بحران سوریه می تواند جرقه یک جنگ جهانی شود
• عکس العمل های هیستریک نمایندگان آمریکا، بریتانیا و فرانسه در جلسه اضطراری شورای امنیت و لحن ضددیپلماتیک آنان به خوبی نشان می داد که محور غربی این بار مستقیما می خواهد با روسیه وارد کارزار سیاسی و یا حتی نظامی شود…
• سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) نیز با جانبداری از مواضع پنتاگون در مقابل توافقنامه به این بهانه که به صورت یکسویه تضمین منافع روسیه و بقای رژیم “بشار اسد” است، مواضع جان کری و اصولا توافق آتش بس را قابل قبول نمی داند. به همین دلیل حمله به مواضع ارتش سوریه در دیرالزور با توجه به تحرکات و اقدامات بعدی دولت آمریکا امروز دیگر کاملا اثبات شده است که عامدانه بوده و برای بر هم زدن آتش بسی انجام گرفت که مقامات ارشد نظامی – امنیتی آمریکایی آن را معامله یی زیانبار برای خود و سودآور برای طرف مقابل می پنداشتند…
تنش لفظی بین روسیه و آمریکا حول بحران سوریه وارد مرحله اقدامات عملی شده است که برای صلح جهانی به شدت خطرناک و هشدار دهنده می باشد. بعد از شکست توافقنامه آتش بس در سوریه که بین دو کشور با مذاکرات فشرده “سرگی لاوروف” وزیر امور خارجه روسیه و “جان کری” همتای آمریکایی وی در روز نهم سپتامبر به امضاء رسید، تحرکات و اقداماتی از سوی دو طرف انجام گرفت که روند سیاسی موجود را با شدت بیشتری به دوره ی قبل از توافق سوق داد. بر اساس این توافقنامه دو طرف متعهد شده بودند که به مدت هفت روز با ترک مخاصمه زمینه را برای فاز دوم توافق در راستای تشکیل یک ستاد مشترک بین نیروهای آمریکایی و روسی جهت تفکیک سازی گروه های به اصطلاح میانه رو از گروه های تروریست که به صراحت از گروه “داعش” و “فتح الشام” که همان جبهه النصره به عنوان بازوی القاعده در سوریه از آن نام برده می شود، حملات هماهنگی را برای سرکوب این گروه های تروریست انجام دهند. بنا بر گزارشات مستند و معتبر که هر دو طرف نیز بر درستی آن مهر تایید زده بودند در خلال مرحله اول در مجموع آتش بس رعایت شد و باید طبق توافق عملیات ضدتروریستی با مشارکت دو کشور انجام می گرفت. در اولین ساعات ورود به روز شانزدهم سپتامبر نه تنها مرحله دوم توافق عملیاتی نشد که ائتلاف به رهبری آمریکا با چهار جنگنده اف ۱۶ و آ ۱۰ به پایگاه مستقر ارتش سوریه در فرودگاه “دیرالزور” به مدت ۵۰ دقیقه و در چهار مرحله حمله کرده و موجب کشته شدن حداقل ۶۲ سرباز و زخمی شدن حدود ۱۰۰ نظامی سوری شدند.
هر چند که بلافاصله روس ها و دولت سوریه اعتراض شدید خود را بیان کردند اما در ابتدا حتی طرف آمریکایی حاضر به پذیرش موضوع نبود ولی بعد هم که پذیرفت، بر این نکته تاکید می کرد که حملات عامدانه نبوده است. از آنجا که قبل از این حمله به گزارش آسوشیتدپرس در اتاق بیضی شکل کاخ سفید بین جان کری و “اشتون کارتر” وزیر دفاع آمریکا تنش لفظی شدیدی در مورد آتش بس در گرفته و مقام ارشد پنتاگون مخالفت قاطع خود را در خصوص توافقنامه بیان کرده بود، تا حدودی مشخص گردید که هیچ هماهنگی بین دستگاه دیپلماسی واشینگتن با دستگاه نظامی آن در مورد برخورد با توافقنامه آتش بس وجود ندارد. این گزارش که بعدها توسط دیگر منابع خبری و مقامات نزدیک به دولت “باراک اوباما” هم تایید شد نشان می داد که سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) نیز با جانبداری از مواضع پنتاگون در مقابل توافقنامه به این بهانه که به صورت یکسویه تضمین منافع روسیه و بقای رژیم “بشار اسد” است، مواضع جان کری و اصولا توافق آتش بس را قابل قبول نمی داند. به همین دلیل حمله به مواضع ارتش سوریه در دیرالزور با توجه به تحرکات و اقدامات بعدی دولت آمریکا امروز دیگر کاملا اثبات شده است که عامدانه بوده و برای بر هم زدن آتش بسی انجام گرفت که مقامات ارشد نظامی – امنیتی آمریکایی آن را معامله یی زیانبار برای خود و سودآور برای طرف مقابل می پنداشتند. این واقعیت با توجه به اشراف کامل روس ها بر محیط بحران سوریه و نقش بازیگران بومی، منطقه یی و بین المللی، از دید آنان پنهان نبود و در مسکو به این نتیجه رسیدند که واشینگتن به تعهد خود پایبند نخواهد بود. هشدار روس نسبت به کارشکنی طرف مقابل و درخواست اجرای فاز دوم توافقنامه و مماشات واشینگتن به بهانه اینکه تفکیک و جداسازی بین گروه های میانه رو با گروه های تروریست در حلب و دیگر مناطق امکان پذیر نمی باشد، به نوعی تکلیف روس ها را مشخص کرد.
هم زمان با این تحولات، در جبهه حلب هم دو طرف منازعه بر روی زمین حملات خود را علیه یکدیگر تشدید کرده و نیروهای هوایی روسیه در هماهنگی با ارتش سوریه حملات هوایی خود به مواضع مخالفان در شرق حلب را از سر گرفتند. در این مرحله حواشی دیگری از جمله اتهام حمله به کاروان کمک های امدادی و بیمارستان ها در مناطق تحت تسلط مخالفان از طرف محور آمریکایی عنوان می شد که روس ها نیز برای هر کدام جوابی را ارئه می دادند و حتی برای رفع بعضی از شبهات نیز درخواست کمیسیون مستقل تحقیقات را می کردند. ولی ظاهرا ماجرا فراتر از یک اخلال موردی و یک نقض آتش بس بود چرا که روند بعدی تحولات نشان داد که واشینگتن و متحدین منطقه یی آن با بازگشت به مرحله “بازی بزرگ” اهداف مهم تری را دنبال می کنند. عکس العمل های هیستریک نمایندگان آمریکا، بریتانیا و فرانسه در جلسه اضطراری شورای امنیت و لحن ضددیپلماتیک آنان به خوبی نشان می داد که محور غربی این بار مستقیما می خواهد با روسیه وارد کارزار سیاسی و یا حتی نظامی شود. از آنجا که مقامات روسی نیز دست رقبای غربی خود را خوانده بودند به موازات اقدامات طرف عملیات بازدارنده را دستور کار خود قرار دادند. اعزام جنگنده های پیشرفته روسی به سوریه و استقرار سامانه قدرتمند پدافند هوایی اس ۳۰۰ در پایگاه “طرطوس” در همین راستا قابل ارزیابی است. هم اکنون تنش در روابط بین مسکو و واشینگتن بسیار بالاتر از بحران سوریه در حال انجام است چرا که هیچ عقل سلیمی باور نمی کند که ابرقدرتی چون آمریکا تنها بخاطر تشدید درگیری در حلب بخواهد روابط استراتژیک خود را با یک قدرت جهانی چون روسیه به مرز احتمال درگیری نظامی نیز بکشاند. آنچه این روزها در سوریه می گذرد و تبعات آن در اقدامات دوجانبه بین آمریکا و روسیه حتی به ورای مرزهای توافقات استراتژیک قبلی هم چون معاهدات تسلیحات اتمی قبلا منعقد شده نیز کشیده شده است خبر از یک هماوردی بزرگ در سطح جهانی می دهد. عزم “ولادیمیر پوتین” برای حفظ موقعیت راهبردی روسیه در معادلات جهانی و خیز جناح تندرو نظامی – امنیتی در دولت اوباما برای به شکست کشاندن سیاست مسکو، دقیقا کلید خوردن همان بازی بزرگی است که تا به امروز پنهان و مداراگرانه با آن برخورد می شد و هم اکنون به سطح آمده و هر دو طرف مهره های خود را طوری چیده اند که در صورت ادامه هزینه سنگینی بر امنیت جهانی و ثبات منطقه یی در دوران “آنارشی” فعلی تحمیل خواهد کرد. این روند مخرب و پر ریسک آن چنان هشدارآمیز است که در صورت عدم توقف آن می تواند حتی منجر به یک رویارویی نظامی بین دو طرف هم بشود. روس ها با اعزام بخش بیشتری از نیروهای هوای، دریایی و پدافندی خود به روسیه عزم جزم خود را برای جلوگیری از هرگونه حمله نظامی به دولت سوریه و سرمایه گذاری بر روی نباختن انجام داده اند. در چنین شرایطی اگر آن گونه که از درز اطلاعاتی سخنان جان کری در دیدار با هیات مخالفان اسد در حاشیه نشست های سازمان ملل متحد که می گوید من نیز چند بار توصیه به اقدام نظامی علیه دولت اسد کرده ام که با مخالفت دولت و کنگره روبه رو شد، این اراده برای دخالت نظامی تحقق یابد باید در انتظار یک جنگ بزرگ و وحشتناک بود که یک طرف آن آمریکا و طرف دیگر روسیه بوده و می تواند جهانی را به ورطه آشوب بکشد.
۱۴/۷/۹۵
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
اردشیر زارعی قنواتی نویسنده و روزنامهنگار؛ روشنفکر و فعال سیاسی، تحلیلگر سرشناس ایرانی در حوزهی مسایل سیاسی و بینالملل است. از او مقالات فراوانی در نشریات ایران از جمله شرق و اعتماد و سایتهای معتبر خارج از کشور منتشر شدهاست.