دوئل سیاسی احمدینژاد و روحانی
گفتوگوی شهرگان با احسان مهرابی دوئل سیاسی احمدینژاد و روحانی
گزارش حسن روحانی از عملکرد ۱۰۰ روزه دولت خود، انتقاد شدید یاران محمود احمدینژاد را در پی داشت از آنجا که او در این گزارش اوضاع پریشان اقتصاد کشور و رکود و تورم و رشد آمار بیکاری و نظیر آن را متوجه سیاستهای دولت پیشین کرد. اما ماجرا وقتی جالبتر شد که احمدینژاد به بهانه این گزارش روحانی را به مناظره فراخواند، یک دوئل سیاسی که میتوانست یادآور رویدادهای سال ۱۳۸۸ و مناظرههای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آن سال باشد.
احسان مهرابی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی، در گفتوگو با شهرگان این اقدام محمود احمدینژاد و گزارش حسن روحانی را بررسی میکند.
– درخواست محمود احمدینژاد برای مناظره با حسن روحانی را چگونه تحلیل میکنید؟ هشدار برای شکستن سکوت چند ماهه او؟
طبیعتاً تیم احمدینژاد همچنان تمایل دارد که در فضای سیاسی کشور نقشآفرینی کند. پیشنهاد مناظره فرصت مناسبی است که احمدینژاد با مطرح کردن مجدد خود از تریبونهای سیاسی و رسانهای دوباره بهرهمند شود.
احمدینژاد در نامه خود به اسفندیار رحیممشایی نیز اشاره کرده بود و لذا طبیعی است که این گروه به انتخابات آینده مجلس و انتخابات ریاست جمهوری آینده چشم داشته باشد. البته در نگاه سیاسی احمدینژاد به قدرت سه قوه در کشور، مجلس آن قدرت مطلوب و مورد نظر او را ندارد. گروه احمدینژاد چهرههای کافی نیز در اختیار ندارد که با اتکای به آنها و حضور در انتخابات مجلس یک فراکسیون قابل اعتنا در مجلس داشته باشد. به این ترتیب شاید احمدینژاد خود و یا اسفندیار رحیم مشایی را در قامت یک کاندیدای بالقوه انتخابات ریاست جمهوری احساس میکند و قصد دارد که با این مناظره به زعم خود از هماکنون مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری آینده را انجام دهد.
– آیا آقای روحانی باید به این درخواست پاسخ مثبت بدهد؟ پاسخ مثبت یا منفی او چه تبعاتی خواهد داشت؟
مناظره در فرهنگ سیاسی به نوعی حریف را به مبارزه طلبیدن محسوب میشود. بنابراین ابتدا اطرافیان آقای روحانی با طرح شرطهایی به استقبال مناظره رفتهاند تا به نوعی در مقابل مبارزهطلبی احمدینژاد عقبنشینی نکرده باشند اما شرطهایی که آنان مطرح کردهاند امکان برگزاری مناظره را کمرنگ میکند. شرط راستگویی آقای احمدینژاد برای مناظره که آقای ترکان مطرح کرده است، عملا کنایه به آقای احمدینژاد و یادآور همان مناظرههای انتخاباتی است که آقای موسوی و کروبی نیز احمدینژاد را دروغگو خواندند.
برگزاری مناظره بین رئیس جمهور و روسای جمهور سابق و یا دیگر مسئولین تاکنون سابقه نداشته است. آقای احمدینژاد در زمان ریاست جمهوری خود به اقدامات هستهای آقای روحانی در زمان ریاست بر شورای امنیت ملی حمله زیادی کرد و آقای روحانی هم اعلام کرده بود که «اگر آقای احمدینژاد حاضر به دفاع از اظهارات خود پیرامون دیپلماسی هستهای نظام باشد، آمادگی دارم جهت تنویر افکار عمومی با او مناظره داشته باشم». اما پیشنهاد این مناظره از سوی آقای احمدینژاد جدی گرفته نشد چرا که اصولا روسای جمهور در جایگاه رئیس قوه برای خود شانیتی قائل هستند که مناظره با رئیس جمهور سابق یا مدیران سابق را مطلوب نمیبینند. از سوی دیگر با توجه به این که آقای روحانی در موضع رئیس جمهور قرار دارد از دیدگاه مشاوران او برگزاری مناظره بیشتر به سود آقای احمدینژاد تمام خواهد شد چرا که اینک او در مقام حملهکننده ظاهر خواهد شد و آقای روحانی در موضع یک رئیس جمهور باید دفاع کند.
حتی اگر آقای روحانی مناظره را بپذیرد صداوسیما ممکن است به این مناظره تن ندهد چرا که در بین مسئولین نظام نیز این نگرانی وجود دارد که احمدینژاد مانند انتخابات ریاست جمهوری گذشته موضوع مناظرهها را شخصی کرده و آن را تبدیل به یک درگیری کلان سیاسی مانند انتخابات سال ۱۳۸۸ کند که تبعات آن قابل مهار کردن برای مسئولین و دستگاههای امنیتی نباشد.
اما به هر حال حاشیهها و اظهارنظرهای مربوط به مناظره تا مدتی فضای سیاسی کشور را به خود مشغول خواهد کرد.
– در مجموع، اکنون احمدینژاد و یاران او در ساختار قدرت جمهوری اسلامی چگونه جایگاهی دارند؟ آیا حضور علی خامنهای در راس حکومت ایران به عنوان کسی که ۸ سال محمود احمدینژاد را مورد حمایت قرار داد، او و اطرافیانش را در ساختار نظام بیمه نمیکند؟
نقش و کارکرد احمدینژاد در نظام سیاسی پایان یافته است و او تنها به این نکته امیدوار است که با شکست کاندیداهای اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ خود را به عنوان تنها کسی مطرح کند که امکان پیروزی در یک انتخابات ریاست جمهوری را دارد. نزدیکان رهبری اما اعتماد گذشته به احمدینژاد را ندارند و بسیاری از اصولگرایان نیز به دلیل حذف شدن در دوره او از احمدینژاد کینه به دل گرفتهاند.
از سوی دیگر احمدینژاد با وجود به کار بردن منابع مالی فراوان برای برنامههای سیاسی نتوانسته است هویت سیاسی قابل اعتنایی برای خود و اطرافیانش در فضای سیاسی تعریف کند چرا که نگاهش تنها نگاه انتخاباتی بوده و برای جایگاههایی نظیر احزاب و یا تشکلها شانیتی قائل نبوده. در بین اطرافیان اصلی آقای احمدینژاد نیز چهرههای انگشتشماری قابلیت ادامه حیات در فضای سیاسی کشور را دارند. به همین دلیل گروه احمدینژاد تنها امکان حیات در درگیریهای سیاسی را دارد و در فضای سیاسی فعلی نیز امکان بروز جدی نخواهد داشت.
همزمان محمود احمدینژاد درگیر دادگاه هم هست. گمان میکنید این دادگاه بتواند او را محکوم کند؟
طرح موضوع احضار احمدینژاد به دادگاه نیز حکایت از این دارد که بخشی از اطرافیان رهبری به دنبال تسویه حساب با احمدینژاد هستند. البته موضوع دادگاه احمدینژاد تا به جایی پیش خواهد رفت که موجب دلسردی نیروهای افراطی حامی رهبری نشود، چرا که از دیدگاه بسیاری از آنان احمدینژاد منهای تیم مشایی همچنان گزینه مطلوبی برای حذف جریانات سیاسی قدیمی از عرصه قدرت است.
– اساسا آیا محمود احمدینژاد چیزی در چنته دارد که با تهدید به افشای آنها بتواند در سطح بالای حکومت ایران ایجاد نگرانی کند یا تنها لاف میزند؟
بیشتر از اطلاعات احمدینژاد نوع رفتار او ممکن است اطرافیان رهبری را نگران کند. در فضای سیاسی شایعههای زیادی درباره اسنادی که احمدینژاد در دوران سرپرستی وزارت اطلاعات در اختیار گرفته مطرح است اما درباره هیچ یک از این شایعات گزارههای قابل اعتنایی وجود ندارد. از سوی دیگر نوع رفتار احمدینژاد تا حدودی تاثیر گذشته را از دست داده و به تعبیری دست او دیگر رو شده است. پس از رد صلاحیت اسفندیار رحیم مشایی گمانهزنیهایی از این دست درباره رفتار احتمالی احمدینژاد مطرح میشد اما در نهایت احمدینژاد تصمیم گرفت که به اقدام خاصی دست نزند، شاید به این دلیل که احساس میکرد همچنان میتواند در فضای آینده نقش داشته باشد. با این تحلیل بعید است که احمدینژاد همه راههای پشت سر خود را خراب کند و به یک درگیری جدی تن دهد مگر این که این نگرانی را داشته باشد که اگر در مقابل موضوع دادگاه واکنش جدی نشان ندهد از فضای سیاسی کشور به کلی حذف شود.
