سایه حضور احمدینژاد بر گزارش «توزیع حس شادمانی» در ایران
شهرگان: با توجه به گزارش ارائه شده در مورد میزان حس شادمانی مردم دنیا، مردم ایران از معیارهای شادمانی، فاصله بسیاری دارند. بودن در رتبه ۱۱۵ در بین ۱۵۰ کشوری که مورد بررسی قرار گرفته است مایه ناامیدی بزرگی برای جامعه ایران است. اینجا کشور خیام، یکی از بزرگترین شعرای کلاسیک فارسیزبان است که حدود هزار سال قبل گفته بود آیینش، آیین شراب و شادمانی است.
در این پژوهش، علاوهبر تحقیقات از شهروندان این کشورها درباره سلامت روانی آنها، فاکتورهای دیگری از جمله امید به زندگی سالم، سطح فساد، تولید ناخالص داخلی، آزادی انتخاب، سطح حمایت اجتماعی و سخاوتمندی شهروندان نیز بررسی و درنظرگرفته شده است.
علی اکبر مهدی، پروفسور جامعهشناس دانشگاه وزلین اوهایو، که تحقیقات گستردهای در جوامع خاورمیانه دارد معتقد است سیاستهای حکومت پس از انقلاب ۱۹۷۹ عامل اصلی چنین رتبه پایینی در این نمودار جهانیاست. وی به «المونیتور» گفت: «با وجود فضای انقلابی در سه دهه گذشته در ایران و محدودیتهای سنگین در تمام ابعاد زندگی خصوصی و عمومی شهروندان، دیدن ایران در چنین رتبه پایینی از شادمانیِ شهروندان، تعجب برانگیز نیست.»
تقریبا تمام کشورهای منطقه از جمله اسرائیل، امارات متحده عربی، عمان، قطر، کویت، عربستان سعودی، ترکیه، لبنان و تونس در رتبهای بالاتر از ایران قرار دارند. حتی کشورهایی مانند پاکستان، عراق و فلسطین که به باور عمومی و به دلیل ناآرامیهای نظامی شرایطشان بدتر از ایران است در زمینه «میزان شادمانی» موقعیت بهتری نسبت به ایران دارند.
علی، دانشجویی ۲۶ ساله، که از ماشین شخصیاش برای مسافرکشی استفاده میکند میگوید:«نگاه کنید چطور آنها از ما جلو زدهاند، ما حتی از پاکستان و فلسطین هم بدبختتریم. من فکر میکنم این رتبهبندی دقیق است. من خودم دیگر هیچ دلخوشیای در زندگیام ندارم. ما کجا میتوانیم برویم؟ هرجا که برویم مزاحممان میشوند؛ همه جا گشت ارشاد هست، همیشه استرس دارم. حتی دوست دختر هم ندارم و ازدواج را هم که تنها باید به خواب ببینم.»
بسیاری در ایران معتقدند فضایی که احمدینژاد در چند سال گذشته در ایران بهوجود آورده چیزی شبیه فضاییست که در آثار کافکا دیده میشود. سیرکی بیپایان و طاقت فرسا. نتیجه چنین فضای کافکایی، افسردگی بیشتر است. در نمودار این گزارش، تولید ناخالص ملی از سال ۲۰۰۹ و سطح فساد از سال ۲۰۰۸ محاسبه شده است و چنانچه این دادهها پس از تحریمهای فلجکننده بینالمللی وارد بر ایران درنظرگرفته شده بود، رتبهای به مراتب پایینتر از صدوپانزدهم نصیب ایران میشد.
هرچند زمان زیادی برای جبران نیاز است، اما نشانههایی از امیدواری در بعضی از مردم دیده میشود. یک فعال سیاسی و یکی از فعالان جنبش سبز ۲۰۰۹ که مدتی را نیز زندانی بوده است به «المونیتور» گفت: «بعد از تقلب در انتخابات ۲۰۰۹، خشم، جامعه را فراگرفته بود. مردم به خیابانها آمدند و اعتراض کردند؛ خیلیها کشته شدند، بسیاری زخمی گشتند، بسیاری به زندان انداخته شدند و بسیاری به گروگان گرفته شدند. دو سال بعد، رهبران آن جنبش بازداشت شدند. از پاییز ۲۰۱۱ تا تابستان ۲۰۱۲، اسرائیل مرتب ایران را به حمله نظامی تهدید میکرد و مردم ترسیده بودند. بعد از تمام این اتفاقات ما حتی از این رتبه هم میتوانستیم پایینتر باشیم. اما این مردم ماتمزده امیدشان را از دست ندادند و به حسن روحانی رای دادند. اکنون او باید از “کلید”ش برای باز کردن دروازههای شادمانی استفاده کند.»
این فعال سیاسی امیدوار، یاد میرحسین موسوی، رهبر جنبش سبز را زنده میکند که همراه همسرش، زهرا رهنورد، بیش از هزار روز است که تحت بازداشت خانگیاست و بیانیه هجدهم خود را با شعری از محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعر معاصر ایران به پایان رسانده بود:
«طفلی به نام شادی دیریست گم شدهست
با چشمهای روشن براق
با گیسویی بلند به بالای آرزو
هرکس از او نشانی دارد
ما را کند خبر
این هم نشان ما
یک سو خلیج فارس
سوی دگر خزر»
———–
منبع: گزارش منتشر شده در وبسایت المونیتور
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید