هیاهو در برابر تصمیم قاضی مبنی بر برائت ژیان قمیشی از اتهام تهاجم جنسی
مهین میلانی
۱۶ ماه پیش، تعدادی از زنانی که با ژیان قمیشی -روابط کینکی سکس (سکس خشن) برقرار کرده بودند، به دادگاه شکایت میبرند مبنی بر اینکه ژیان قمیشی بر آنها تهاجم سکسی روا داشته است.
ژیان قمیشی – مجری و اداره کنندهٔ محبوب و کارآمد برنامهٔ بسیار پرطرفدار” Q” در سی بی سی کانادا و گالاهای این تلویزیون و به قولی آمباسادور این کوپوریشن- از کار برکنار میشود و پاسپورتش را مصادره میکنند. از زندان با پرداخت ۱۰۰۰۰۰ دلار بیرون میآید و فقط اجازه دارد در خانهٔ مادرش اقامت کند.
در این مدت بارها دادگاه به بررسی شکایت همهٔ زنانی که مدعی بودند مورد تهاجم سکسی ژیان قمیشی قرار گرفتهاند میپردازد و به طرفین این امکان را میدهد که شواهد و مدارک لازم را فراهم آورند.
زنان شاکی نیز وکلای خود را دارند و حتی از جانب دولت اونتاریو مبالغی برای آنها در نظر گرفته میشود برای جمع آوری منابع لازم در تأیید ادعای خود.
قمیشی در فیس بوک خود میگوید که رفتارهای خشنی که با پارتنرهایش داشته است بر مبنای توافق بوده است.
زنها و رسانهها و سی بی سی پافشاری میکنند و ژیان قمیشی یکی از ماهرترین وکلا به نام “ماری هنین” برای دفاع از خود استخدام میکند. این وکیل علیرغم فضایی که کاملأ برعلیه موکل او در کانادا ایجاد شده بود، از اولین روز دادگاه پس از صحبت با زنان شاکی و با در دست داشتن مدارک لازم اعلان میکند که ژیان قمیشی بی گناه از دادگاه بیرون خواهد آمد.
دادگاه در تاریخ ۲۴ مارچ ۲۰۱۶ بالاخره تصمیم نهائی خود را در رابطه با چندین اتهام تهاجم جنسی مبنی بر برائت ژیان قمیشی از تمامی شکایتهای زنان اعلام میکند. از آنجا که هیچ مدرکی و عکس و شاهد سومی وجود ندارد، دادرسی بر مبنای سخنان زنان شاکی پیش میرود و وکیل و دادستان با پرسش از آنان حول صحبتهایی که کرده بودند دادرسی را پیش میبرند.
زنان شاکی اطلاعات لازم را هنگام صحبت با رسانهها، هنگام بازجوئی پلیس و در دادگاه ارائه نکردند و این سبب شد که حرفهایی که در مورد تهاجمهای جنسی از جانب ژیان قمیشی مطرح کرده بودند بی اعتبار اعلام شود.
بسیاری از وکلای کانادا از تصمیم قاضی به عنوان یک تصمیم بسیار خوب یاد کردند و معتقدند که سیستم دادگستری جنائی بسیار کامل عمل کرده است.
در عین حال معترضین فمینیست در خیابانهای کانادا معتقد هستند که وکیل قمیشی به زنان خیانت کرده و تصمیم قاضی ناعادلانه بوده است. و در ارتباطات جمعی توئیتر و فیس بوک و غیره، مخالفین تصمیم دادگاه قاضی را پیرمردی خواندهاند با صفات شرمنده، زن ستیز، کینه جو، قربانی ستیز، بی اطلاع، ستمگر، تهوع آور و یک مرد سفید پوست که نفسش از جای گرم بلند میشود.
بدین مناسبت گفت و گویی دارم با مژده شهریاری، وکیل دادگستری در ونکوور.
مژده شهریاری مدتی در مقام قضاوت در امور پناهندگی و مهاجرت نیز مشغول به کار بوده است. وی جایزهٔ بهترین کارگردانی فیلم کوتاه در فستیوال فیلم مونتانا در سال ۱۹۹۵ به نام “لطفاً نمک” را از آن خود ساخت. مژده شهریاری بینانگزار و طراح گروه “رقص آتش” نیز هست. او سخنرانیهای بسیاری در ونکوور داشته و به مناسبتهای مختلف مقالاتی در نشریه فارسی زبان «آینده» و «شهروند بیسی» نوشته است.
ذکر فعالیتهای متعدد مژده شهریاری از این نظر اهمیت دارد که توانائیهای او در زمینههای گوناگون هنری، فرهنگی و اجتماعی علاوه بر شغل وکالت که به طور دائم او را با افراد متفاوت و مسائل مختلف روبرو میسازد و هم چنین آشنائی وی با سیستم حقوقی کانادا، میتواند بسیار کمک کند تا پدیدهها را از جنبههای گوناگون بررسی نماید و تنها به موارد مطرح در سطح یا پیش داوریها خود را محدود ننماید.
