قسمتی از فیلمنامهی «۶۵ کیلو گرم» نوشتهٔ سعید نصیری
تابلوی جدول مسابقات با حذف نام کشتیگیر کوبا و قرار دادن اسم آرش و کشتیگیر روس حریف بعدی آرش را معرفی میکند.
داخلی / سالن استراحت کشتیگیران / ادامه
محسن و آقا محمد در حالِ، تَر و خشک کردن آرش هستند. آقای حسینی وارد میشود.
آقای حسینی: روس آمریکا رو برده. آرش باید با روس مبارزه کنه. برای چند لحظه هر چهار نفر سکوت میکنند.
زیر متن: ترسیدن هر چهار نفر از مبارزه آرش با روس.
آقا محمد: مهم نیست، آرش فقط باید بهش نزدیک نشی و سعی کنی ازش اخطار بگیری.
آرش به نشانه تایید حرفهای مربی تند تند سر تکان میدهد.
داخلی / سالن مسابقات / ادامه
گوینده سالن اسم آرش را و کشتیگیر روس را صدا میزند. آرش همراه محسن و آقا محمد وارد سال میشود و روی تشک میرود. کشتیگیر روس با لبخند روی تشک میآید.
زیر متن: کشتیگیر روس مطمئن در کسب پیروزی. آرش مصمم برای جبران شکست سال قبل و کسب پیروزی.
کشتی شروع میشود و کشتیگیر روس در ابتدای مبارزه با امتیازهای زیاد از آرش جلو میافتد. آرش تقریبا کشتی را واگذار کرده. تماشاگران ایرانی سکوت کردهاند. آقا محمد و محسن در کنار تشک ناامیدانه او را راهنمایی میکنند. اما در لحظات پایانی مبارزه وقتی کشتیگیر روس قصد بارانداز کردن آرش را دارد با بدل آرش مواجع میشود و در خاک گیر میافتد. آرش او را در خاک نگه میدارد. تماشاگران از شدت خوشحالی از جای خود بلند میشوند. آقا محمد و محسن با صدای بلند فریاد میزنند.
آقا محمد: همینطوری نگهش دار آرش ۱۰ ثانیه.
شانههای کشتیگیر روس با تشک آشنا میشود و در همین حال وقت مسابقه به اتمام میرسد و آرش در عین ناباوری برنده مسابقه میشود. اما مربی کشتیگیر روس به رای اعتراض میکند و تقاضای ویدئو چک میدهد. رئیس تشک بعد از بازبینی فیلم دوباره رای خود را تایید میکند و دست آرش به عنوان فرد پیروز بالا میرود. آرش بعد از بالا رفتن دستهای خود مشتهایش را گره میکند و به کشتیگیر روس نزدیک میشود و بر سر او فریاد میکشد. کشتیگیر روس قصد حمله میکند که با میانجیگری داور از هم جدا میشوند. تماشاگران سالن به شدت آرش را تشویق میکند. آرش قصد رفتن به سالن استراحت را دارد و دوباره خبرنگار به او نزدیک میشود.
خبرنگار: فکر میکردی بتونی این کشتی رو ببری؟
آرش نفس زنان: احساسم میگفت برنده میشم. به هر حال خوشحالم که تونستم برم فینال و دل هموطنامو شاد کنم.
خبرنگار: به نظرت حریف فینالت کیه؟
آرش: نمیدونم، اما احتمال میدم از فرانسه باشه؟
خبرنگار: بله باید با برنده اسرائیل و فرانسه مسابقه بدی؟
زیر متن: شادی آرش با شنیدن این خبر به حداقل میرسد
آقا محمد با کشیدن و هدایت کردن آرش را به سمت سالن استراحت کشتیگیران مصاحبه تلویزیونی او را قطع و نیمه تمام میگذارد.
داخلی / اتاق رختکن / ادامه
آرش رو صندلی نشسته و آب مینوشد و محسن بدن او را ریکاوری میکند. آقا محمد وارد اتاق میشود.
آرش: چی شد؟
آقا محمد: هنوز شروع نشده.
آرش: میخوام از نزدیک ببینم.
آرش از اتاق خارج شده و به سمت سالن میرود. محسن و آقا محمد با تعجب از حرکت آرش به دنبال او میروند. محسن یک لباس گرم در حین راه رفتن به آرش میدهد و آرش نیز گرمکنش را میپوشد.
آقای حسینی دست به سینه در سالن ایستاده و مبارزه کشتیگیر اسرائیل و فرانسه را نگاه میکند تا حریف آرش در فینال را بشناسد. آرش و آقا محمد و محسن نیز به سالن میآیند تا این مبارزه را از نزدیک ببینند. کشتیگیر اسرائیل مبارزه را میبرد و به فینال میرسد. آرش و بقیه اعضای تیم شدیداً شوکه شدهاند. آرش لحظهای مات و مبهوت به کشتیگیر اسرائیل خیره میشود.
گزارشگر بیبیسی: خوب بینندگان همین الان کشتیگیر اسرائیلی تونست کشتیگیر فرانسه رو شکست بده و به فینال مسابقات که امروز بعد از ظهر در همین سالن انجام میشه راه پیدا کنه و از اونجا که کشتیگیر ما نمیتونه به دلیل مسائل سیاسی دو کشور با اون مبارزه کنه باید از همین الان کشتیگیر اسرائیل رو قهرمان این وزن بدونیم. با ما باشید با ادامه مسابقات کشتی انتخابی المپیک ۲۰۲۰.
آرش به سمت راهروی ورودی سالن میرود و در گوشهای خلوت مینشیند و شروع به گریه کردن میکند. آقا محمد و بقیه اعضای تیم به او ملحق میشوند و محسن قصد دلداری دادن به او را دارد. آقا محمد با اشاره چشم هم از محسن و هم از آقای حسینی میخواهد او را با آرش تنها بگزارند. محسن و آقای حسینی از قاب تصویر خارج میشوند. آقا محمد او را بلند میکند، آرش دستهایش را جلوی صورتش میگیرد که اشکهایش دیده نشود. آقا محمد او را در آغوش میکشد.
آرش در حال جمع کردن وسایل شخصی خودش است، عکس لیلا را از گوشه آینه برمیدارد و به فکر فرو میرود.
زیر متن: آرش بین دو راهی برای یک تصمیم بزرگ. خواسته لیلا و کسب سهمیه المپیک و یا دست خالی برگشتن به ایران.
صدای در زدن
آرش: بیا تو.
آقا محمد داخل میشود.
آقا محمد: آرش حاضر باش. باید بریم فرودگاه.
آقا محمد به آرش نزدیک میشود و دست روی شانههای او میگذارد.
آقا محمد: وقتی نخواد بشه نمیشه. گاهی آدم تو زندگیش کاری از دستش نمیاد.
آقا محمد از اتاق خارج میشود و در را میبندد.
داخلی / سالن مسابقات / ادامه
تابلوی جدول مسابقات با نشان دادن فینال وزن ۶۵ کیلوگرم اسم آرش را در جلوی اسم کشتیگیر اسرائیل ثبت میکند.
گزارشگر بی بی سی در حال گزارش دادن است.
گزارشگر: بله هموطنان عزیز همینطور که میدونید امروز صبح کشتیها تموم شد و فینالیستهای چهار وزن اول مشخص شدن و قراره تا لحظاتی دیگه برای قهرمانی و کسب سهمیه المپیک با هم مبارزه کنن و همونطور که میدونید آرش فرخی تنها نماینده ایران در این مسابقات با توجه به رسیدن به فینال و درصد زیاد قهرمانیش به خاطر حضور کشتیگیر اسرائیل در فینال از این مسابقه انصراف داد و تا لحظاتی دیگه همینطور که مشاهده میکنید دست کشتیگیر اسرائیل بدون حضور کشتیگیر ایرانی بالا خواهد رفت.
ناگهان…..
لینک خرید کتاب ۶۵ کیلو گرم از وب سایت شرکت کتاب لس آنجلس:
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید