«جنازه مریم بنت سعید»+
و روح اله خمینی و همه مردانش که صلح را انتخاب نکردند!
ساعت، پنج دقیقه مانده به عصر، عصرِ همین روز، همین حالا
ظاهرِ امر نشان میدهد اینطور
رأس شبکه کسی دارد از خورِ موسا پخش میکند چیزی
رَفته رَفته دیگر از رویِ مینها پایین نمیآید جز تکهتکههایش
نمیآید از آوازی هم اسبی نمیآید و انفجار آخر است زندگی
برگرفته از شعر داریوش معمار «جنازه مریم بنت سعید»
طعه بالا بخشی از شعر بلند «جنازه مریم بنت سعید، عاشقانهای برای جنگ» است که توسط شاعر و منتقد ادبی، داریوش معمار، سروده شده است. شاعری که زاده آبادان است و خود تمامی اضطراب و دغدغههای جنگ و جنگزدگی و آوارگی مردم را زیسته و تجربه کرده است. شاعر در این سرایش تأثیرگذار به زبانی روایتگر، تصویری و سینمایی پلیدی و عواقب ویرانگر جنگ ایران و عراق را که در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ آغاز شد را به یاد ما میآورد. شاعر در این اثر ضد جنگ، با خلق تصاویر تکاندهنده، تکهتکه شدن مردمانی که بیهیچ پرسشی به یک هیستری جمعیِ خشونتبار لبیک گفتند را در ذهن ما زنده میکند. او قربانی شدن زنان و کودکان و مرگ اسفناک مریمهای بیگناه و «مریم بنت سعید» را که تا در هر جنگی قربانی اصلی آن هستند را روایت میکند. این سرایش بلند ضد جنگ بهدرستی ساختار ذهنی خشونت زای کسانی را که بهجای صلح، گزینه جنگ و خشونت را برگزیدند مورد خطاب و پرسش قرار میدهد.
برای کسی که زاده آبادان است و آنجا را در زمان صلح و جنگ زیسته و تجربه کرده است «جنازه مریم بنت سعید» یادآور صدها تصاویر نوستالژیک دیگراست. تصویر فروپاشی یک شهر به همه داشتهها و نداشته هایش. تصویر شهری که روزی یکی از مهمترین شهرهای صنعتی ایران بود. تصویر سوختن زندگی و پالایشگاهی که روزی شاهد بزرگترین جنبش کارگری ایران برای داشتن زندگی بهتر و رفع تبعیض در این شهر بود و نشانِ ” یوسف افتخاری “، “علی امید”،” رحیم همداد”،” رمضان کاوه” و” زهرا”* و صدها فعال کارگری دیگر را بر خود داشت. تصویر سوختن شهری که روزی سرشار از” دفترهای هنر و ادبیات جنوب”، شعر، داستان، سینما و ترجمهٔ آثار ادبی بود. تصویر شهری که پر از نخلستانهای جادویی و سرسبز و شطهای پر آب بود. تصویر جنگ و فروپاشی شهر و صفهای طویل پرخشونت بنزین. تصویر خالی شدن کوچههای جنگزده از کودکان بازی و شادی. تصویر زنان و کودکان عرب که با پای خسته و پیاده، جزیره سلبوخ را تا اردوگاهای جنگزدهٔ تحقیر و برخوردهای نژادپرستانه طی کردند. تصویر تکه، تکه شدن و آسیبهای مانده گار روحی و روانی و پرسشی که سرچشمه این جنگ لعنتی و اینهمه خشونت و تنفر و جدایی از کجاست؟ چه کسانی مسئول پرپر شدن «مریم بنت سعید» و تمامی مریمهای این یا آنسوی مرزهای جنگ و خشونت هستند؟
پس از گذشت ۳۴ سال از آغاز جنگ ایران و عراق هنوز برخی از روشنفکران و شخصیتها و استادید برجستهای که از حامیان جنبش سبز یا جریان اصلاحطلبی هستند نمیخواهند سهمی را که خمینی و مردانش در ایجاد جنگ ایران و عراق داشتند را منصفانه مورد نقد و ارزیابی قرار دهند. این بخش از روشنفکران و اساتید محترم که منتقد نظرات اقتدارگرایان حاکم نیز هستند، لیکن در مورد جنگ همان حرفهای بیاعتبار نظامیان و اقتدارگرایان حاکم مبنی بر ” جنگ تحمیلی یا دفاع مقدس” را تکرار میکنند. آنها با چشمپوشی بر مقالات و خاطرات زیاد و متنوعی که منتقدین در مورد آغاز جنگ ایران و عراق و نقش خمینی نوشتهاند، مسئولیت آغاز جنگ را بهطور یکسویه متوجه عراق و صدام حسین میکنند. آنها از سیاستهای جنگ افروزانه خمینی که میخواست انقلاب اسلامی را ابتدا به عراق و بعد به سراسر دنیا صادر کند، نقدی وارد نمیسازند. برخی از این “روشنفکران” نهتنها خود شجاعت نقد سیاستهای ویرانگر خمینی را ندارند بلکه مردمی را که میخواهند سیاستهای جنگی و خشونت محور خمینی و مردان او را نقد کنند، دعوت به سکوتِ مرگبار میکند و نقد و ارزیابی از رفتار خمینی را به صدسال آینده موکول میکنند!
روح اله خمینی پس از وعدههای شیرین پاریسی در زیر درخت سیب، پس از کسب قدرت د و هدف سیاسی مشخص و عمده را در سر داشت. یکی در عرصه داخلی، پیشبرد پروژه سرکوب و اعدام نیروهای سیاسی مخالف، اعم از چپ و مجاهد و ملی و زنان و مردان آزادیخواه و اقلیتهای ملی و دینی و دیگری در عرصه سیاست خارجی نیز صدور انقلاب اسلامی به خارج و کشورهای همسایه را از قبل در دستور کار خود قرار داده بود. او کشورگشایی توسط نیروهای اسلام را و اسلامی کردن جهان و ایجاد حکومت اسلامی در جهان را یکی از ایدههای اصلی خود میدانست. رویدادهای بعدی نشان میدهند که خمینی در مورد سیاست کشورگشایی توسط نیروهای اسلام، سالها رؤیاپردازی و برنامهریزی کرده بود.
روح اله خمینی که از تأویلها و تفسیرهای عارفانه – اسلامی برخی از عارفان و صوفیان اسلامی گلهمند بوده است، مدتها قبل از به قدرت رسیدن بر اصل جهانگشایی اسلامی به سبک و روش هیتلری علاقهمندی خاصی نشان داد بود. ایشان در نقد برخی از عارفان و صوفیان میگوید:
” اسلام غریب است. از اول غریب بوده و الان هم غریب است؛ برای اینکه غریب آن است که نمیشناسند او را. در یک جامعهای است او؛ اما نمیشناسند. همیشه یک ورق را گرفتهاند و آن ورق دیگر را حذف کردهاند یا مخالفت با آن کردهاند. یکی مدت زیادی گرفتار عرفا بودیم. اسلام گرفتار عرفا بود. آنها خدمتشان خوب بود، اما گرفتاری این بود که همهچیز را برمیگردانند به آنطرف … مثل تفسیر عبدالرزاق… یکوقت هم گرفتار شدیم به دسته دیگری که همه معنویات را برمیگردانند به اینطرف. اصلاً به معنویات کار ندارد. اسلام آمده برای اینکه اسلام هم طریقهاش مثل هیتلر که او آمد که دنیاگیری کند، اسلام هم آمده کشورگشایی کند. (۱)
خمینی با اینگونه برداشتهای عارفانه از اسلام، که برخی از اندیشمندان دینی آن را از نوع برخورد عارفانه پیامبرانه یا نوع عارفانه امامحسینی ارزیابی میکنند (۲)، از ابتدا قدرت گیری خود بهطور حسابشدهای با سوءاستفاده از اعتقادات دینی و فرهنگی و ملی مردم، کلیدواژههایی جدیدی را در عرصه زبان برای پیشبرد امر “عارفانه” خود و بسیج مردم برای جنگ اختراع کرد. خمینی و مردانش از ماهها قبل از جنگ و همچنین در حین جنگ واژههایی میساختند که بتوانند پیشبرد جنگ و امر خشونت را تسهیل کند. برای نمونه در مورد شخص صدام حسین، سیویک واژه، مانند، ” صدام کافر”، ” صدام بعثی” ساخته شد. به همین ترتیب در مورد شهید و شهادت نیز سیویک واژه و جنگ و پیروزی ۳۵ واژه، مانند: “امت شهیدپرور”، ” شهید مظلوم”، ” فتح کربلا” و” فتح بیتالمقدس” و… (۳)
خمینی و مردانش سپس بر بستر چنین فرهنگ و واژههایی که بهتدریج در ذهن بسیاری از مردم رسوب کرد، زمینه را برای کشورگشایی اسلامی و صدور انقلاب اسلامی و تسخیر بیتالمقدس از طریق کربلا، آماده کردند. ازجمله خمینی گفت: ” ما باید به هر قیمت شده انقلاب خود را به تمام ممالک اسلامی و تمام جهان صادر کنیم”(۴) یا ایشان در راستای سیاست جنگطلبانه، ارتش عراق را به قیام دعوت میکرد. (۵) پسازآن خمینی بر بستر آمادهسازی مردم برای جنگ با عراق و تهیه سلاح از یک سال قبل از آغاز جنگ با عراق، با فرستادن ” احمد کاشانی ” فرزند کوچک آیت اله کاشانی” به اسراییل با مقامات اسراییل وارد معامله پنهانی شد. (۶)
متأسفانه در آن شرایط جنگی، گرایش صلح طلبانه و ضد جنگ بسیار ضعیف و ناتوان بود. در میان بخشی از افراد حکومتی مانند مهندس بازرگان و یا آیت اله منتظری که مخالف سیاستهای جنگی خمینی بودند، صدای آنها نیز ناتوان بود. خمینی در اساس، برای حرفها و هشدارهای آنان در مورد خطر شروع جنگ ارزشی قائل نبود. (۷) درنتیجه، سیاست جنگطلبانه خمینی و مردانش زمینهساز حمله ارتش عراق به ایران شد. جنگی که خمینی از آن بهعنوان برکت و نعمت یادکرد! جنگی که با لجبازی خمینی و مردان او به مدت ۸ سال ادامه داشت و زیرساختهای توسعه ایران را ویران کرد و حاصلی جز گسترش خشونت و مرگ و پرپر شدن «مریم (ها) دختر بنت سعید» و قربانی شدن مردم و جوانان را در پی نداشت. روح اله خمینی در آن مقطع زمانی پس از هشت سال جنگ و ویرانی بیحاصل نتوانست انقلاب اسلامی خود را به عراق صادر کند. اما پیروان تفکرات او و رژیم جمهوری اسلامی با یاریرساندن به نئوکانهای امریکا و انگلیس در سال ۲۰۰۳ میلادی سرانجام موفق شدند که رژیم عراق را سرنگون کنند و به جای آن جمهوری اسلامی عراق، به رهبری سپاه بدر و رهبران شیعه را در آنجا مستقر سازند.
از جنگ ایران و عراق بیش از سه دهه میگذرد. ازآنپس تاکنون عراق دو جنگ ویرانگر را تجربه کرده است و اینک در آستانه فروپاشی و جنگ دیگری قرار دارد. بسیار تأسفبرانگیز است در منطقهای که کشور ما را نیز شامل میشود و بیش از سه دهه است که شاهد جنگهای خونین بوده است، مردم به دلایل سرکوب و جنگ نتوانستهاند که یک جنبش صلحطلبان مؤثر علیه جنگ و خشونت سامان دهند. اینک که حضور ویرانگر انواع گروهای مسلح اسلامی و ناسیونالیستی افراطی زمینهساز دو بار تجاوز نیروهای خارجی در منطقه ما شدهاند، بار دیگر کلیت منطقه در آستانه فروپاشی و خطرِ جنگی بیپایان قرارگرفته است. اگر در ایران گرایش صلح طلبانه و ضد خشونت و ضد جنگ، فعالانه به میدان نیاید چهبسا پای کشور ما نیز برای بار دیگر به این منجلاب تاریکِ جنگ کشیده شود. که این بار ویرانیها چهبسا گستردهتر خواهد بود. متأسفانه در این شرایط تیره و تاریک برخی از ایرانیان که در کشورهای امن اروپا و امریکا زندگی میکنند، بجای فعال کردن تفکر و گرایش صلح طلبانه و دفاع از مبارزات صلحآمیز و بیخشونتِ جنبشهای اجتماعی در ایران، مانند جنبش زنان و دفاع از مادران صلح و وکلای صلحدوست و فعالین مدنی و جنبش کارگری، مرتباً به تفکر خشونتآمیز و جنگطلبانه دامن میزنند. آنان تصویرهای زنان کرد مسلح را بهصورت اغراقآمیز در بوق و کرنا کردهاند و شیوههای تندروانه و جنگی و خشونتطلبانه را تشویق و ترویج میکنند تا گرایش صلح طلبانه و ضد خشونت در منطقه و یا کشور ما را به زیر سؤال ببرند. اینان درحالیکه از برخی زنان مسلح کرد اسطوره پردازی میکنند، نیمنگاهی به بخشی از زنان درمانده عراق که تحت ستم افراطیون مذهبی شیعه و سنی در شرایط بسیار اسفناکی قرار دارند نمیاندازند. بهراستی اینهمه بیاعتنایی به زنان عرب منطقه، چه دلیلی بهجز روحیه ناسیونالیسم افراطی و تعصب نابخردانه د رمیان برخی که خود را منتسب به قومیت فارس و آریایی میدانند، دارد. بسیار تأملبرانگیز است که این افراد به همان شدت و حدت که از زنان مسلح کرد اسطورهسازی میکنند به همان شدت و حدت هم زنان ستمدیده و بیپناه “عراق و شام” را نادیده میگیرند. انگار که در جنگ مردانهای که بهوسیله قدرتهای بزرگ جهانی و دولتهای قدرتمند و ثروتمند منطقه بر مردم “عراق و شام” تحمیلشده، زنان فقرزده عرب باید از بین بروند و هیچکس نیست که حتی گوشهٔ چشمی به زنان و کودکان آنان داشته باشد. نیروهای داعش هم بهخوبی از زنان طرفدار خود، تصویرهای اغراقآمیز به جهان صادر میکند. درواقع هردو سوی جنگ، از نشان دادن حضور زنان در جبهه خودشان سعی میکنند برای خود “مشروعیت” کسب کنند. حکومت اقلیم کردستان، و برخی از احزاب آن نیز از یکسو، و نیروهای داعش هم از سوی مقابل زنان را مستمسک قرار دادهاند و جالب است که گروهای تندرو و رادیکال در سطح منطقه نیز کاملاً به دو قسمت شدهاند: یا از زنان کرد یا از زنان داعش طرفداری میکنند!؟
آیا کسی است که قدری شجاعت بخرج دهد و بپرسد که اساس این جنگ و خونریزی، در آیندهای نه چندان دور، چه به روز زنان در هر دو جبهه خواهد آورد؟
آیا در چنین شرایطی یک جنبش صلح طلبانه و ضد خشونت و ضدجنگ که فارغ از نژاد و قومیت و ملیت و جنسیت و مذهب و عقیده باشد، میتواند در کشور و منطقه ما سر بر آرد که دیگر شاهد قربانی شدن انسانها و پَر پَر شدن «مریم (ها) دختر بنت سعید» توسط جنگ طلبان و افراطیون نباشیم؟
پینوشتها:
+ نام کتاب شعر بلند داریوش معمار؛ شاعر و منتقد ادبی.
* زهرا، که نام فامیل یا خانوادگی او جایی درج نشده است ازجمله زنانی بود که در مبارزات کارگری حضور فعال داشت و برای کارگران نفت آبادان سخنرانی میکرد و خانوادههای کارگری را در حمایت از مبارزات کارگران سازماندهی میکرد.
۱- صحیفه نور جلد ۱ ص ۴۰۰، نگاهی به عرفان اسلامی و احیای آن در مکتب امام خمینی (ره)- ابراهیم احمدیان.www.ensani.ir
۲-همانجا
۳- معناسنجیِ دو دوران. الف آویشن.www.ensani.ir
۴- اطلاعات ۲۲ بهمن ۱۳۵۸
۵- کیهان ۳۰ فروردین ۱۳۵۹
Treacherous Alliance The secret Dealings of Israel, Iran and U.S. p35,-۶- تریتا پارسی
۷- در مورد بیاعتنایی خمینی به هشدارهای مهندس بازرگان و دعایی و منتظری در مورد جنگ رجوع کنید به مقاله آقای حسین زاهدی در سایت زیر:
http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/article/-6241e1ed94.html