هیاهویی که ایجاد شده ربطی به موضوع نداره
مهین میلانی: ماجرای قمیشی را چگونه میبینید؟
مژده شهریاری: به نظر من هیاهویی که الان ایجاد شده ربطی به موضوع نداره. یعنی اینکه خشونت علیه زنان توی جامعه زیاد هست و امکانات هم برای اکثر زنان وجود نداره که بتونند با خشونت مقابله کنند، چاره سازی کنند، دادرسی کنند. این مقوله رو من قبول دارم. ولی این دادگاه با شواهدی که من از بیرون میبینم – طبیعتأ من از همهٔ موضوعاتش اطلاع ندارم – انتخاب خیلی بدی بوده برای پرچمدار شدن در رابطه با کسانی که می خوان در مورد مسائل خشونت علیه زنان سر و صدا کنند و خواستار تغییر و تحول در جامعه هستند. با هم چفت نیستند. حالا چرا. دلیل اصلیش آینه که این جوری که از توی دادگاه دراومد، سه تا زنی که از ژیان قمیشی شکایت کرده بودند هر سه تاشون دروغ گفته بودند. و دروغ گفتنشون نه فقط به رسانهها و ارتباطات جمعی و تلویزیونها و غیره، بلکه همین طور به پلیس وقتی شکایت کردند دروغ گفته بودن و فقط بخشهایی از وقایع رو که خودشون برای محکوم کردن ژیان قمیشی دست چین کرده بودند اعلام کردند. به وکیل دولت که باید پرونده رو ببره به دادگاه و ازش دفاع کنه، به او نیز دروغ گفتند. این کلمه رو هم من همین جوری الکی نمیاندازم. این چیزیه که ثابت شده و خودشون هم هیچ کدوم در این رابطه حرفی ندارند بزنند. چون بعد از دادگاه شما حتماً در جریان بودین، باز مصاحبهها ادامه داره. و هیچ کدومشون نتونستن توضیح بدن که برای چی یک بخشی از رفتار خودشون رو، تماسهای خودشون رو در موقع شکایت اطلاع ندادن.
مبنای دادگاه بر اینست که پایه و اساس شکایت مشخص شود
و در نتیجه میرسیم به اینجا که یک صحبتی که من الان میشنوم آینه که “ما کسانی رو که مورد تهاجم جنسی قرار گرفتند باور میکنیم.” خوب این سئوال پیش میاد که این یعنی چی. یعنی هرکسی که اومد جلو نسبت به هرکسی شکایتی کرد اگر محتوای این شکایت جنبهٔ جنسی و خشونت جنسی داشت یعنی دیگه کار همون جا باید تموم بشه؟ این به نظر من اصولأ قابل تفکر نیست. یعنی انقدر پرت و پلاست که بعضی وقتها شک میکنم افرادی که این حرف رو میزنند خودشون متوجه هستند که دارند چی می گن یا نه. چطوری می شه امکان دروغ گفتن رو انکار کرد و آن هم بر پایهٔ ایدئولوژی فرد. تمام مبنای قانون و دادگاه براینست که شما پروسهای ایجاد کنید که اگر کسی شکایتی داره توی اون پروسه معلوم بشه که حق داره نسبت به اون شخص شکایت کنه و شکایتش پایه و اساسی داره یا نه. به ویژه زمانی که شکایت به دادگاههای جنایی مربوط می شه اعتبار حرفهای شاکی می تونه تعیین کننده باشه.
حالا می خواد مسئله دزدی باشه، می خواد خشونت معمولی باشه، خشونت جنسی باشه؛ هرچه می خواد باشه. یعنی این تفاوت رو ایجاد کردن فقط بر اساس خشونت جنسی، و اون هم فقط به نظر می رسه برای زنان، یک توهینه به زنان. یعنی ما یک کاتگوری خاص عجیب و غریبی داریم به نام زنان، انقدر نازک نارنجی هستیم که سئوال اصلأ نباید آزمون بشه. این کاملأ غیر منطقی است که بگوئیم هر موقع هر زنی به یک مرد اتهام تهاجم جنسی زد باید حرفشو دربست باور کنیم و متهم را چون مرد است بدون دادرسی در جا محکوم کنیم.
تصمیم قاضی: کاملأ منطقی و کاملأ درست
حالا در رابطه با پروندهٔ ژیان قمیشی هم نمیشه این رو خواست که هرزنی اومد جلو و گفتش که ژیان قمیشی با من تهاجم جنسی داشته، دربست دولت و پلیس و دادگاه و قاضی و همه بگن خوب همینه دیگه. درسته. و طرف رو بیاندازند زندان. این یک توقع عجیب و غریبیه به نظر من. در نتیجه من فکر میکنم که این دادگاه نشون داد که اگر آدم منطقی نگاه کنه به این نتیجه می رسه که نمیشه بدون دونستن کامل حقایق، بدون دادرسی درست و کامل، قضاوت کرد که یک شخص مجرم هست یا نه، و اکثریت افراد، خود سی بی سی و مراجع دیگه همه در واقع ژیان قمیشی رو بدون دادرسی محکوم کردند. و شاید برای همینه که انقدر سخته قبولش که دادگاه نتیجهٔ دیگری گرفت. به جای اینکه بپذیریم شاید اشتباه کردیم توی این قضاوت، حمله می شه به قاضی و به وکیل ژیان قمیشی که کارش رو انجام داده، که به نظر من کار خارق العاده ای نکرده. این ایمیلها وجود داشته، اون عکس وجود داشته. اون که نرفته اونا رو بسازه که شما دارین به اون حمله می کنین. چیزایی بوده که وجود داشته. چیزایی رو که وجود داشته و شما پنهان کردین. آورده در اختیار دادگاه گذاشته. به جای پریدن به اون باید یک خورده فکر کرد که خوب هیچ موقع در رابطه با هیچ کس نباید پیش داوری کرد. این شانس رو باید هرانسانی در مقابل هرجرمی، فرق نمی کنه این جرم چیه، داشته باشه از خودش دفاع کنه.
و این پروسهای بود که انجام شد. من به عنوان یک وکیل – البته وکیل امور جنایی نیستم – ولی نتیجهٔ دادگاه رو که الان جلومه می خونم، به نظرم تصمیم کاملأ منطقی و کاملأ درست میاد. یعنی جای هیچ تردیدی برای من باقی نمی گذاره که ژیان قمیشی نمیبایست محکوم میشده در رابطه با شکایتهای این سه زن. ظاهرأ یک شاکی و ماجرای دیگری هم هست که هنوز دادگاهش تشکیل نشده. در آن مورد پیشاپیش نظر نمیدم. شاید اون شاکی محق باشه. شخصیت ژیان رو هم من نه تأیید میکنم، راستش به من ربطی نداره… و شاید به نظر خیلیها با این ارتباطهایی که داشته آدم بدی بیاد. به اونش هم من کاری ندارم. اینها یک مسائل جداگانه است. شکلش هم هرجوری بوده، حالا گلو گرفته، سیلی زده، اینا راستش به من و شما ربطی نداره که شکلش چی بوده. آیا این خواستهٔ دو طرف بوده این ارتباط یا اینکه به زور کسی رو کتک زده و این بدون توافق دو طرف انجام شده؟
نظر قاضی رو اگر بخونیم نشون داده شده که اتهامات بی اعتبار بوده. خودشون برای خودشون تصمیم گرفتند که خوب این قسمت واقعیت رو می گیم، اینها رو نمی گیم. چرا؟ چون میخواهیم ژیان قمیشی محکوم بشه دیگه. و در نتیجه چطوری می شه تعیین کرد که بقیهٔ حرف هاشون هم چقدر واقعیت داره و چقدر نداره و براساس اون چیزی که روبروی دادگاه بوده، جلوی قاضی بوده، تصمیم کاملأ قابل پشتیبانیه و من واقعأ متاسفم که این گروههای فمینیستی الان برخوردشون یک هیاهوئیه که باز تأکید میکنم، ربطی به، یعنی این دادگاه نمی تونه مضمون این هیاهو رو پشتیبانی کنه.
هیچ مجرمی رو نمی تونی مجبور کنی شهادت بده
مهین میلانی: در میان حرفهایی که از معترضین به تصمیم دادگاه خیلی شنیده میشد، یکی این بود که چرا بیشتر زنان را زیر سئوال قرار دادید؟ پاسخ شما به این سئوال چیست؟
مژده شهریاری: خوب ببینید این یک اصل بسیار پایهای قوانین جنائی کاناداست که برای همه هست. هیچ مجرمی رو، مجرمی که به دادگاه می ره، شما نمی تونی مجبور کنی که شهادت بده. چرا؟ دلیلش خیلی مشخصه. دلیلش آینه که اونه که الان زندگیش زیر سئواله که چی قراره به سرش بیاد. ممکنه بیافته زندان… شما دقت کنین اگر برای این جرائم محکوم میشد، برای مثال اگر یک وکیل بی دست و پائی داشت، یا به هردلیلی، اگر این مدارک رو ژیان قمیشی اصلأ نگه نداشته بود، این مسائل معلوم نمیشد و برای سه جرم تهاجم جنسی و یک جرم خفه کردن محکوم میشد. سالهای سال توی زندان می موند. در نتیجه آزادی یک شخص، تمام زندگی یک شخص زیر سئواله. و این رو قانون در اینجا تعیین کرده و در مورد همه هم صدق می کنه که کسی رو در یک دادگاه جنائی مجبور نمی تونند بکنند که شهادت بده تا از شهادتش علیه خودش استفاده بشه. اون کسی که شکایت کرده چنین خطری متوجهش نیست. اون داره می گه که این اتفاق برام افتاده، میام به پلیس شکایت میکنم، می خوام که دولت این رو دنبال کنه. بر پایهٔ اتهاماتی که شاکی زده (در این مورد سه شاکی) در واقع کل دولت شخص رو به دادگاه می کشه و در نتیجه یک فرد متهم در مقابل قدرت دولت قرار می گیره.
مهین میلانی: تمام شهرت و زندگی و همه چیزش زیر سئوال رفته
مژده شهریاری: همه چیز. شما نگاه کنید با اینکه دادگاه رو “بند به بند” برده، ولی شهرتش که برنگشته. هنوز همون حرفها داره ادامه پیدا می کنه. شاید یک بخش کوچکی از اجتماع به این نتیجه رسیده باشند که خوب مجرم نبوده، ولی میبینیم که ژیان قمیشی هرگز به زندگی عادی خودش نمی تونه برگرده.
هرکسی که می ره دادگاه که گناهکار نیست
و باید این فکر رو کرد که هرکسی که می ره دادگاه که گناهکار نیست. تازه با این همه مواد حفاظتی که قانون گذاشته، با این حال گاه میشنویم، میبینیم که کسی که بی گناه بوده، محکوم شده. سالها توی زندان بوده. ۲۰ سال، ۲۵ سال، ۳۰ سال تا معلوم شده اشتباه شده. خوب این خیلی بهای زیادیه. در نتیجه قانون باید همین جور باشه که امکان این اتفاق رو کم کنه. و اگر این اشخاصی که شکایت کردند دارند حقیقت رو می گن، نیازی نیست که بخواد شهادت آنها با شهادت متهم مقایسه بشه. این رو باید یادآوری کرد که دادگاه کاری به گذشتهٔ هیچ کدوم از این شاکیها نداشته. این هم یکی از اون شایعاتیه که گاه من میشنوم که چرا راجع به گذشتهٔ آنها سئوال می شه. خیر. هیچ کدوم اینا نبوده. من الان نتیجهٔ دادگاه جلومه. از اول تا آخرش رو خوندم. هیچ صحبتی راجع به این نیست که مثلأ شخص ایکس که شکایت کرده، خودش با آدمهای مختلف ارتباط داره و… اصلأ کسی سراغ این چیزها نرفته. شما میگین که این اتفاق افتاده، و من دیگه بعد از این اتفاق اصلأ نمیخواستم ژیان قمیشی رو، نمیخواستم قیافهاش رو حتی توی برنامه هاش ببیینم. تراما داشتم. این… این…این…در همین رابطه از شما سئوال شده. بعد معلوم شده شما که این حرفها رو میزنی مدتی بعد براش ایمیل میفرستی و ازش می خوای که ارتباط رو باهات ادامه بده. توی ایمیلت خیلی مشخصه که جنبهٔ جنسی داره. طبیعیه که این سئوالات از اشخاص بشه وبه جز این اگر باشه همه در خطریم. همهٔ اونایی که میان این حرفها رو می زنن، ازکجا می دونن یک روز در زندگی خودشون متهم به چیزی نشن. باید آدم این رو در نظر بگیره و باید به همه این امکان داده بشه که بتونن از خودشون دفاع کنن به شکل صحیحش و اون تیم وکیل مدافعه که تشخیص می ده به نفع هست متهم شهادت بدهد یا نه. در این مورد نیازی نبود. اصلأ نیازی نبود که ژیان قمیشی شهادت بده چون اعتبار وصحت حرفهایی که علیه او زده شده بود کاملأ زیر سئوال رفت.
مهین میلانی: فکر نمیکنید این اعتراضات بخشی به علت اینست که جنس خشونتی که در مورد محاکمهٔ ژیان قمیشی از آن شکایت شده است متفاوت بوده و بسیاری از مردم به طور دقیق نمیدانند که از کدام نوع خشونت صحبت میشود؟ زیرا خشونت در ارتباط با سکس خشنی بوده که میبایست مورد توافق طرفین باشد. و می دانید که در این نوع سکس طرفین توافق میکنند که یکدیگر را کتک بزنند، دست و پای همدیگر را میبندند و از وسایل گوناگون برای آزار یکدیگر استفاده میکنند برای برقراری ارتباط جنسی.
مژده شهریاری: صد در صد این هم یک بخشی از آن هست. ولی فکر میکنم که خیلی سطحیتر از این حرفهاست. وقتی حرفهایی رو که زده می شه میشنوم، انگار آدمها به محتوا و به واقعیت کاری ندارند. یک شعاری هست که باید گفته بشه، یک هدفی هست، حالا واقعیت هم یک خورده قر و قاطی بشه که ما به اون هدف برسیم، که جامعه از نظر این افراد برای کسانی که ستم جنسی بهشون وارد شده، یا خشونت جنسی بهشون وارد شده بهتر بشه، هیچ عیبی نداره.
ولی حرف شما کاملأ درسته. و بازهمهٔ اینا از نظر قانونی بر می گرده به رضایت دو طرف. خواستهٔ دو طرف. خوشبختانه جمهوری اسلامی نیست اینجا که بخواد دولت تعیین کنه برای افراد بالغ چه جوری می تونن با هم ارتباط جنسی داشته باشن. تا زمانی که هردو نفر خواسته باشن، توافق کرده باشن، با زور و فشار نباشه به کسی ربطی نداره. و درسته ژیان قمیشی قبل از اینکه این زنها برن شکایت بکنن، خودش توی فیس بوکش نوشت که قراره یک اتفاقاتی بیفته. خودش فهمیده بود که یکی دو نفر از دوست دخترهای قدیمیاش می خوان یک حرفهایی بزنن. حالا گفته بود سر مسائل شخصی. من اونارم نمی دونم. ولی خودش گفته بود اهل ارتباطات جنسی هست که خیلی با استانداردهای آدمهای معمولی ممکنه جور نباشه. سکس خشن. ولی گفته اینا همه با توافق کسانی بوده که باهاشون ارتباط جنسی داشته. و حداقل در مورد این سه نفر نتیجهٔ این دادگاه آینه که نتونستن ثابت کنن غیر از این بوده.
یک نکتهٔ دیگه هم که خوبه آدم بهش فکر کنه آینه که این امکان هم هست که فرض کنین یک شخصی توی یک شرایطی توافق کرده نسبت به یک نوع ارتباطی بعد پشیمون شده. و خودش اذیت شده، گیج شده، یا اینکه چون این سروصداها شده بعد فکر کرده آه خوب این همچین هم جالب نبوده که من اینجوری با یک کسی ارتباط داشتم، اینهم ممکنه. یعنی ممکنه که این افراد تو اون شرایط جور دیگه ای مسئله رو دیده بودند، الان جور دیگه ای. ولی با این تغییر شما نمی تونی عطف به ماسبق کنی و یک کسی رو محکوم کنی. اون دیگه می ره تو مسائل اجتماعی، تو مسائل روانی، و البته حمایت لازمه. همهٔ اینا درسته. شاید لازم باشه که این توافق کردن خیلی مشخص و حتی در مواردی که خیلی نرماتیو نیست کتبأ باشه.
مهین میلانی: در حال حاضر خیلی افراد در این نوع ارتباط قرار داد مینویسند. تمام بندهاش رو قید میکنند و در صورت تخطی میتوانند شاکی باشند. حتی میتوانند قید کنند که در حین ارتباط اگر یکی از طرفین خواست توقف کند با کلام یا با علامتهایی به پارتنرش بگوید و او موظف است چنین کند.
