از میان آخرین خبرهای سال قبل
نشریات بسیار معتبر (مثل همین شهروند بی سی) در پایان سال، نگاهی به اهمّ رویدادهای سال قبل میاندازند. ستونهای معتبرِ اینگونه نشریاتِ معتبر، به نوبۀ خود چند خبر مهم و با مزه را برای خوانندگان خود گلچین میکنند. حالا نه اینکه فکر کنید من ادعایی داشته باشم، اما برای آنکه شما گله نکنید، برای عرض قلقلک، خدمت چند خبر سال قبل میرسم. ممکن است شما فکر کنید این اخبار من درآوردی است اما من به پاگون اعلیحضرت فقید و به قمر بنی هاشم به طور همزمان قسم میخورم که اگر شما آنها را در اینرتنت سرچ کنید، خبر کامل را که خیلی با مزهتر است خواهید یافت:
* میرحسین موسوی در آخرین اظهار نظر خود در پاسخ به کسانی که او را برانداز نامیدهاند، گفت: «برانداز کسانی هستند که از جیب مستضعفان و پابرهنگان و فقرا فسادهای عظیم را در کشور ایجاد کردهاند.»
دایی من که در انتخابات هشتاد و هشت به میرحسین موسوی رأی نداد و گفت که سبزیاش با سبزی او کلی بقعه و بارگاه تفاوت دارد، با شنیدن این حرف مهندس در بند گفت: “ها ها ها، خوشم آمد. با یک جملۀ ساده به بالا و پایین این نظام …شید”.
* در یکی از اخبار سال گذشته، خبرگزاری مهر از ساخت “ردیاب راداری” خبر داد که برای شناسایی مواد مخدر و انفجاری، انسان زنده و مرده در زیرآوار، معتادین و نیز مشروبات الکلی ساخته شده است.
مخترع همچنین مدعی شده بود که این دستگاه میتواند معتادان را از فاصله هزار و پانصد متری شناسایی کرده و درجه آنالیز اعتیاد در بدنشان را مشخص کند. ضمن تبریک به این مخترع سئوالی شرعی برای من پیش آمده است. اگر حضرت رهبر از هزار و پانصد متری این دستگاه رد بشود و دستگاه، آنالیز کردنش گل بکند آیا فقط دستگاه را باید منهدم کرد یا مخترعِ ملعون و مفسد فیالارض هم منهدم خواهد شد؟
* در بخش اختراعات در سال گذشته یکی از هموطنان ما موفق شد دستگاهی به بزرگی کِیس یک کامپیوتر طراحی کند که با آن پنج تا هشت سال آیندۀ افراد را با ضریب اطمینان ۹۸ درصد پیشبینی کند. در مورد اختراع این هموطن گرامی باید عرض کنم که در اوایل انقلاب بسیاریها قادر بودند بدون احتیاج به دستگاه کامپیوتری با قاطعیت، گذشته و حال را با کف خوانی پیش گویی کنند. ما نباید مرعوب ماشین بشویم و بهتر است که از روشهای بومی برای انجام اینگونه کارهای مهم مملکتی استفاده کنیم. من فکر میکنم که این جوانان ندانسته به تهاجم تکنیکی غرب فرصت میدهند تا رمالان عزیز ما را از نان خوردن بیندازد.
* در سالهای اخیر نرخ دیه چند برابر افزایش پیدا کرده است. مدیر عامل بیمۀ آسیا به عنوان راه حل، پیشنهاد کرده است که برای کنترل قیمتها، شرکتهای بیمه دست به پرورش شتر بزنند. پیشنهاد خنده داری است، ولی باید واقعگرا باشیم. ما که در سویس زندگی نمیکنیم. حساب دو دو تا چهارتاست. وقتی مبنای نرخگذاری دیه، صد شتر است، کاهش جمعیت شتری مملکت باعث افزایش جان انسانها میشود. نرخ بیمه هم بالا میرود. ولی اگر شرکتهای بیمه از کشورهای عربی شتر وارد کنند و خودشان هم شتر پرورش دهند، آنوقت قیمت شتر و خروس قندی برابر شده، هر کس از هرکس خوشش نیامد پول صدتا شترش را بدهد و بی دغدغه بکشدش.
* در باغ وحش مشهد ببر نر را با شیر ماده در یک قفس کوچک نگه میدارند تا از آمیزش آنها “تایگون” به دست آید. کمی آن طرفتر در سلولی کوچک، شیر نری را با ببر مادهای هم قفس کردهاند تا از پیوند آنها “لایگر” به دنیا آید.
خواستم یک پتیشن بگذارم تا همه شما امضاء کنید و برای حضرت رهبر بفرستیم تا جلوی این ظلم به حیوانات را بگیرد، آقا دایی گفت:
” به شیرها رحم کن. پتیشن تهیه کنی لج میکنند ببرها را بر میدارند و به جایش فیل میگذارند.”
* سرتیپ غلامحسین غیبپرورفرمانده سپاه شیراز میگوید که تنها در دو صورت دشمنی جمهوری اسلامی و آمریکا به پایان میرسد. دومیاش زیاد مهم نیست اما اولیاش حتمن برایتان جالب است، آن عبارت است از مسلمان و مقلد مقام معظم رهبری شدن رئیس جمهور آمریکا و سران اروپا.
به آقا دایی میگویم که چون امیدی نیست که رهبران ما بر سر عقل بیایند و دست از دشمنی با جهان بردارند و از طرفی این دشمنی بیهوده هم دارد ما را به خاکستر مینشاند، بهتر است یک هیئت سراغ رئیس جمهور آمریکا و سران اروپا بفرستیم. اینها آدمهای منطقیای هستند وقتی درماندگی ما و حماقت آنها را ببینند احتمال دارد که مسلمان بشوند.
آقا دایی میگوید: “احتمال آن هست اما از محالات است که زیر بار بروند که مقلد مقام معظم رهبری بشوند”.
* حجتالاسلام حمید روحانی رئیس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی فرموده است: “این کلام حضرت امام که «مرگ بر آمریکا عبادت است» ، برگرفته از قرآن است.”
همانطوری که میبینید این حجتالاسلام استعداد آیتاللهی زیادی دارد. اولاً رئیس بنیادی شده است که شرط میبندم هیچکدامتان نمیدانید چه بنیادی هست و چقدر دفتر و دستک و کارمند و بودجه دارد. در ثانی با همۀ گمنامی، ترقی کرده است تا پیوستن به سخنرانان پیش از خطبههای نماز جمعه. همین فرمان پیش برود خیلی زود هم میشود امام جماعت نماز جمعه و هم اعلام خواهد کرد که “آورین، آورین” هایی (آفرین) که حضرت رهبر در جلسات شعری میفرمایند هم، برگرفته از قرآن است.
خدمت یکی دو خبر خارجی هم رسیده، برایتان سالی با خبرهایی که آرزویش را دارید آرزو میکنم.
* «احمد عبده عوض» روحانی و استاد زبان و علوم اسلامی دانشگاه طنطاوی مصر که مدیریت تلویزیون شخصی “الفتح” را به عهده دارد، تلفنی یک “جن” را از بدن یک دختر مصری به نام عبیر بیرون میکند. ویدیوی این عملیات بیرون راندن جن را میتوانید در شبکههای انترنتی ببینید. البته توقع نداشته باشید که جن و یا زن را ببینید. چون جن موجودی است پوشیده و دیده نمیشود. زن هم که باید پوشیده باشد از چشم نا محرم. آنچه خواهید دید عملیات جناب استاد است که هم باعث حیرت و هم باعث خنده خواهد شد. اگر هم جزو معتقدان هستید، خدا را چه دیدهاید شاید به برکت رفتارهای ایشان اجنه احتمالیای که در شما حلول کردهاند هم خارج بشوند.
برای آنکه در این اول سال حقی از “احمد عبده عوض” و جن مذکور و دوستان معتقد ضایع نشود، باید به عرضتان برسانم که استاد در پایان موفق میشود جن را مسلمان بکند و سپس به جن برای تشرف به دین مبارک تبریک میگوید.
* قراردادی در مراکش به دامادها اجازه میدهد پس از گذشت یک ماه از ازدواج چنانچه از همسر خود راضی نبودند، عروس را “پس دهند”.
ترس من از این است که حزب اسلام گرای “عدالت و توسعه” که از سه سال پیش حکومت را در این کشور به دست گرفته است، روابط حسنهای با جمهوری اسلامی برقرار کند و مسئولین مملکتی ما هم بروند با آنها نشست و برخاست کنند. سبزه که هستند به گل مراکشی نیز اگر آراسته شوند، چه شود.
* برای آنکه مطلب را با خبر خوشی به پایان برسانم، باز هم به مصر میرویم. این بار به استان الاقصر، رئیس خیریۀ شهرک طیبه و مدیرکل وزارت امور اجتماعی، به خانم صیصه، یک کیوسک حاوی کالا به ارزش ۳هزار پوند مصر و ۳ یخچال هدیه دادند. اگر بیشتر خوشحال میشوید باید به اطلاعتان برسانم که کیوسک را به صورت رایگان برق رسانی هم کردهاند.
این شانس که در مجموع میشود چهارصد و بیست دلار آمریکایی برای آن نصیب خانم صیصۀ شصت و چهار ساله شده که چهل و سه سال قبل، در بیست و یک سالگی، برای آنکه خرج دخترش را که پدرش قبل از زایمان مرده بود تهیه کند، موهایش را کوتاه کرد، لباس مردانه به تن کرد و در کنار مردان، به حرفۀ آجر سازی مشغول شد.
درست میفرمایید، او میتوانست بعد از ازدواج دخترش دست از کار بکشد. ولی وقتی شوهرِ دخترش مرد و شش نوه برایش گذاشت…
سال خوبی داشته باشید.