– درباره گزارش حسن روحانی از عملکرد ۱۰۰ روز دولت خود بحثهای بسیاری شده، اما آنچه حامیان او مانند هاشمی رفسنجانی مطرح میکنند این است که آقای روحانی خیلی از واقعیات را نگفته است. آیا واقعیت اقتصادی کشور تلختر از آمارهای آن شب روحانی بود، نظیر رشد منفی اقتصادی حدود ۶ درصد یا تورم بیسابقه در ۵۰ سال اخیر؟
شاید منظور هاشمی رفسنجانی و دیگر افراد نزدیک به روحانی از واقعیات کشور به جز وضعیت اقتصادی، فساد مالی رخ داده در دولت احمدینژاد باشد. از سوی دیگر برخی از واقعیتهای اقتصادی ممکن است به مرور خود را نشان دهد چرا که برخی از تاثیرات آن در چند ماهه اخیر دولت روحانی امکان بروز نداشته است. به هر حال آقای هاشمی به آمار کشور دسترسی دارد و ممکن است برخی از مطالبی که مد نظر داشته با نگاه به این آمار بوده باشد اما این اظهار نظر میتواند یک کنایه سیاسی هم به حامیان احمدینژاد باشد.
– آقای روحانی در گزارش خود بیشتر به وضعیت اقتصادی کشور تکیه کرد تا اوضاع سیاسی و فرهنگی. ترکیب کابینه او هم نشان میدهد که بیشتر اهتمام به حل مسائل اقتصادی دارد تا گرایش به آزادیهای سیاسی و فرهنگی. آیا این حد از محافظهکاری متضاد با شعارهای انتخاباتی او نیست؟
آقای روحانی سیاست خارجی و اقتصاد را در اولویت خود قرار داده است. البته برخی به کنایه این نکته را مطرح میکنند که آقای خاتمی در ابتدا سیاست را در اولویت خود قرار داده بود اما در اقتصاد موفقتر شد. شاید در مورد آقای روحانی هم این اتفاق رخ دهد.
تاکید روحانی بر سیاست خارجی و اقتصاد شاید به این خاطر باشد که او گمان میکند امکان بیشتری برای دستیابی به توفیق در این حوزه نسبت به حوزههای دیگر دارد. روشن است که حل مشکلات سیاسی بدون هماهنگی و همکاری نهادهای زیر نظر رهبری و خود رهبری ممکن نیست. از سوی دیگر تحریمهای بینالمللی و تبعات ناشی از آن فضایی را فراهم کرده که آقای روحانی در سایه این فضا احساس میکند رهبر جمهوری اسلامی به اجبار هم که شده به حداقلی از سازش با غرب تن میدهد و به این دلیل در فضای موجود میتوان بخشی از توافق با غرب را پیش برد. آقای روحانی همچنین احساس میکند که با حل مشکل خارجی به مرور ممکن است به صورت خودکار بخشی از مشکلات داخلی را هم حل کند اما دراین فضا احتیاط میکند که مسائل هستهای و سیاست خارجی با درگیریهای داخلی مخلوط نشود، چرا که اگر این اتفاق رخ دهد و رهبر جمهوری اسلامی توافق با غرب را به معنای شکست سیاسی خود تعبیر کند، زیر میز مذاکره با غرب خواهد زد.
از سوی دیگر شاید روحانی به تکرار اتفاقاتی مانند دوره هاشمی رفسنجانی خوشبین است. به این معنا که شاید او امیدوار است با توافق در پرونده هستهای و گشایش در وضعیت اقتصادی، فضای اجتماعی جدیدی در کشور رقم بخورد که تبعات این فضای اقتصادی و اجتماعی جدید اتفاقاتی مانند تغییر سبک زندگی در دولت هاشمی و پیروزی خاتمی را رقم بزند. شاید او به این دلیل که امکان درگیری با نهادهای زیر نظر رهبری برای تغییر در فضای سیاسی و اجتماعی را غیرممکن میبیند به تغییرات اجتماعی دل بسته است.
– گمان میکنید ماجرای حصر رهبران جنبش سبز در دولت حسن روحانی به کجا برسد؟ امیدی به رفع حصر آنها و دیگر زندانیان سیاسی هست؟
رهبر جمهوری اسلامی تا زمانی که رفع حصر سران جنبش سبز و آزادی زندانیان سیاسی به معنای پیروزی مخالفان تعبیر شود به این امر تن نخواهد داد. رفع حصر آیتالله منتظری نیز در شرایطی رخ داد که موضوع عملا از شدت و حدت افتاده بود بنابراین ممکن است اطرافیان رهبری برنامهای را برای رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی داشته باشند اما این اقدام در فضایی رخ خواهد داد که مخالفان نتوانند به تعبیری جشن پیروزی برگزار کنند.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید