اگر بومیان از دادن یارانه به کانادا خودداری کنند؟
یرامون افسانه دروغین باج گیری بومیان از دولت کانادا
مطابق افسانهای غالب، بیش از ۶۰۰ ملیّت از بومیان کانادا و جوامع آنها از پولهای – یارانههای – دولت کانادا ارتزاق میکنند. این افسانه، اگر چه به صدای بلند جار زده میشود و باوری گسترده است، اما وقاحتی چشمگیر دارد؛حقایقی مورد تأیید که وسیعا در دسترس همگان قرار دارد خلاف این امر را ثابت میکند.
ملتهای بومی مدت زمان درازی است که به کانادا یارانه میدهند.
محافظه کاران، در تلاش برای بی اعتبار کردن چیف ترسا اسپنس، که در اعتصاب غذا به سر میبرد، اقدام به انتشار مدارکی کردهاند. خبرنگارانی مانند جفری سیمپسون (از گلوب اند میل) و بلاچفورد درخواستهای رهبران بومیان و جنبش “بی تحرکی دیگر نه ” را به سخره کشیده اند. سخره کردن آنان بر این ناراستی اساسی استوار است: که این دلارهای مالیاتی به سختی کسب شده کانادایی هاست که تامین کننده مخارج مسکن، آموزش، و بهداشت و درمان ملتهای بومیان است. این افسانه در پس خود حامل یک رشته پیش فرضهای نژادپرستانه است. این پیش فرضهای نژاد پرستانه است که صداهای برجستهای مانند سیمپسون و بلاچفورد را وامی دارد تا درخواستهای تظاهرات کنندگان را به ترتیب به “زندگی در یک قصر رویا یی” یا “پهن اسب(مزخرف)” تشبیه کنند.
راست است که دولت فدرال کانادا کنترل جریان پولهای عمدهای را که بومیان به آن وابسته هستند در دست دارد.عمده پولی که ملتهای بومی صرف خدمات مورد نیاز خود میکنند از بودجه فدرال میآید. اما راست بودن این افسانه همینجا پایان مییابد.
جفری رات، حقوق دانی برجسته که در حمایت از ملتهای بومی فعالیت میکند، در مقالهای که برای گلوب اند میل فرستاده میگوید تعهدات مربوط به مزایای اقتصادی بومیان مطابق بند بند قراردادهای موجود، آنچه که دولت فدرال پیش تر به عنوان بدهی خود پذیرفته است، به بیش از ۲۰ میلیارد دلار سر میزند.
اقای رات در مصاحبهای میگوید که موکلین او جار و جنجالها در مورد حساب پس دادن بومیان را چیزی بیش از تلاش برای انحراف از موضوع حقیقی نمیدانند، که عبارت از امتناع دولت از پرداخت بدهیهای خود به بومیان به موجب قراردادهای انعقاد یافته است. او اضافه میکند:
“مبلغ ۲۰۰ میلیون دلار برای هر یک از ملتهای بومی میتواند موجب استخدام حسابداران زیادی برای حساب پس دادن باشد.”
در کلّ، پولی که ملتهای بومی دریافت میکنند بخش کوچکی از ارزش منابع، و درامدهای اکتسابی دولت از سرزمینهای بومیان است. بگذارید چند نمونه را در نظر بگیریم.
دریاچه باریر
بومیان آلگانکوینز دریاچه باریر دارای سرزمینی آبا و اجدادی هستند که ۱۰۰۰۰ کیلومتر مربع وسعت دارد. آنان برای هزاران سال به طور مستمر از این سرزمین استفاده کرده اند. آنان هر گز معاهدهای مبنی بر از دست دادن حقوق خود بر سر زمینشان امضا نکرده اند. اما سالانه مبلغ تخمینی ۱۰۰ میلیون دلار در فعالیّتهای چوب بری، سدهای آبی تولید برق، و شکار و ماهیگیری از سرزمین آنها بیرون کشیده میشود.
با این همه جامعه آنها در شرایط کشورهای جهان سوم زندگی میکند. یک موتور برق دیزلی به آنها برق میدهد، مشاغل موجود اندک اند، وخانههای مسکونی خانوارها بانگالوهای ویران است. این نباید شیوه زندگی جامعهای با یکصد میلیون دلار در آمد در حیات خلوتش باشد. در بعضی موارد، البته، دولتها مشتاق به اسراف در خرج هستند. به عنوان مثال، دولت در خرج کردن برای اعزام ۵۰ پلیس کاملا مجهز ضّد اغتشاش از مونترال برای در هم شکستن یک راه بندان با گاز اشک آور و اعمال زور هیچ دریغ نکرد.
دریاچه باریر در حال یارانه دادن به صنعت چوب بری، به کانادا، و به کبک است.
این جامعه در خواست نمیکند که یارانه متوقف شود. تنها چند شغل، و حق اظهار نظری در مورد نحوه استفاده از سرزمینشان را میخواهند.
آتاواپیسکات
آتاواپیسکات که به علت مشکل ادامه دار بحران مسکن آن در خبرها بوده است در سال ۲۰۱۱ مورد توجه رسانهها قرار گرفت(چارلی انگس نماینده مجلس در این سال این جامعهی فقر زده را به عنوان “۴۰ درجه زیر شرایط هائیتی ” معرفی کرد). اخیرا نیز چیف ترسا اسپنس با اعتصاب غذای خود مورد توجه رسانهها بوده است. این جامعه نزدیک خلیج جیمز در شمال دور استان انتاریو زندگی میکند.
هم اکنون شرکت دبیرز در حال ساخت یک معدن یک میلیارد دلاری در سرزمین آبا اجدادی اهالی آتاواپیسکات اینینواک است. درامد پیش بینی شده بیش از ۶/۷ میلیارد دلار خواهد بود. اخیرا دولت محافظه کار بودجه ملت بومی کری را مشروط به انجام تحقیقات گسترده کرده است. اما کلّ پولی که از سال ۲۰۰۶ تا کنون به این جامعه داده شده – ۹۰ میلیون – اندکی بیش از یک در صد در آمد پیش بینی شده معدن است. و با مقیاس در صد، این مبلغ اندکی بیش از نیمی از کاهش هارپر در جی اس تی است.
حق امتیاز معدن به بومیان تعلق نمیگیرد، بلکه مستقیم به جیب دولت استانی میرود. این جامعه تعدادی شغل موقت در معدن به دست آورده است، و نسلهای بعدی ناچارند با مضرات یک چاله عظیم باز معدنی در حیات خلوت خود زندگی کنند.
آتاواپیسکات در حال دادن یارانه به دبیرز، کانادا و انتاریو است.
لابیکان
ملت بومی کری لابیکان، که هر گز برای واگذاری حقوق خود قراردادی امضا نکرده اند، دهها سال است که برای حق مالکیت سرزمین خود مبارزه میکنند. در طول این دوره زمانی بیش از ۱۴ میلیارد دلار نفت و گاز از سرزمین آبا اجدادی آنان برداشت شده است. در طول همین دوره، این جامعه لوله کشی آب نداشته است، به دفعات مورد حمله دولت بوده، و از عوارض زیست محیطی بهره برداری بدون نظارت رنج برده است.
سوزاندن گاز خام در نزدیکی این جامعه منجر به ایجاد مشکلات برای سلامتی همگانی، و تولد نوزادان مرده شده است. موس و دیگر حیوانات از منطقه گریخته اند و در نتیجه ادامه شیوه زندگی خود کفای پیشین جامعه یکشبه غیر ممکن شده است. در سال ۲۰۱۱ یک خط لوله نفت منفجر شد و بیش از چهار و نیم میلیون لیتر نفت در سرزمین لابیکان جاری شد. لابیکان هنوز هیچ قراردادی ندارد اما استخراج نفت ادامه دارد.
بومیان کری لابیکان در حال دادن یارانه به بخش نفت و گاز، آلبرتا و کانادا هستند.
کانادا بدون یارانههایش چه خواهد کرد؟
از روزگار تله گذاری برای سگهای آبی تا آرزوهای امروزه برای تبدیل شدن به یک ابر قدرت انرژی، اقتصاد کانادا همواره بر پایه منابع طبیعی بوده است. با تمرکز ۹۰ در صد از جمعیت مهاجرین خوش نشین در طول مرز جنوبی، هزینه استثمار زمینهای غنی تقریبا همیشه به جمعیت بومی تحمیل شده است.
اقتصاد کانادا نمیتوانست بدون یارانههای عظیم ساخته شود: یارانه زمین، ثروت منابع، و البته هزینه غیر قابل محاسبه رنج نسلها.
تفسیر و تعبیر ارقام رویهمرفته کار آسانی نیست، اما ارقام زیر را در نظر بگیرید: در سال ۲۰۱۱ دولتها در کانادا مبلغ ۹ میلیارد دلار مالیات و حق امتیاز از شرکتهای معدنی گرفتند، که قسمتی ناچیز از سود کلی بخش معدن است؛ تنها ۳/۸ میلیارد دلار از صادرات الکتریسته ناشی از آب در سال ۲۰۰۸ بدست آمد، و ۶۰ درصد برق کانادا از سدها تامین شد؛ بنا به یک بر آورد نفت حاصل از ماسه نفت در طول ۳۵ سال ۱/۲ تریلیون دلار حق امتیاز داده است؛ ارزش بازدهی صنعت جنگل ۳۸/۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۶ بوده، و میلیاردها دلار به صورت حق امتیاز و مالیات نسیب دولت شده است.
در مقابل دولت سالانه ۵/۳۶ میلیارد دلار برای ملتهای بومی هزینه کرده است، یعنی ۷۲۰۰ دلار برای هر نفر. هزینه کرد دولت برای ساکنین اتاوا سالانه ۱۴۹۰۰ دلار به ازای هر نفر بوده است. با هر معیار منصفانهای آشکار است این ملتهای بومی هستند که به کانادا یارانه میدهند.( ارقام سال ۲۰۰۵؛ این مبلغ امروزه اندکی بیشتر است.)
این صنایع اغلب در سرزمینهای آبا اجدادی بومیان فعالیت میکنند، با به جای گذاشتن زایدات روی زمینها در جریان کار، غرق کردن تجهیزات در آبها، لخت کردن زمینها، و آلودن و جابجا کردن خاک. هزینههای انسانی به مراتب بیشتر است؛ تاکتیکهای وحشیانه با هدف پاک کردن هویت مردمان بومی و ارتباط آنها با زمینهایشان باعث ایجاد تراژدیهای انسانی طی چندین نسل و به میراث گذاشتن مقاومتی سر سختانه و اصولی شده است که تا به امروز ادامه دارد.
کانادا برای تداوم اعمال فشار و لذا تداوم جریان یافتن منابع هزاران مکانیزم آفریده است. اما سیاستهای دزدیدن زمین در مقیاس وسیع و فرمانبردار کردن مردم سیاستهای ملایمی به حساب نمیآیند. از خشونت فعالانه مدارس شبانه روزی گرفته تا چشم پوشی عامدانه بر مدارس کم بودجه رزروهای بومیان، از تفنگهای ار سی ام پی و نیروهای مسلح گرفته تا گازهای اشگ آور پلیسهای استانی، بیرون کشیدن این یارانهها به زور همواره مانند یک بازی ریسک کردن بوده است اما، با عواقبی واقعی برای بومیان.
Sources:
– Mediacoop.ca
– Globe and Mail
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
محسن صفاری؛ مترجم ساکن ونکوور – کانادا است که نوشتن مقالات اقتصادی را از زمان دانشجویی با نشریه دانشجویی باران در لاهیجان آغاز کرده و تاکنون نیز ترجمههای زیادی از او در نشریات فارسی بهویژه شهروند بیسی و سایت شهرگان چاپ شدهاست.
کتاب «زمین، سیاره آسیب پذیر: تاریخ اقتصادی کوتاهی از محیط زیست» اثر جان بلامی فاستر را ترجمه کرده که در سال ۱۳۹۵ در تهران، توسط انتشارات جهان ادیب، منتشر شدهاست.
کتاب «تله ی پیشرفت، پژوهشی در زمینه های محیط زیستی فروپاشی تمدنهای باستانی» نوشته رونالد رایت در زمستان ۱۳۹۸ از سوی نشر چشمه انتشار یافت که تاکنون به چاپ چهارم رسیده، و نسخه صوتی آن نیز منتشر شده است. کتاب «انقلاب زیست بومی، صلح با کرهی زمین» نوشته جان بلامی فاستر را پاییز ۱۴۰۰ نشر چشمه منتشر کرد.
کتاب «تاریخ جهان در آیینه هفت چیز ارزان» از سوی همین انتشاراتی در آینده نزدیک منتشر می شود.