مژده شهریاری: خوب یک طیفی از انسانها هستند که ممکنه فکر کنند اینا مشکل روانی دارند، به قول شما راهش همینه که قرارداد بنویسند. مطمئنم که ژیان قمیشی هم پشیمونه که چرا کتبأ توافق نامه نگرفته.
مهین میلانی: آگه بود که رو میشد
مژده شهریاری: آره دیگه. آگه بود که به اینجا نمیرسید. شفاهی بوده هرچی که بوده. به بقیه هم ربطی نداره که آدم چگونه ارتباط داره.
مهین میلانی: یک کسی درفیس بوک بحث میکرد که خوب خیلی چیزها را خیلیها توافق میکنند، آیا باید دید توافق برسر این چیزها درست است، مثل مقنعه سرکردن زنهای مسلمان میماند که بعضی از آنها می گویند ما خودمان قبول کردهایم ولی آیا در اساس این درست است؟
مژده شهریاری: خوب اینها بحثهای روانی و اجتماعی هست که میتواند جای خودش را داشته باشد. من نمی تونم بگم که در این زمینه صاحب نظر هستم. ولی این رو می دونم که رلهایی که بازی می شه تو این نوع مسائل، تو این ارتباط، عمومأ همیشه زن نیست که مورد کتک قرار می گیره. مواردی هست. خیلی وقتها از اون وریه. یعنی این مقایسه با زنی که چادریه خیلی درست نیست. چون می تونه زن باشه که خشونت می کنه، هرطرفش می تونه مرد یا زن باشه، هر دو جورش هست. حالا اگر بخواهیم اون جوری نگاه کنیم همهٔ ارتباطات باید بره زیر سئوال چون روابط اجتماعی یک روابط سالم و مساوی نیست. از کجا معلوم اون ارتباط “کاملأ” رمانتیک خیلی طبیعیه. کی می خواد این رو تعیین بکنه؟ از کجا معلوم. اون دیگه کار قاضی و سیستم حقوقی هست که باید تعیین کنه یک جرمی اینجا ایجاد شده. این افراد ادغام درد فیزیکی با سکس رو دوست دارند و شاید برای آنها رابطهٔ “نرمال” و “رمانتیک” عجیبه. به هرحال اینها مقولات اجتماعی و روانی است و تنها اگر همراه با توافق نباشه پای قانون به میان کشیده می شه.
گریبان خودتون رو هم یک روز می تونه بگیره
چه سیستم دیگه ای رو این افراد پیشنهاد میکنند
مهین میلانی: در میان برخی افراد چپ، چه ایرانیها و چه غیر ایرانیها یک نوع برخورد وجود دارد که اجازهٔ دیدن مسائل به صورتی دیگر را نمیدهد. علت در آن است که برفرض معتقد هستند که سیستمها در جوامع موجود در اساس حرکتهای غلطی نسبت به اقشار مختلف ازجمله نسبت به زنان دارند، لذا بدون اینکه برخورد مشخص با مسئله بکنند، از پیش آن را زیر سئوال میبرند.
مژده شهریاری: همون جوری که خودت می گی تصمیم گیریها سیاسی شده. می گویند سیستم قضائی سیستم بدی است، ضد زن هست، یک تصمیم گیریهایی شده که وارد آن نمیشویم. حالا این که آیا سیستم قضایی در غرب سیستم درستی است یا غلط وارد آن نمیشویم. بعد بر اون اساس شما میخواهید در مورد افراد و یک پروندهٔ مشخص تصمیم گیری کنید. من فقط به این افراد این رو میگم. چون تو کار حقوقیام این رو میبینم. گریبان خودتون رو هم یک روز می تونه بگیره. هیچ وقت آدم نمی تونه تو اجتماع مطمئن بشه که هیچ اتهامی بهش نزنند. این رو همیشه باید بهش دقت کرد. الان هرچی بخواد آدم می تونه بره به ژیان قمیشی بگه، ولی اینکه خودش هیچ گاه دچار اتهام نمی شه، این ساده نگریه. حالا اون افراد احتمالأ می گن خوب مژده شهریاری هم آغشتهٔ این سیستم هست که این حرفها رو می زنه. چه سیستم دیگه ای رو این افراد پیشنهاد میکنند، پیشنهاد میکنند که هرکس اگر بهش اتهام مسائل “ضدزن” زده شد مستقیم روانهٔ زندان بشه؟ این رو پیشنهاد میکنیم؟ پیشنهاد چیه، یک ذره باید به اینها فکر کرد. همین جوری گفتنش شاید شعارهای جالبی باشه. مسائل اجتماعی جای خودش رو داره. من این اعتقاد رو دارم که مسئلهٔ زنان در جامعه حل نشده. شیفت کرده. ولی راه حل این نیست. البته هنوز باید تلاش کرد تا ما زنها بتونیم محکم بایستیم و به ارتباطی که نمیخواهیم تن در ندهیم.
مهین میلانی: تو کشورهای غربی که می شه این کار رو کرد.
مژده شهریاری: بله. تو اون مملکتها و در خاورمیانه که کلاً داستانش فرق میکند. اینجا که می تونی بگی. ولی شرایط اجتماعی هنوز اینجا هم مساوی نیست. یعنی باز دخترها به صورتی بار میآیند که بیشتر سعی میکنند رضایت افراد رو بگیرند، خوب باشند. اینها هست. باید برای اینها چاره پیدا کرد. اینها را ما همه قبول داریم. ولی وقتی با یک شخصی داریم برخورد میکنیم، خوب باید به واقعیتها نگاه کنیم و دقت کنیم وقتی آزادی و زندگی یک فرد در میان هست، با شعار و پیش فرض به قضاوت یک انسان رفتن درست نیست.
باید در نظر بگیریم که ژیان قمیشی یک قهوهای پوست است
یک چیز رو هم باید در نظر گرفت. همهٔ مسائل رو نمیشه هی خلاصه کرد و محدود به یک کاتگوری کرد. این هم یک مشکل است که ما همه در تحلیلهایمان داریم. مثلأ اگر تمرکز من روی زنان است، همه چیز رو از روی این دریچه میبینم. اینجاهیچ وقت توی این دادگاه مطرح نشد، ولی فراموش نکنیم ژیان قمیشی قهوهای پوست است.
مهین میلانی: و خاور میانه ایست
مژده شهریاری: خاورمیانه ایست. مسائل راسیسم هم اینجا کار می کنه. یکی ممکن است تمام تمرکزش روی مسائل نژادپرستانه باشه. مسائل زنان رو نبینه. اینها همه با هم ارتباطهای پیچیدهای پیدا می کنه. ولی نمی شه گفت که تأثیری نداشته. وکیلش هم پوست قهوهای هست. اگر اون زنها همه سفید بودند، اون ور هم سی بی سی و همهٔ خبرنگارهایی که محکوم میکنند، آیا مسائل نژادپرستی هم اینجا تأثیر داشت یا نه؟
مهین میلانی: آیا امکان دارد که از جانب افرادی در سی بی سی زیرپایش را خالی کرده باشند و این زنان را وادارند که مسائلی را که به سالهای ۲۰۰۳- ۲۰۰۴ مربوط میشد به یکباره به این صورت مطرح کنند؟ به دلایل موفقیتهای ژیان قمیشی (که به گفتهٔ شما یک پوست قهوهای و خاورمیانهای بود) که در آن اواخر یک جوری به عنوان نمایندهٔ سی بی سی در گالا ها و همهٔ اجتماعات هنری – سیاسی حضور پیدا میکرد و حتی کسی او را برای کاندید شهرداری تورنتو قابل شناخته بود، دو تا کتاب نوشته بود، بیشترین دستمزد را داشت (۵۰۰۰۰۰ دلار در سال) و درکارش بسیار موفق و در میان مردم بسیار محبوب بود و بیش از ۱۶۰ ایستگاه رادیویی درآمریکای شمالی برنامهٔ Q را پخش میکردند و دو دفعه در همهٔ روزهای هفته برنامهٔ دوساعتهٔ او در صبح و شب پخش میشد.
مژده شهریاری: نمی دونم ولی به این شکل خیلی مشخص به نظر من بعیده. ولی نهایتأ نمی دونیم. چون وکیلش این مسائل رو مطرح نکرد. یعنی نیازی نبود. حالا آیا یک شواهدی بوده که نشون بده مسائلی مثل حسادتی که برپایهٔ نژاد پرستیه…. من اطلاعی ندارم.
خیلی سریع کسی رو که تا قبل مثل بت بود یک دفعه انداختند زیر اتوبوس
مهین میلانی: این ماجرا برای سی بی سی هم چندان خوش آیند نبود. و از اعتبار سی بی سی نیز کاسته شد. آیا تبرئه شدن ژیان قمیشی میتواند یک جوری خواست سی بی سی هم بوده باشد؟ میگفتند ژیان قمیشی آن اوایل با همکارها رفتارهایی داشته یا حرفهایی میزده که مناسب نبوده.
مژده شهریاری: من ترجیح میدهم وارد مسائل فرضی نشوم. چون شواهدی نیست براش. ببین یک چیزهایی رو، یک مرزهایی رو ممکنه ژیان قمیشی به اشتباه، خطهای قرمزی را پا اون ور تر گذاشته باشه.
مهین میلانی: خطهای قرمز مثل چی؟
مژده شهریاری: درمحیط کار چهارچوبهایی هست مبنی بر اینکه شما در محیط کار نباید با همکارهایت مرتب حالا به زبون خودمون متلک بیاندازی. این تو قانون بهش اجازه داده نمی شه. برای اینکه نمیشه اونوقت تعیین کرد واقعأ این برای شخص اوکی هست یا نیست. و بعد شخصی که زیر دست ژیان کار می کنه، اونجا شرایط نامناسبه. اونوقت بگه ببین ژیان من خوشم نمی آد که با من این جوری برخورد میکنی. این خط قرمزهای کاری رو باز من نمی دونم. دادگاهی تشکیل نشده. این رو این جا مشخص کنیم. اینها حرف هائیه که زده شده. ممکنه تخطی کرده باشه ولی مساوی باز با یک تخلف جنائی نمی شه. اینها با هم فرق میکنند. چیزی که می خوام بگم آینه که لزومأ نباید به این نتیجه رسید که یا ژیان مثلأ یک آدمیه بدون هیچ مشکلی و همه چیزش رو باید تأیید کنیم، یا اینکه باید بندازیمش زندان. شاید یک آدمیه که این وسطهاست. اشتباهاتی کرده. یک خورده اون هم تو کلهاش افتاده که آدم مهمیه. حد و مرزها رو نشناخته. آدمهای دور و برش هم همه بهش پرو بال دادند… اینجوری که میبینیم وقتی کسی معروف می شه چه داستانها درست می شه. همهٔ اینها دست در دست هم ممکنه…ممکنه من نمی دونم داده باشه، اشتباهاتی هم کرده باشه. ولی از اینجا بپریم به اینکه این تخلف جنائی بوده، تهاجم جنسی بوده، این دوتا مسئلهٔ مختلفه.
سی بی سی هم به نظر من حالا مسئلهاش هنوز تموم نمیشه. چون یک دادگاه دیگه تو ماه جون هست که شکایت کسانی رو در داخل سی بی سی مطرح می کنه که راجع به اون هم من شخصأ الان قضاوتی ندارم. نمی دونم شاید تو اون محکوم بشه. شاید هم معلوم بشه که اون شکایتها هم بی پایه بوده است. اما چیزی که به نظر من اینجا سی بی سی خیلی بد برخورد کرد آینه که خیلی سریع بدون اینکه درست بررسی بشه، باز تا اونجائی که شخصی از بیرون می تونه ببینه، و بیشتر به خاطر افکار عمومی سریع موضع گرفت و یک طرف قضیه رو تأیید کرد. که این کار درستی به نظر نمی آد. اون رو هم من باز در جریان قراردادشون نیستم. مثلأ یک تبصرههایی داره که تو هم چنین شرایطی این کار رو میکنند. چون یک منبع اطلاعاتی عمومی هستند این حق رو به خودشون می دن که اگر تعارضی ایجاد بشه سریع شما را اخراج میکنیم. نمی دونم اینها دیگه خیلی پیچیده می شه.. ولی ظاهر امر به نظر می رسه که خیلی سریع کسی رو که تا قبل مثل بت بود یک دفعه انداختند زیر اتوبوس.
آیا نفی میکنیم که شاکی گاهی ممکنه دروغ بگه؟
مهین میلانی: برخی افراد به من می گویند که در مصاحبهٔ قبلیات با یک کارشناس خشونت زنان، مصاحبه شونده گفته بود من این کسانی را که میآیند و خودشان را در معرض عموم قرار میدهند که بگویند به ما تجاوز شده است باور میکنم. من در پاسخ به آنها می گویم خوب ما همواره باید خود را تصحیح کنیم. در آن زمان هنوز چیزی روشن نبود. بگذریم از اینکه هیچگاه نباید پیش داوری کرد. اما حالا که همه چیز روشن است، ما باید خود را تصحیح کنیم.
مژده شهریاری: من وقتی توی دانشگاه حقوق بودم، و برای افرادی که پول ندارند کار میکردیم، موارد جنائی خیلی ساده رو به ما میدادند. من همون اول با آتیش تندی که داشتم رفتم گفتم اگر مورد تهاجم جنسی باشد من دفاع نمیکنم و اصول من قبول نمیکند که بیایم از کسی که در این زمینه متهم هست دفاع کنم. سوپروایزر گفت خوب آه، دیگه چه کاتگوری هایی رو نمی خوای قبول کنی؟ بعد نشست با من حرف زد. عصبانی شدم و حالم خراب شد. میگفت خوب می گی چی؟ یعنی اگر کسی متهم شده برای خشونت جنسی حق دفاع نداره؟ وکیل نباید داشته باشه؟ بعد برام مثالهای مختلفی زد. دیدم خوب راست می گه. قبول کردم. ولی گفتم من شخصأ نمی تونم به علت تجربههایی که در زندگی داشتم و… گفت خوب اون یک بحث دیگه است. و این گذشت تا چند سال بعدش یک بچهٔ ۱۶ سالهٔ پناهجو از خاورمیانه با خانوادهاش آمده بود اینجا. تو دورهٔ تقاضای پناهندگی بودند. یک عمویی داشتند که در اینجا شهروند بود. زنش سفید پوست کانادائی بود. بچهٔ کوچک داشت. اونها باهم…. ببین مسائل چطور به هم می پیچه. دعواشون شده بود و به طلاق و به دادگاه کشیده شد. آن زن رفت و شکایت کرد که این نوجوان ۱۶ ساله پسر بچهٔ کوچک من را انگولکش کرده و تهاجم سکسی با او داشته. واقعأ این نوجوان خورد شد تا ما کشیدیمش بیرون. نهایتأ معلوم شد که همه چی دروغ بوده ولی اگر با این شعار “من باور میکنم” به مسئله برخورد میشد فاجعه تولید میشد. نوجوان و خانوادهاش با یک اتهام ناروا محکوم و نهایتأ از کانادا اخراج هم میشد.
مهین میلانی: یکی از خویشاوندان نزدیک من وقتی میآیند اینجا، زن ایرانیاش، در دادگاه شکایت کرده بود که پدر بچه در حمام با او ور میرود. دادگاه تصمیم گرفت که پدر حق ندارد بچه را ببیند و از سه کیلومتری خانه رد شود. و پدر پسرش را نتوانسته بود تا ۱۴ سالگی ببیند. خوب او قدرت گرفتن وکیل را نداشت یا به دلایل دیگری شکایت نکرد که ثابت کند این حرف واقعیت نداشته است.
مورد دیگری هم میشناسم که یک زن سفید کاری میکند که از یک مرد ایرانی بچه دار شود. بعد بچه را بر میدارد و به شهر دیگر میرود و به دادگاه میگوید که پدرش میخواسته بچه را بردارد از مملکت بیرون ببرد. در این مورد نیز تا آنجا که می دانم پدر بچه هنوز اقدامی نکرده است ولی من مطمئنم که اتهام نادرستی به او زده شده است.
اما یک مورد دیگر از یک مرد مراکشی را هم میشناسم که با یک زن کانادائی در مراکش آشنا میشود. ازدواج میکنند. ولی در آمریکا زن از او جدا میشود. مرد نمیپذیرد و میرود به خانهٔ زن که با مرد دیگری زندگی میکند و با مشت و لگد به در میکوبد. هنوز پس از ۲۰ سال نتوانسته است کارت شهروندیاش را بگیرد.
