«حرفهایی که تا بهحال کسی بهت نگفته جز من ن ن ن!»
می دونستی اگه یکی از لکههای تیرهی زرافه کم بشه هیچکی نمیفهمه جز خودش؟!
– حالا بدون!
تو اصلن فکر کردی دیوارهای خونه، ما رو محکم بغل کرده!؟
– فکر نکردی، میدونم!
تو تا بهحال فکر کردی که حیوونا هرگز خودشون پیش پزشک نمیرن! حتما یکی باید ببرشون!
– حالا بدون!
تو! بله تو! تا حالا فکر کردی که عقربههای ساعت هرگز بههم نمیخورن! اونا فقط از کنار هم رد میشن!
– فکر نکنم فکر کرده باشی!
تا بهحال به تخم مرغ فکر کردی؟ اگه تخم مرغ نبود خیلی از غذاها و کیکها رو، نمیشد درست کرد!
– میگم ها! از حالا ببیشتر فکر کن!