌: پیشته!  

مامان: ‌چه میدونم! همینطوری میگم!

 

اینکی: مامان چرا دیروز هُل‌ام دادی ها؟ چرا‌؟

مامان: لابد عصبانیم کردی! یادم نیست!

 

اینکی: مامان تو شوهر تو بابامه؟

مامان: آره‌! پس کیه؟!

 

(۸)

 

اینکی: مامان! عروسکها چرا همش میخوان دعوا کنن وقتی هی به آدم نگاه میکنن؟!

مامان: چشم‌های اونا الکیِ…نترس!

 

اینکی: مامان ! اصلن ستاره ی تو کجاست اگه راست میگی؟!

مامان: ستاره ام کجا بود! بخواب دیگه!

 

اینکی: مامان ! ماهی ها خواب‌هاشون همش خیس ِ آبه؟!

مامان: فکر نکنم خواب ببینن!

 

اینکی: مامان چرا خروس‌ها تخم مرغ  نمیذارن؟

مامان: چون خروسن!

 

اینکی: مامان دزد اگه بیاد کفشهای نو منو میبره ؟!

مامان: کفش تو رو میخواد چکار بچه!

 

 

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights