دو غزل از زیبا حسینی جیرندهی
۱
میپرد پروانه از شهریور پیراهنم
در هوایت غنچه کرده باغ توت دامنم
گونه ام گل کرده از رنگین کمان بوسهات
آن که در گیر بهار بوسههایت شد منم
گیسوانم شد بهشت از فرودین شانهات
میتوانی گل بچینی ساده از باغ تنم
آمدی اردیبهشتم از بهارانت شکفت
حلقه حلقه دست تو آذین شده بر گردنم
شعلهها از رقص من افتاده بر دیوار صبح
تا ابد از انعکاس آفتابت روشنم
گریهها بعداز تو کوچیدند فصل خندههاست
شادی آینده را با بودنت آبستنم
۹/۶/۱۴۰۲
۲
فصلی پر از فردای مه از جنس ریحانم
شعر گل و روییدن تصنیف گلدانم
مهمانی از آواز کوچ آسمانی سبز
پیراهنی غرق پرستو بند ایوانم
فردای من از ساز و شور دانه می رقصد
دیروز ِزخم ساقه ام امروز ِ عصیانم
پیوند بین رود و دریا سازه اش عشق است
چون قوی شیدا مظهر سوگند پیمانم
پوشیده ام اردیبهشتی از خیالت را
دور از شب آغوش تو رویای عریانم
چشمم دویده تا نگاهت مرز بودن را
آغاز من! با بودنت در خط پایانم
۲۵/۱/۱۴۰۳
#زیبا_حسینی_جیرندهی