آیا ملاطفت آقا بدتر از خشونت امام است؟
بعضی به جای آنکه بروند یقهٔ حضرت امام ره را بگیرند، میآیند مزاحم حضرت رهبر میشوند. یکی از اینها علی مطهری فرزند آیتالله مطهریِ مرحوم میباشد. این نماینده که در شرعیات قد و قوارهاشان بسیار اصول گراست، در برخی از مسائل مملکتی علاقه دارند که چوبهایی اصولی در لانهٔ زنبور فرو بکنند. همانطور که میدانید زنبورها از لحاظ تاریخی جنبهٔ شوخی ندارند و هیچ نوع چوبی را در لانهٔ خود تحمل نمیکنند. اما خدا را شکر تا کنون به این چوب فرو کردنها عکسالعملی نشان ندادهاند. که ما همینجا باید خداوند را شکر بگوییم و برای آن نماینده پایداری در جرأت و برای زنبورها تداوم در خویشتن داری را مسئلت کنیم. باری در یکی از همین فراز و نشیبها در دیداری که گروههای دیگری هم در آن حضور داشتند، آقای مطهری به حضرت رهبر که دشمنان او را برج زهرمار لقب دادهاند، فرموده است: ” ادامه حصر خانگی آقایان موسوی و کروبی به نفع کشور و انقلاب نیست و ضرورتی ندارد. اگر یکی از این دو در این حال از دنیا برود، مساله به صورت یک غده چرکین برای جمهوری اسلامی باقی میماند. از جناب عالی درخواست میکنم که به قوه قضاییه دستور بدهید که این موضوع را تمام کنند. اگر لازم است محاکمه شوند، همراه سایر اطراف ماجرا محاکمه شوند و به قضیه خاتمه داده شود”.
میدانم که من و شما جزو دشمنان نظام و آقا نبوده و نیستیم و هرگز حضرت معظم را برج زهرمار ندانستهایم. چرا که اگر ایشان حتی برج زهرمار کوچولویی بودندد بلافاصله تکه بزرگهٔ این نمایندهٔ بزرگوار همانا گوششان بود که آن هم با سایر اعضاء بدن ایشان مفقودالاثر بود.
آقا به جای آنکه مثل سایر رهبران غربی دستور بدهند که ایشان را زندان کرده و سپس برایشان شیاف پتاسیم به کار ببرند، بسیار با ملاطفت فرمودهاند: “من قبلاً درباره بصیرت صحبت کردهام و این که نباید راه شهدا و راه انقلاب را گم کنیم. جرم اینها بزرگ است و اگر امام(ره) بودند شدیدتر برخورد میکردند. اگر اینها محاکمه شوند حکمشان خیلی سنگین خواهد بود و قطعاً شما راضی نخواهید بود. ما اکنون به اینها ملاطفت کردهایم”.
من و شما در این ماه مبارک رمضان دوباره باید خداوند را شکر بگوییم که از مخالفان ولایت فقیه نیستیم و الا با شنیدن این فرمایش عمیق و پر معنا فوراً میگفتیم که مزخرفات میگوید و خودمان را راحت میکردیم. در صورتی که حالا وظیفه داریم این بیانات پر معنا و معرفت را برای سایرین معنی و تفسیر کنیم تا عاقبت به خیر گشته، فردای روز قیامت، شرمسار صالحین و بزرگان نشویم.
من به نوبهٔ خودم فرمایش آقا را جمله به جمله ترجمه و تفسیر میکنم تا شما ببینید که ملاطفت آقا خیلی از خشونت حضرت امام ره بهتر است.
آقا میفرمایند: “من قبلاً در بارهٔ بصیرت صحبت کردهام.”
راست میگویند.خیلی مفصل هم صحبت فرمودهاند. در بخشی از همان صحبت فرمودند: “بعضیها حقایقی را میدانند، اما برای اقدام، تصمیم نمیگیرند. لج میکنند. یک حرفی را زده است، میخواهد پای این حرف بایستد، به خاطر اینکه ننگش میکند از حرف خودش برگردد.”
همان موقع هی من گفتم که منظورش موسوی و کروبی و زهرا رهنورد است. هی عمهجان من گفت که دارد از بصیرت حرف میزند. دایی ما هم گفت که دربست مزخرفات میگوید. بگذریم. در جملهٔ بعدی فرمایش خود حضرت رهبر فرمودهاند: “… نباید راه شهدا و راه انقلاب را گم کنیم.”
در مورد تفسیر این جمله، مثنوی هفتاد من کاغذ لازم نیست. راه شهدا و راه انقلاب گم بشود، مگر از تاک و تاکستان نشان میماند؟ آن زمان نه امامِ ره میماند نه حضرت رهبر که بتوانیم ملاطفت یکی را با خشونت آن یکی مقایسه کنیم. نکنید آقا! کشتیای را که در آن سوارید، سوراخ نکنید. همه غرق میشوید.
در ادامه حضرت رهبر میفرمایند: “… جرم اینها بزرگ است و اگر امامِ ره بودند شدیدتر برخورد میکردند.”
در اینجا هم من و هم عمهجان و هم آقا دایی ما متفقالقول هستیم که حضرت رهبر جملهای بسیار کلیدی بیان فرمودهاند. اما تفسیر ما از کلید بسیار متفاوت است. کلید من میگوید که برویم افطار بخوریم حالمان جا بیاید. کلید عمهجان میگوید که اگر ملاطفت آقا نبود حالا اینها هفت کفن هم پوسانده بودند. کلید آقا دایی میگوید که ببینید که امام چه بوده است که این آقا خوشحال است که از او بهتر است.
آقا در این فرمایش خود یک جملهٔ نفس گیر طولانی هم دارد. آن جا که میفرماید: “اگر اینها محاکمه شوند حکمشان خیلی سنگین خواهد بود و قطعاً شما راضی نخواهید بود.”
در این جمله آقا توانسته است توان رهبری خود را به نمایش بگذارد و نشان بدهد که واقعاً بیخودی ولی فقیه نیستند. جمله در ابتدا یک جملهٔ سادهٔ خبری به نظر میرسد. اما بلافاصله شرطی هم میشود. استفهامی هم میشود. تهدیدی هم میشود. مرکب هم میشود. همینطوری پیچ و تاب میخورد. میرود تا حوزه و بر میگردد و میآید تا میرسد به بیت مبارک خود رهبری. در آنجا یکهو از همهٔ اینها خالی میشود و پر میشود از خود آقا. الله اکبر. حالا هیچ کس نیست که برود به این دایی ما بفهماند که فرق است بین ملاطفت آقا و خشونت حضرت امامِ ره.
در بخش پایانی سخن خود حضرت رهبر فرمودهاند: «ما اکنون به اینها ملاطفت کردهایم.»
تا من بروم و افطاری بخورم، خود شما لطف بفرمایید و این قسمت سادهٔ فرمایش ایشان را تفسیر بفرمایید.