مژده شهریاری: اینها شده داستان. خوب اینها هست دیگه. این جوری نیست که خوب هرکی زنه، به خاطر بیولوژی زن بودنش راست می گه و مردها به همان دلیل دروغ می گن. ما یک هم چنین تقسیم بندی نداریم. همه جورش هست. همین باعث می شه که زنی هم که بهش تجاوز یا تهاجم جنسی شده اونوقت کسی نمی تونه باورش کنه. یعنی این جوری به هیچ کس کمکی نمی شه. من همیشه تو کار خودم، حالا تو یک بخش دیگه، همیشه میگم که آگه تو داری حقیقت رو می گی، تشویش نداری که الان تو دادگاه چی می شه. از این ور سئوال میکنند، از اون ور سئوال میکنند. این زندگیته، داری همون رو می گی. من به تو توصیه میکنم اطلاعات اضافی فقط نده. جواب سئوال رو بده. و جواب سئوال رو مطابق با حقیقت بده و اگر حقیقته ترسی نداره. وقتی دروغ بخواهی بگی، معمولأ تو این چیزها همینه یعنی با اعتبار بودن شکایت باید آزمایش بشه اگرنه هرکی، هر زنی اومد علیه یک مرد شکایت کرد بگیریم مرد رو بیاندازیم زندان. جوکه. یعنی کسانی که این حرف رو میزنند، یک قدم اون ورترش رو فکر میکنند یا نمیکنند؟
مهین میلانی: برخی از افراد چپ ایرانی و غیر ایرانی گاهی یک مسئلهای را توی ذهن خود گذاشتهاند، و یک قدم آن طرف تر نمیروند.
مژده شهریاری: الان توی برخی دانشگاههای آمریکا تعدادی از همین به اصطلاح چپ روها دنبال این هستند که سیاست را عوض کنند که هرکس شکایتی در زمینههای خشونت جنسی کرد باورش کنیم. خوب یعنی چی؟ آیا اینکه ممکن است متهم بی گناه باشد را رد میکنیم؟ اینکه نمی شه. یعنی آیا نفی میکنیم که بعضی وقتها کسی که شاکی هست ممکنه دروغ بگه؟
برای آشنائی بیشتر با مسئله به لینکهای زیر توجه فرمائید:
تصمیم نهائی و دلایل قاضی
http://s3.documentcloud.org/documents/2775766/Crown-V-Ghomeshi-decision.pdf
- صحبتهای وکیل پس از تصمیم دادگاه در مصاحبه با پیتر مأنس بریج
http://www.cbc.ca/news/jian-ghomeshi-marie-henein-lawyer-interview-1.3510762
- دیدگاه وکلای کانادا از تصمیم گیری دادگاه
http://www.cbc.ca/news/canada/toronto/jian-ghomeshi-lawyers-judge-decision-1.3506613
- مصاحبهٔ خبرنگار با زنان شاکی پس از تصمیم گیری دادگاه
- در رابطه با تصمیم نهائی قاضی
http://www.cbc.ca/news/canada/toronto/horkins-decision-ghomeshi-1.3505808
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
مهین میلانی: روزنامهنگار آزاد، نویسنده، مترجم، عکاس، گرافیست و فارغالتحصیل روزنامهنگاری و جامعهشناسی از تهران و پاریس است. در ایران با روزنامههای آدینه و دنیای سخن، جامعهی سالم، ادبیات اقلیت، شرق، و…فعالیت داشته است. در فرانسه با روزنامههای فرانسوار و لوپوان. در کانادا با نشریات لووار، جرجیا استریت، کامان گرانت، نورت شور، میراکل، شهروند بیسی، رادیو زمانه و بسیاری نشریات دیگر.
کتاب “کنسرت در پایان زمستان” از اسماعیل کاداره نویسندهای که بعد در سال ۲۰۰۵ برندهی ادبی “من بوکر پرایز” شد را از زبان فرانسه به فارسی در ایران ترجمه کرد و نشر مرکز آن را به چاپ رساند. صدها مقاله، گزارش، نقد ادبی و ترجمه به زبانهای فارسی، انگلیسی و فرانسه به چاپ رسانده است. با مجامع ادبی کانادایی و ایرانی در کانادا فعالیت های زیاد داشته و بارها برای داستان خوانی و شعر خوانی توسط آنها دعوت شده است. در سال ۲۰۰۴ به عنوان مدیر هنری فستیوال قصه خوانی ونکوور استخدام شد و چندین سال در فستیوالهای فیلم و جاز این شهر سمتهایی در بخش مطبوعات داشته است. در اولین فستیوال فیلم به زبان فارسی در ونکوور به عنوان یکی از قضات در داوری فیلمها شرکت داشت.
مهین میلانی کتاب “تهران کوه کمر شکن ” را در سال ۲۰۰۵ آغاز به نگارش کرد. نگارش آن متوقف شد تا سال ۲۰۰۹ و در سال ۲۰۱۰ اولین بار به چاپ رسید. این کتاب از طریق آن لاین به فروش میرود. به تازگی نشر زریاب افغانستان کتاب ” تهران کوه کمر شکن ” را منتشر ساخته است. مهین میلانی هم اکنون چندین مجموعهی داستان کوتاه، شعر و رمان در دست انتشار دارد.
عکاسی و گرافیک دو رشته ایست که بخشی از تحصیلات و فعالیت های حرفه ای مهین میلانی را به خود مشغول داشته و با نشریات گوناگون به عنوان طراح گرافیست و دیجیتال آرتیست و عکاس همکاری داشته است.
http://milanimahin.blogspot.ca/
http://vancouverbidar.blogspot.ca/
[email protected]